روزگار ناخوش ميراث «شيخ صفي»

سنگ‌گورهای جان باختگان جنگ چالدران و آثار سنگی غیرمنقول کشف شده در استان اردبیل که به‌عنوان دیرینکده (موزه) روباز در پشت محوطه نامدار به چینی خانه و در شمال گنبد دارالحدیث آرامگاه جهانی شیخ صفی الدین اردبیلی قرار گرفته و به نام «شهیدگاه» پرآوازه است، در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر برده و روزگار اندوه باری را پشت سر می گذارند.
یکی از یادمان‌های ویژه و جهانی ایران که در شمال باختری کشور و استان اردبیل قرار گرفته و از ارزش بسیار فراوانی از دید مِهرازی (معماری) و هنری برخوردار است، بی گمان آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی است. این آرامگاه چشم نواز و زیبا که در شهرستان اردبیل قرار دارد از بخش‌های گوناگونی تشکیل شده است؛ به گونه‌ای که امروزه به صورت مجموعه ای برپا شده و هر بخش نام‌های ویژه ای دارد. برای نمونه می‌توان به قندیل خانه، چینی خانه، کتاب خانه، پناهگاه و مسجد جنت‌سرا اشاره کرد. همچنین در این مجموعه افزون بر آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و فرزندش، آرامگاه های بزرگان دوران صفویه و شاهان صفوی و سنگ گورهای ارزشمند نبشته دار(کتیبه دار) جان باختگان جنگ چالدران نگهداری می‌شود. اما درکف حیاط و محوطه ای که بناست به گونه دیرینکده ای روباز در آینده در آمده و به «شهیدگاه» نامدار است و در آن سنگ گورهای جان باختگان پاک (مطهر) جنگ چالدران و آثار سنگی غیرمنقول قرار گرفته است با صحنه‌ای روبه رو خواهید شد که آه از نهاد هر دوستدار تاریخ ایرانی و میراث فرهنگی برخواهد خاست و اگر کمی عِرق میهن پرستی و ملی گرانه داشته باشید، جز اشک ریختن و افسوس خوردن کاری دیگری نمی‌توانید انجام دهید. سنگ گورهای ارزشمند نبشته دار و آثار سنگی غیرمنقول که از دوران ایلخانی، صفویه و قاجاریه برجای مانده و ارزش بسیار فراوانی نزد پژوهشگران و کارشناسان دارد و از جایگاه ویژه ای از دید مطالعات تاریخ سیاسی و اجتماعی برخوردار است. ازسویی، این محوطه به انگیزه جای‌گیری آرامگاه‌های جان‌باختگان راه میهن در جنگ چالدران که از دید ملی – میهنی دارای اهمیت بسیار ویژه ای بوده، دارای ارزش دوچندانی است. اما با ناباوری و درکمال شگفتی سنگ گورها و دیگر آثار سنگی به بدترین شکل در زیر باد، باران، برف ، آفتاب و درمیان گیاهان خودرو و هَرز با چیدمانی نازیبنده (نامناسب) در کف حیاطی به حال خود رها شده و رو به نابودی هستند. برخی از آثار سنگی و شماری از سنگ‌گورها بر اثرعوامل طبیعی و محیطی و بدتر از همه، عوامل بیولوژیکی (گُل‌سنگ‌ها) و هوازدگی در شرایط بسیار بدی قرار دارند و آسیب های برگشت ناپذیری به آن‌ها وارد شده است. هرچند که بخشی از سنگ گورها را در زیر تاق ها جای داده‌اند که دستخوش عوامل طبیعی مانند باران، برف و آفتاب و ... نشوند، ولی بیشتر آثار سنگی و به ویژه سنگ‌گورهای جان‌باختگان راه میهن در جنگ چالدران که تاریخ به نیکی از آن‌ها یاد کرده، در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی و در زیر باد و باران و آفتاب جای گرفته و آرام آرام رو به ویرانی می‌روند که از آن با نام مرگ خاموش یادمان‌های تاریخی یاد می‌کنند. همچنین بخشی از سنگ گورها که از گذشته نیمه برجای مانده یا شکسته است یا هنگام کاوش های باستان شناسی و کشف به همین گونه به دست آمده، به بدترین شیوه و با چیدمانی بسیار بد و زننده روی هم اَنباشته شده‌اند که نشان از نبود درک درست و ناآگاهی مدیران میراث فرهنگی از ارزش این دسته از آثار تاریخی و فرهنگی دارد که دل هر دوستدار تاریخ و میراث ایرانی را به درد می‌آورد. نباید فراموش کرد که همه سنگ گورهای جان‌باختگان جنگ چالدران که در کف حیاط و پشت محوطه نامدار به چینی خانه و در شمال گنبد دارالحدیث جای گرفته، بدون شناسنامه رها شده‌اند که جای نگرانی و افسوس دارد و بیانگر کم‌کاری مدیران سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است.
بي‌توجهي سازمان ميراث فرهنگي به آرامگاه شيخ صفي
همه این دشواری ها و نابسامانی‌ها در حالی روی داده است که مجموعه آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است و باید به آن نگاهی جهانی داشت و برپایه استانداردهای جهانی و منشورهای فراملی (بین‌المللی) حفاظت و مرمت، از آن‌ها نگهداری و پاسداری کرد. از سویی دیگر، باید دانست زمانی که گردشگران فرنگی و به ویژه کارشناسان و پژوهشگران آن ها از این محوطه که به «شهیدگاه» نامدار است، بازدید می کنند بسیار دل آزرده شده و بی‌گمان به مدیریت ناکارآمد ما پِی خواهند برد و از بی مهری ها نسبت به نگهداری این آثار سنگی ارزشمند گلایه مند شده و آبروی ملی کشور در بخش فرهنگی ریخته خواهد شد.


همچنین نباید از یاد برد در زمانه ای که ایران‌ستیزی از سوی بیگانگان و دشمنان فرهنگ ایرانی اوج گرفته و چهره کشور را خدشه دار کرده، تنها پشتوانه و دلگرمی مردم ایران همان فرهنگ و میراث گذشتگان و داشته های فرهنگی است که می‌تواند در برابر آن‌ها ایستاده و دشمنان را به زانو در‌آورد. همان گونه که در سده ها و هزاره‌های گذشته، ایرانیان با آن سربلند بوده و سرافرازانه به پیروزی دست یازیده و همچنان نام بزرگ ایران را نگاه داشته و فریاد زده‌اند.  
وعده‌هايي در حد شعار
 مدیران فرهنگی کشور باید نیم نگاهی به کشورهای پیشرفته و همسایه خود داشته باشند که چگونه از نداشته‌ها و پیشینه خویش دفاع می‌کنند و از آن‌ها بیاموزند. همچنین مدیران فرهنگی کشور می توانند از دید مالی و اقتصادی و با حفظ میراث فرهنگی به آثار تاریخی و فرهنگی نگاه کنند که درآمدزایی هنگفتی را به دنبال خواهد داشت. اما شوربختانه با نیم نگاهی به یک دهه گذشته، پِی خواهیم برد که درهمین زمینه هم ناکام مانده و تنها از شعار دلنشین و فریبای «گردشگری» بهره‌های ابزاری و سیاسی برده‌ایم.
ضرورت پاسداشت از ميراث ملي
    در پایان نیاز به یادآوری است که بدانیم چگونه کشورهایی که در جنگ جهانی یکم و دوم در یک سده گذشته درگیر بوده، با پیکر و آرامگاه های جان باختگان خویش رفتار کرده و با دیده ارج و احترام نگریسته و هرساله برای آنان آیین (مراسم) یادبود و نکوداشت می‌گیرند، ولی قهرمانان ملی – میهنی چند سد ساله کشور ما که نقش بسیار مهمی در تاریخ اجتماعی ایران داشته و در ضمیرناخودآگاه هر ایرانی و خاطره جمعی مردم جای گرفته اند، از آنان با نامهربانی و بی وفایی یاد می‌کنیم... هرگز مباد بی‌مهری به جان باختگان راستین راه میهن.محوطه نامدار به «شهیدگاه» در آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی در میراث جهانی یونسکو با نام مجموعه آرامگاهی و خانقاهی شیخ صفی الدین اردبیلی به ثبت رسیده است و بی گمان گردشگران برون مرزی از این محوطه دیدار خواهند کرد. هرچند که شوربختانه برای گردشگران و بازدیدکنندگان ایرانی ناشناخته است و می توان گفت هیچ کس از آن محوطه که در پشت و پناهی جای گرفته، بازدید نمی‌کند!
انتقاد دوستداران ميراث از سازمان
کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی با انتقاد و گلایه از روش نگهداری سنگ گورهای جان‌باختگان جنگ چالدران و دیگر آثار سنگی در محوطه «شهیدگاه» خواستار رسیدگی فوری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به این یادگارهای نیاکانی شده‌اند. آنان می گویند باید هرچه زودتر پوشش و سایه بانی مناسب با حفظ چشم انداز (منظر) و اصول فنی میراث فرهنگی برای این آثار سنگی در نظر گرفت و زودتر آن ها را از نابودی بیشتر نجات داد.آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی در نشست سی و چهارم سازمان یونسکو در سال 2010 میلادی به ثبت جهانی رسیده است. شیخ صفی الدین از صوفیان ایرانی و از پدربزرگان پادشاهان صفوی به شمار می‌آید که شاهان صفویه ارادت ویژه ای به وی داشته و در بازسازی و برپایی آرامگاه وی کوشیده اند. بنای نخستین آرامگاه شیخ صفی الدین به دست فرزند وی، صدرالدین موسا در سال 735 مَهی (قمری) ساخته شده است. شاه عباس یکم و شاه اسماعیل یکم صفوی برای بازسازی و کامل شدن مجموعه و تزیینات آن، کوشش های فراوانی را به کار بسته اند. از همین روی آرامگاه های شاه اسماعیل یکم، نخستین پادشاه صفویه و همسر وی (مادر شاه تهماسب) و برخی از شیخ ها و بلندپایگان دولت صفویه (صاحب منصبان) در این مجموعه جای دارند.