مدیریت در ایران!

هومن جعفری- داشتیم فایل صوتی منتسب به مکالمه احمدی‌نژاد و مشایی را در تلگرام گوش می‌کردیم. آنجاییش که استاد مشایی می‌فرمایند: من اصلا فرصت دفاع نداشتم و کیفرخواست را نخواندم و آماده نیستم، همان جایی بود که دیگر به گوش کردن ادامه ندادیم. یاد خیلی‌ها افتادیم که در دولت همین برادر محمود، افتادند زندان و احتمالا حال و روزشان همین بود که حال و روز آقای مشایی و کسی نه صدایشان را پخش کرد و نه برایشان چیزکی نوشت. احتمالا خیلی‌هایشان هم یک‌هزارم این دو نفر ضربه نزدند و دشمن شاد نکردند و مشکل نساختند. حال و حوصله طنزنوشتن هم برایمان نمی‌گذارند این دو نفر!
پس از روزگار برادر محمود، حالا اگر می‌خواهید بدانید وضع مدیریتی ایران چگونه است، می‌توانید ورزش را به عنوان مشت نمونه خروار بررسی کنید. تیم ملی امید ما در مسابقات شرکت کرده، برای مربی‌اش نتوانسته‌اند کارت بگیرند، بالای سکو نشسته! به ورزشکار تیروکمان‌دارمان گفته‌اند شما برو ناهار، وقتی برگشته دیده ای دل غافل! بازی برگزار شده و او حذف شده! دو تا از بهترین دوچرخه‌سوارهایمان به خاطر فرسوده بودن دوچرخه‌ها و خراب شدن آنها، از گرفتن مدال بازمانده‌اند! این در حالی است که اساتید و مدیران عزیز با همسر و بچه و گاه منشی! مربوطه در مسابقات حضور به هم رسانده‌اند و به بعضی از تیم‌ها هم گفته‌اند شما نیا، بودجه نداریم!
اگر واقعا دل‌تان می‌خواهد بدانید دقیقا در حال زندگی زیر لوای چه نوع مدیریتی هستید این نمونه بزرگش!