بغداد-تهران؛ گمشده در ترجمه

طي هفته‌هاي اخير، شاهد فراز و نشيب‌هايي در روابط تهران و بغداد هستيم كه بخش عمده آنها محصول فضاسازي‌ها و برخي شايعات تكذيب‌شده‌ و گروهي ديگر هم محصول منازعات سياسي در داخل عراق هستند. در واقع مي‌توان گفت برجسته شدن بخشي از اظهارات اخير حيدر عبادي، نخست‌وزير عراق، در مورد تحريم‌هاي امريكا و شايعات ديگر باعث شده است تا احساس شود مشكلاتي در رابطه ميان تهران و بغداد پديد آمده است. ضمن اينكه فضاي پساانتخاباتي در عراق و فضاسازي‌ها و رقابت‌هاي سياسي جريان‌هاي سياسي براي رسيدن به قدرت، به تنور خبرهاي ساختگي دميده است. اخيرا شاهد خبري در مورد لغو سفر حيدر عبادي، نخست‌وزير عراق به تهران بوديم، سفري كه اصولا هيچگاه انجام آن اعلام نشده ‌بود تا لغو شدن آن علني شود. واكنش سخنگوي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران در مورد اين خبر اظهار بي‌اطلاعي بود و سخنگوي دفتر نخست‌وزير عراق هم وجود برنامه چنين سفري را كاملا تكذيب كرد. من تصور مي‌كنم انتشار گسترده اين شايعه كذب، متاثر از فضايي باشد كه بعد از برجسته شدن بخش‌هايي از ترجمه اظهارات آقاي عبادي در مورد تحريم‌هاي امريكا در ايران شكل گرفت. به نظر من حرف‌هاي آقاي عبادي به درستي در ايران منعكس نشد. بخش عمده‌اي از اظهارات نخست‌وزير عراق در مورد مخالفت با تحريم‌هاي يك‌جانبه عليه ملت‌ها بود. او تحريم‌ها را موضوعي ضدانساني و مذموم توصيف كرد. او توضيح داد كه ملت عراق خودشان قرباني تحريم هستند، تا چه اندازه از فشار تحريم‌ها رنج كشيده‌اند و اين رنج را براي هيچ‌كسي نمي‌پسندند. ملت عراق 13 سال، در دوران صدام حسين زير فشار تحريم‌هاي بين‌المللي بود. مردم عراق و سياستمداران اين كشور با عوارض تحريم آشنا هستند، مي‌دانند كه در طول سال‌هاي تحريم عراق، تمامي فشار بار تحريم‌ها بر دوش مردم عراق بود و رژيم وقت عراق كمترين آسيب را از اين تحريم‌ها مي‌ديد. عبادي در اظهاراتش به اين سابقه دردناك تاريخي اشاره كرد. كاملا مشخص است كه اين توضيحات نخست‌وزير عراق به معناي همدردي با مردم ايران و دولت جمهوري اسلامي ايران در اين شرايط سخت بود كه مورد توجه رسانه‌هاي ايراني قرار نگرفت. عبادي تاكيد كرده‌بود كه تحريم يك ملت را فاجعه و ضدبشري مي‌داند.
نهايتا با همه اين تفاصيل عبادي تاكيد كرده‌بود كه دولتش «مجبور است» از تحريم‌هاي امريكا پيروي كند. من تصور مي‌كنم كه عمده مطالب مطرح‌شده از سوي عبادي، در ترجمه به زبان فارسي گم شد. به گمان من مساله اجبار در اين پيروي بسيار مهم است، همان‌گونه كه دفتر نخست‌وزير عراق به روشني توضيح داد، آنچه آقاي عبادي مطرح كرده است فقط مربوط به معاملات دلاري با تهران بود. دليل اين اجبار مشخص است، كسي نيست كه نداند عراق بعد از حمله امريكا به اين كشور و سرنگوني رژيم صدام حسين، تا چه‌اندازه به امريكا وابسته شده است. نقش و حضور امريكا در همه بخش‌هاي اقتصادي، امنيتي و سياسي عراق به روشني، 15 سال بعد از اشغال همچنان جريان دارد. دولت عراق، اكنون يك معاهده جامع سياسي، امنيتي و اقتصادي با امريكا دارد. عراق واقعا اگر عزم و اراده مبادله دلاري با ايران داشته‌باشد، امكان ندارد توانايي آن را داشته‌باشد، چرا كه خزانه‌داري فدرال امريكا اجازه اين كار را به بانك‌هاي عراقي نمي‌دهد.
تصور من اين است كه فضاي سياسي درون عراق، به جو سياسي درون ايران دامن زد. به هر حال شرايط بعد از انتخابات و رقابت گروه‌هاي سياسي براي تسلط بر دولت، به شايعات و انتقادهاي تند گروه‌ها از يكديگر براي كنار زدن رقيب، كمك كرده است. فضاي درون ايران با فضاي عراق بسيار متفاوت است. براي رسانه‌ها و گروه‌هاي سياسي و احزاب عراقي، اظهارات حيدر عبادي و ديگر مسائل جاري ميان تهران و بغداد، ابزاري براي امتيازگيري سياسي و كنار زدن رقيب است. بايد توجه داشته‌باشيم كه روابط با تهران يك متغير جدي و تاثيرگذار در شعارهاي گروه‌هاي سياسي عراق و محل نزاع است. هر رويداد مهم يا اظهارات مثبت يا منفي از سوي دولت در مورد رابطه با تهران، بهانه‌اي دست رقباي سياسي حيدر عبادي مي‌دهد تا در مورد آينده او و رويكرد سياسي دولت آينده عراق در برابر تهران، جوسازي كنند. بازتاب رسانه‌اي اظهارات عبادي در عراق، از روي خصومت با ملت ايران نبود، بلكه يك فضا‌سازي براي تفرقه‌افكني ميان گروه‌هاي سياسي عراق بود، به‌صورت مشخص هدف اين است كه حيدر عبادي از ديگر اعضاي حزب خودش، حزب ‌الدعوه كه روابط حسنه‌اي با تهران دارد، دور شود. به همين دليل رقباي سياسي الدعوه، تمركز زيادي روي اظهاراتي نشان مي‌دهند كه نشان از دوري عبادي از تهران و در نتيجه حزب الدعوه داشته‌باشد. اما فضا در تهران متفاوت است، موضوع مورد بحث رسانه‌هاي ايراني، منافع ملي ايران و حسن‌نيت كشورهاي خارجي دربرابر جمهوري اسلامي ايران است. به گمان من رويدادهاي اخير، به نوعي رسوخ رقابت‌هاي جناحي درون عراق، به رسانه‌هاي ايران است.
در اين ميان شايعات و خبرسازي‌ها هم در افزايش حساسيت رسانه‌هاي ايراني بر تحولات عراق موثر بود. براي مثال، ادعاي آتش‌سوزي عمدي در تالاب هورالعظيم، از جمله اين شايعات حساسيت‌زا بود. در شرايطي كه هيچ يك از مقام‌هاي رسمي دو‌طرف تاكنون عمدي بودن اين آتش‌سوزي را تاييد نكرده‌اند و به گفته مقام‌هاي انتظامي عراق تاكنون شاهدي بر اين مدعا يافت نشده است. ضمن اينكه آتش‌سوزي تابستاني در هورالعظيم به دليل خشكي بخش عمده اين تالاب و دماي بسيار بالا بين 55 تا 60 درجه سانتي‌گراد در منطقه، امري غيرعادي و بي‌سابقه نيست. بسيار بعيد است كه چنين ادعاهايي ريشه‌اي در واقعيت داشته‌باشند.


همزمان خبرهايي در مورد شعارهاي ضدايراني در تظاهرات اعتراضي مردم عراق منتشر شده است. اين اتفاق هم بي‌سابقه نيست. درون عراق، گروه‌ها و احزابي هستند كه به‌شدت مخالف رابطه دولت بغداد با تهران هستند و همواره از هر فرصتي براي اظهار اين نظر خودشان استفاده مي‌كنند. دو سال پيش نيز زماني كه طرفداران تيار الصدري يا جريان مقتدي صدر به منطقه سبز بغداد هجوم بردند، شاهد شعارهاي تند ضد ايراني بوديم. چه در ميان گروه‌هاي شيعه و چه در ميان گروه‌هاي سني و ديگر اقوام، افرادي هستند كه مخالف نزديكي دو كشور با يكديگر باشند. هر‌چند، اغلب شهروندان شيعه مذهب و ديگر اقوام عراق در كنار بخش عمده سياستمداران آگاه كشور، از نزديكي و صميميت در روابط دوجانبه استقبال مي‌كنند. اما مخالفت با جمهوري اسلامي ايران و شعارهاي ضدايراني، به هيچ‌وجه بي‌سابقه و جديد نيستند و همان‌گونه كه اشاره كردم، موضوع رابطه با ايران يك موضوع كليدي در تعيين دولت عراق و محل نزاع مهم گروه‌هاي سياسي است. به اضافه بايد توجه كرد كه عربستان سعودي هم به‌شدت در حال فضاسازي و تحريك فضا در عراق است و افراد و مقاماتي مانند سامر الثبهان، سفير پيشين عربستان سعودي در بغداد به‌شدت براي فضا‌سازي عليه ايران، حشد الشعبي و گروه‌هاي شيعه عراقي تلاش و سرمايه‌گذاري كرده‌اند. اختلاف‌هاي قوميتي و بازماندگان حزب بعث عراق هم هستند كه به چنين مسائلي دامن مي‌زنند. اما اين رويكرد در ميان اكثريت مردم عراق، به خصوص شيعيان رويكرد غالب نيست، بلكه اقليتي هستند كه به هر تقدير نظرات خود را در فضاي عراق مطرح مي‌كنند.
نهايتا تصور من اين است كه رويدادهاي اخير درمجموع نمي‌تواند اثر جدي بر روابط تهران و بغداد داشته‌باشد. روابط دو ملت و دو دولت، عميق‌تر از آن است كه تحت‌تاثير فضاسازي‌ها و اظهارنظرهاي سياسي قرار بگيرد به خصوص كه اظهارات حيدر عبادي كه شايد يكي از اصلي‌ترين موضوعات جاري باشد، اظهاراتي خصومت‌آميز نبود و با حسن‌نيت بيان شده‌بود. قطعا مقام‌هاي ايراني هم از نقش امريكا در عراق بي‌خبر نيستند و شرايط دولت عبادي را درك مي‌كنند. عراق، نيازمند رابطه صميمانه با همه همسايگان خود است، اين براي همه سياستمداران عراقي روشن شده است، ايران هم از اين قاعده مستثني نيست و مي‌تواند نقش بسيار برجسته و سازنده‌اي در بازسازي عراق پس از داعش و رشد و توسعه عراق داشته‌باشد. قطعا اين نقش برجسته ايران، چه از نظر دولت حيدر عبادي و چه از نظر هر دولتي كه به جاي او روي كار بيايد، پوشيده نخواهد ماند.
رييس مركز مطالعات عربي ايران