روزنامه خراسان
1397/05/25
حق انتخاب برای مکمل با هوش
محمد عنبرسوز – به تازگی انتشار ویدئویی از مصاحبه احمد مهرانفر که در آن از تمایل نداشتنش برای حضور در «پایتخت» سخن گفته بود، خبرساز شد. مهرانفر خیلی زود در اینستاگرام به این مصاحبه واکنش نشان داد و بیان کرد که مصاحبه مذکور، علاوه بر قدیمی بودن، با قیچی شدن دستکاری شده است تا چهره این بازیگر را مخدوش کند. جمله کلیدی ارسطوی پایتخت در پست مورد بحث این بود که «انتخاب حق بازیگر است». او که در سالهای اخیر، هر سال در دو فیلم سینمایی و یک سریال بازی کرده است، این روزها دو فیلم «کاتیوشا» و «راه رفتن روی سیم» را روی پرده سینماها دارد. به همین بهانه نگاهی به کارنامه بازیگری احمد مهرانفر انداختهایم تا انتخابهای او را بررسی کنیم. انتخابهای او به چهار دوره قابل تقسیم است و نکته جالب آن که این بررسی، بیش از هرچیز هوش او را در انتخابهایش نشان میدهد؛ احمد مهرانفر با بازی در کمدیهای عامهپسند ارتباطش را با مخاطب حفظ میکند و همزمان اجازه نمیدهد این آثار، خدشهای به حضور او در سطح اول سینما وارد کند.دوره اول: استارت با کمدی احمد مهرانفر از آن دست بازیگرانی است که با تلاش و حضور در تئاتر و انواع فعالیتهای هنری کممخاطبتر، مسیر سنگلاخیاش را تا درخشش در سطح اول سینما هموار کرده است. این بازیگر برای اولین بار سال 1380 با نقشی فرعی در فیلم کمدی «نان، عشق و موتور 1000» ابوالحسن داوودی روی پرده سینما رفت. مهرانفر هم میتوانست مثل خیلیهای دیگر همان مسیر کمدی عامهپسند را ادامه دهد، اما سر پرسودای او مانع از تبدیل شدنش به یک تیپ کمدی در سینمای ایران شد. احمد خیلی زود شانسش را در تلویزیون آزمود و در مجموعه «بانکیها» نقش ساده و فرعی دیگری را ایفا کرد؛ سریالی که چندان مورد توجه واقع نشد. اما مهرانفر در سال 84 بالاخره به فضای جذابتری رسید و با حضور در نقش یک رفتگر در «شاعر زبالهها»، پای به عرصه فیلمهای جدی گذاشت تا تواناییهایش را در همان سکانسهای محدود نشان دهد. دوره دوم: کوچ به سینما سالهای 84 تا 87 سالهای مهمی در کارنامه احمد مهرانفر محسوب میشود؛ سالهایی که تقریباً از تلویزیون جدا شده بود و با بازی در دو فیلم «آتش بس» و «تسویه حساب» تهمینه میلانی و «استشهادی برای خدا» علیرضا امینی، مورد توجه اصغر فرهادی قرار گرفت. بازی مهرانفر در «درباره الی» نشان دهنده بلوغ و جذابیتی مثالزدنی بود که هیچ رگهای از تلاش برای دیده شدن در آن مشاهده نمیشد. بازی او در این فیلم و استعدادش برای ایفای نقشهای مکمل جدی نام وی را بر سر زبانها انداخت و او را به مردی تبدیل کرد که میتواند یک مکمل بینقص و در خدمت اثر باشد. دوره سوم: جدی در سینما، جذاب در «پایتخت» سالهای 88 تا 91 را باید طلاییترین دوران بازیگری احمد مهرانفر بدانیم. او در این بازه سهساله دست به کار بزرگی زد و توانست بازیگری جدی در سینما را با بازیهای طنزش در تلویزیون تلفیق کند؛ بدون اینکه هیچکدام از کاراکترها بر دیگری تأثیری بگذارند. حضور سینمایی مهرانفر در این دوران به همکاری نزدیکش با عبدالرضا کاهانی گره خورد و در سه فیلم «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است» و «بیخود و بیجهت» نقشهای مکمل بسیار خوبی را ایفا کرد که در عین سادگی و پرهیز از اغراق و اضافهکاری، هرکدام با دیگری متفاوت بودند. مهرانفر در همین مدت تجربه فیلم عاطفی «یک عاشقانه ساده» سامان مقدم را هم به خوبی پشت سر گذاشت و با حضور کوتاهش در «دربند» پرویز شهبازی، نوید حضور یک مرد مکمل جذاب، کمحاشیه و بالغ را به سینمای ایران داد. عجیب این که در همین مدت و در میان فیلمهای جدی سینمایی، مهرانفر در دو فصل اول مجموعه «پایتخت» هم حضور یافت و به گونه ای به خلق کاراکتر ماندگار «ارسطو» عامل کمک کرد که این نقش قسمت به قسمت کاملتر میشد. «ارسطو» با لهجه خوب و بازی جذاب مهرانفر به یکی از ماندگارترین مکملهای طنز در تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شد؛ کاراکتری که به عنوان وردست قهرمان و شخصیت مکملی که وظیفه کمک به «نقی معمولی» را بر عهده دارد، در مواقعی حتی بیشتر از شخصیت اصلی از مخاطب خنده میگرفت. اگر امروز دوباره «ارسطو» را در قسمتهای ابتدایی «پایتخت 1» تماشا کنید، از تکامل سریع و بلوغ پرشتاب این شخصیت، حیرتزده خواهید شد. دوره چهارم: مشغله «پایتخت» و بازگشت حیرتانگیز فعالیتهای هنری احمد مهرانفر در سالهای 91 تا 95 بسیاری از مخاطبان را به این نتیجه رساند که این بازیگر در نقش «ارسطو» غرق شده است و دیگر امیدی به بازگشتش نیست. او در این سالها حسابی درگیر «پایتخت» شده بود و در سینما چند فیلم متوسط مانند «آینه شمعدون»، «ایران برگر» و «هفت ماهگی» را روی پرده داشت. حضورش در شبکه نمایش خانگی با دو سریال «شاهگوش» داوود میرباقری و «ابله» کمال تبریزی هم تجربههای ناموفقی بودند که به تصور افول این بازیگر دامن زدند. تصور بر این بود که دوران حضور مقتدر و جذاب مرد مکمل باهوش سینمای ایران به پایان رسیده است؛ اما مهرانفر در سال 95 با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان به عرصه فیلمهای جدی برگشت و چنان بازی باورپذیر و جذابی را در نقشی سخت در قالب یک کاراکتر پر از تردید ارائه کرد که تحسین همگان را برانگیخت. اگرچه بازی مهرانفر در این فیلم به دلیل حضور درخشان هادی حجازیفر و جواد عزتی چندان به چشم مخاطب عام نیامد، اما اجرای عالی و بینقص نقش «رحیم» تحسین همگان را برانگیخت. احمد مهرانفر امروز دوباره به عرصه طنز بازگشته و درحالی که به تازگی اکران «خجالت نکش» به پایان رسیده، «کاتیوشا» ساخته علی عطشانی را روی پرده دارد و در حال بازی در «دینامیت» مسعود اطیابی هم هست. اما او بازیگر باهوشی است که حضورش در آثار طنز خدشهای به بازیهای مهمش وارد نمیکند و بهترین کسی که صلاحیت تصمیمگیری برای او را دارد، خودش است. نگاهی به گذشته نشان میدهد که احمد مهرانفر قدر خودش را میداند و اگر در «ماجرای نیمروز 2» نیز حضور داشته باشد، میتوانیم به بازی درخشان دیگری از این بازیگر امیدوار باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
ماجرای جانبازی که از افغانستان سر درآورد
48کشته در حمله انتحاری به یک مرکز آموزشی کابل
حق انتخاب برای مکمل با هوش
تکذیب جمله تحریف شده منتسب به رهبر معظم انقلاب
اولویت ها در برخورد با فساد تغییر می کند؟
گرانی سفره مردم را خالی کرد
چالش تولید با ارز 8 هزار تومانی
حرف آزادگی
زندگی در بوم نقاشی
مرگ تلخ ژیوان در چنگ آرزو
روایت حاجی دلیگانی از هتک حرمت زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس
کاهش هزار و 290 تومانی نرخ دلار برای صدور بلیت هواپیما
رئیس جمهور: قیمت ارز سامانه نیما کاهش خواهد یافت
کلیات طرح ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان در شورای نگهبان تایید شد