خاطرات «توفیق»، از ضمیمه بند تنبان تا عضویت در حزب «خران»

عصر دوشنبه، ۲۹ مرداد، کتابخانه ملی ایران میزبان جمعی از کاریکاتوریست‌های قدیمی و جدید بود که به بهانه بزرگداشت حسن توفیق در 93 سالگی این هنرمند کارتونیست، کاریکاتوریست و مدیر دوره سوم روزنامه توفیق گرد هم آمده بودند و خاطرات تحریریه «توفیق» را که‌ سال ۵۰ برای همیشه توقیف شد، مرور کردند. گوشه‌هایی از سخنان مطرح‌شده در این بزرگداشت را مرور می‌کنیم:   حسن توفیق:
در دوران کار مطبوعاتی هیچ پولی از مقامات دریافت نکردم!
  زمانی که صاحب ‌امتیاز «توفیق» بودم، در نشریه نوشته بودیم نشریه بعد از فروش پس گرفته می‌شود. این کار در هیچ نشریه‌ای در دنیا و ایران سابقه نداشت. جالب است که عده بسیار کمی از مخاطبان هم این کار را کردند و نشریه را به دفتر روزنامه پس آوردند. همچنین من تنها وکیلی در دنیا و ایران بودم و هستم که وقتی با موکلانم قرارداد می‌بندم در صورتی که موفق شوم، حق‌الوکاله قبول می‌کنم.
  در «توفیق» ۱۷ ساعت در روز کار می‌کردم و گاهی شب تا صبح نیز در تحریریه می‌ماندم و به کار مشغول بودم. آن زمان نشریه را به صورت حزبی اداره می‌کردم. مرام‌نامه‌ای و قسم‌نامه‌ای تهیه کرده بودیم که هر کسی می‌خواست با «توفیق» همکاری کند و در مکتب «توفیق» یاد بگیرد، باید طبق این قسم‌نامه هر چه می‌آموخت را فقط در راستای مصلحت ایران مصرف می‌کرد.


  امیرعباس هویدا (نخست‌وزیر وقت) می‌خواست به تمام مدیران مسئول جراید هدیه‌ای نقدی بدهد، اما با وجود این‌که بسیاری با تملق و چاپلوسی این هدیه را قبول کرده بودند و برخی هم از کم‌بودن آن شکایت داشتند، من هرگز این هدیه را قبول نکردم.
  در یکی از شماره‌های «توفیق» نوشته بودیم با این شماره آن‌قدر می‌خندید که بند تنبانتان پاره می‌شود، به همین خاطر هم روی تمام شماره‌های نشریه یک بند تنبان ضمیمه کرده بودیم. یادم است زمانی هم کمیته خربگیران برای حزب خران تاسیس کرده بودیم و از مخاطبان خواسته بودیم در صورتی که می‌توانند خریتشان را ثابت کنند، می‌توانند عضو این حزب شوند و کارت عضویت بگیرند.
  من در زندگی هیچ تفریح سالم و غیرسالمی نداشتم. درباره خوبی و بدی این کارها صحبت نمی‌کنم، اما من هیچ گاه سیگار و تریاک نکشیدم و نمی‌کشم، هیچ گاه مشروب نخورده و نمی‌خورم و هیچ گاه قمار نکرده و نمی‌کنم. برخی از دوستانم می‌پرسند پس تو اهل چه چیزی هستی؟ و من پاسخ می‌دهم من اصلا اهل نشده‌ام.
  وقتی نشریه توقیف شده بود، نزدیکان امیرعباس هویدا به من پیشنهاد دادند که اگر تا 24 ساعت شرکتی سهامی با آنها تاسیس کنم، نشریه را از حالت توقیف درمی‌آورند. من در پاسخ به این پیشنهاد نامه‌ای نوشتم و به دفتر وزیر اطلاعات  و جهانگردی وقت بردم و گفتم شرکت تاسیس می‌کنم، ولی شرکت با ابوالفضل(ع). گفتم من حاضرم با حضرت عباس شریک شوم، ولی با امیر عباس، نه!
احمد عربانی (کارتونیست):
توفیق از کسی تعریف نمی‌کرد!
آقای توفیق تاثیر بسیاری زیادی روی من و بسیاری دیگر از جوانان آن دوره گذاشت. او هیچ گاه از کسی تعریف نمی‌کرد، البته آن زمان در جوانی این موضوع بسیار در ذوقمان می‌خورد، اما بعدها این خصلت او بسیار به نفع ما تمام شد. این درحالی است که امروز اصلا نمی‌توان درباره کار جوانان نظر داد، چون زود به آنها بر می‌خورد.
  در یکی از روزهای پاییز ‌سال 46 یا 47 کاریکاتوری برای روزنامه توفیق فرستادم که درباره جنگ ویتنام و آمریکا بود. کاریکاتورم این‌طور بود که یک نفر پارو روی دوشش گذاشته بود و می‌‌گفت ای بمب پارو می‌‌کنیم. چند روز بعد نامه‌ای با تمبر کاکا توفیق به در خانه‌مان آمد که از من دعوت کرده بود به تحریریه این روزنامه بروم. همانجا حسن توفیق را دیدم و کارهایم را دید و گفت اینها را تو کشیدی؟ گفتم بله. به من کاغذ داد و چند تا طرح کشیدم و بعد از من خواست که از شنبه به تحریریه بروم.
سید فرید قاسمی
(روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ مطبوعات):
«توفیق» گنجینه پژوهشی
و خزانه تحقیق است
  «توفیق» گنجینه پژوهشی و خزانه تحقیق است و ارزش واکاوی بسیار دارد. به‌طورکلی «توفیق» را می‌توان از منظرهای گوناگون دوره‌بندی کرد؛ شکل، محتوا، رویکرد سکاندارها، به‌طورکلی ظاهر و باطن، سر صحنه، روی صحنه، پشت صحنه، روزگار حیات و ترک عرصه هر کدام قابلیت واکاوی مستند را دارند.
  عمر مطبوعاتی را به دو شیوه محاسبه می‌کنند؛ نخست سال‌های پیوستگی در انتشار و دوم سرآغاز تا سرانجام نشر بدون احتساب گسستگی که محاسبه عمر «توفیق» برمبنای نوع دوم است. اگر برمبنای سکاندار بخواهیم بررسی کنیم، دوره اول از اردیبهشت ۱۳۰۱ تا بهمن ۱۳۱۸، دوره دوم از اسفند ۱۳۱۸ تا مرداد ۱۳۳۲ و دوره سوم از اسفند ۱۳۳۶ تا تیر یا به روایت درست‌تر در اسفند ماه ۱۳۵۰. با این تقسیم‌بندی زمانی و برمبنای ترکیب نویسندگان و عوامل دیگر نوبت اول را باید اخلاق‌مدارانه، مرتبه دوم را عدالت‌طلبانه و نوبت سوم را خنده‌محور نامید یا بگوییم دوره محمدحسین، عهد محمدعلی و زمانه مثلث حسن، حسین و عباس یا روزگار حسن و برادران.
  بعد از ناامیدی محمدعلی توفیق و فرزندش از حیات دوباره «توفیق» پس از توقیف آن در مرداد 1332، عمه‌زاده‌هایش که نام‌خانوادگی دودمان مادری را اختیار کردند، با روابط عمومی قوی نخست با «فکاهی» و بعد با «توفیق فکاهی» و «توفیق» به مدت 15 سال مکتب یا به تعبیری دانشگاه «توفیق» را احیا کردند. آقایان حسن، حسین و عباس مثلث گردانندگی «توفیق» را تشکیل دادند و از امیریه به چهارراه استانبول و باغ سپهسالار رسیدند. محمدحسین ۱۸سال، محمدعلی 14 سال، حسن 25 سال، حسین ۲۳‌سال و عباس ۲۲‌سال و در مجموع ۱۰۲‌سال عمر بر سر «توفیق» گذراندند. این سه برادر به همراه نویسندگان و تصویرگران «توفیق» بیش از یک دهه یکه‌تاز عرصه فکاهی‌نویسی در ایران شدند.
کامبیز درم‌بخش:
مردم ایران کاریکاتور را با «توفیق» شناختند
  خوشحالم بزرگداشت آقای توفیق بعد از ۴۰‌سال تاخیر انجام شد. من به‌عنوان یک کاریکاتوریست همیشه مدیون ایشان هستم، چراکه بسیار از او یاد گرفتم. او روی کارهایی که انجام می‌داد بسیار زحمت می‌کشید و من نیز این وسواس و دقت را از آقای توفیق یاد گرفتم. جالب است بدانید که ایشان هنگام کار همانند جراح‌ها دستکش سفید دست می‌کرد تا کاغذها کثیف نشوند.
  آقای توفیق روی کار و زندگی من تاثیر بسیاری داشت. بسیاری از کسانی که امروز صاحب سبک و افراد بزرگی شده‌اند، کارشان را از نشریه «توفیق» آغاز کردند. به‌عنوان مثال می‌توان به کیومرث صابری معروف به «گل‌آقا» اشاره کرد که کار خود را از «توفیق» آغاز کرد.
  ما دو روز در هفته جلسه داشتیم؛ یکی برای سوژه صفحه اصلی و یکی هم برای سوژه‌هایی که همیشه جای کار داشت. وقتی سوژه صفحه اول تصویب می‌شد، آقای توفیق می‌گفت از خیابان چند نفر را بیاورید سوژه را برای آنها بخوانید و ببینید که آیا متوجه می‌شوند یا نه. این موضوع خیلی مهم بود، چراکه می‌خواست سوژه‌ها برای مردم مبهم نباشد.
  یادم است هویدا من و چند نفر دیگر را به دفتر نخست‌وزیری دعوت کردند و گفتند تمام کاریکاتورهای ما را از خودش جمع کرده و نگه داشته است. الان درک درستی از کاریکاتور وجود ندارد. این درحالی است که بسیاری از سیاستمداران خارجی وقتی کاریکاتورشان در مطبوعات چاپ نمی‌شود، ناراحت می‌شوند که چرا روزنامه‌ها به آنها توجه نکرده‌اند، حتی گاهی کاریکاتورهایشان را قاب می‌کنند و به دیوار می‌زنند.
احمد مسجدجامعی:
هیچ نشریه‌ای
 به اندازه «توفیق»
  محبوب نبود
  خندیدن و گریه کردن از ویژگی‌های اندیشمند است. اگر در جامعه‌ای گریه و خنده نباشد، یعنی از اندیشه فاصله گرفته است. در کشور ما بیشتر این‌گونه بوده است که اندیشه‌ها را به زبان طنز بیان می‌کردند.
  «توفیق» در همه دوره‌های خود به نوعی ادامه‌دهنده این نگاه حکمت‌آمیز است و حتی در دوره فکاهی نیز نگاهی عدالت‌خواهانه به موضوعات داشت. می‌توان گفت نشریه «توفیق» ادامه یافته همان چرند و پرند دهخدا بود و افرادی که در این نشریه حضور داشتند، هر کدام وزنه‌های سنگین ادبیات فارسی محسوب می‌شدند. شاید در ایران هیچ نشریه‌ای به اندازه «توفیق» محبوب نبود. بسیاری از کسانی که در آن دوره حضور نداشتند هم این مجله را می‌شناسند و برخی از شوخی‌های معروف آن را شنیده‌اند.
  نباید نشریه «توفیق» را فقط در حوزه سیاست دید. درست است که توفیق گاهی نقدهای سیاسی می‌کرد و زبان مردم بود، اما نمی‌توان تمام ماهیت این نشریه را به حوزه سیاست مرتبط دانست. این‌که توفیق زبان مردم بود و مردم انتظارشان را از زبان توفیق بیان می‌کردند، اوج موفقیت این نشریه محسوب می‌شد.
غلامرضا کیانی رشید
(طنزنویس و کارتونیست توفیق و گل‌آقا):
حسن توفیق، کاریکاتوریست‌های بزرگی را تحویل جامعه داد
  امیدوارم موزه‌ای برای نگهداری و ارایه آرشیو روزنامه «توفیق» و یادگاری‌هایی که از این نشریه باقی مانده است، تاسیس شود،  همچنین امیدوارم مجسمه آقای حسن توفیق هم ساخته شود و به‌عنوان یادگاری در ساختمانی اطراف دفتر نشریه «توفیق» در چهارراه استانبول که حالا خراب شده و به جای آن پاساژ ساخته شده است، قرار داده شود.
  امروز بزرگداشت اسطوره‌ای است که با ۹۲‌سال سن قدم روی چشم همه ما گذاشته و به این جمع صمیمی آمده است. او استاد کاریکاتور و عزیزی است که قلم خود را ۲۹‌سال روی زمین نگذاشت. حسن توفیق کاریکاتوریست‌های بزرگی را به جامعه تحویل داد. از او خواهش می‌کنم آموزشگاهی تاسیس کند و سبک کاریکاتورهای خودشان را به نسل جوان آموزش بدهد.
هادی حیدری (کارتونیست):
«توفیق» در کنار ملت ایستاد
  به نظرم آن‌چه روزنامه «توفیق» و نگین خوش‌رنگ آن یعنی جناب حسن توفیق را در تاریخ ممتاز و درخشان می‌کند، ایستادن در کنار ملت و منافع ملی است. اساسا ویژگی و خاصیت کاریکاتور و طنز متعهد در طول تاریخ همین است؛ بدون وابستگی به قدرت و گام برداشتن در مسیر ملت و تبدیل شدن به زبان ملت. به همین خاطر است که وقتی کاریکاتوریستی با طنزپردازی در اثرش شائبه وابستگی به قدرت پدیدار شود، توسط مردم عقب زده و کنار می‌رود.
  امروز مفتخر به برگزاری بزرگداشتی برای مردی هستیم که در طول سال‌ها فعالیت حرفه‌ای، تمام زندگی، هدف و آرمان خود در رسانه‌ای تحت مدیریت خویش را در راستای منفعت ملت و رضایت خداوند قرار داد.
همچنین در این مراسم از محمدرضا تهرانی، مجموعه‌دار مطبوعات طنز نیز قدردانی شد.