ارزیابی حسین علائی برای خروج از بن بست های احتمالی ترامپ را جدی بگیرید؛ در شیوه ها تجدید نظر کنید

همدلی| گروه سیاسی- پرواضح است که دولت‌های گذشته و همچنین دولت حسن روحانی هیچ اراده جدی و برنامه مدونی برای کم کردن نقش نفت و دولت در اقتصاد، نداشته و ندارند. بیش از هر چیز در محدوده‌ سخنان شعاری مانده اند و تا کنون نیز نتوانسته‌اند از آن عبور کنند. از سوی دیگر مسئله بیکاری به یکی از عمیق‌ترین مشکلات تبدیل شده است؛ چراکه بالا بودن آن آسیب رسان است:‌ از یک‌سو امنیت اجتماعی آن جامعه را به خطر می‌اندازد و از سوی دیگر، تهیه لوازم و ضروریات زندگی مردم را با مشکل مواجه می‌سازد. گویی فضای کسب‌وکار مناسبی برای ادامه حیات در کشور حاکم نیست. به نظر می‌رسد هیچ امیدی برای تغییر و دگرگونی این شرایط وجود ندارد. در این شرایط بازار آن‌قدر ساکن شده که شرایط بسیار غیرممکنی برای تولید به وجود آورده است. امروزه متوجه شدیم که رونق یافتن اقتصاد و رسیدن به دروازه‌های توسعه، نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی است. این در حالی است که سرمایه‌گذاری در ایران مساوی با گرفتاری است. سرمایه‌گذاران داخلی دیگر تمایلی به توسعه کار خود ندارند. متاسفانه یک وحدت نظر نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی در داخل کشور حاکم نیست. قطعا برای ایجاد تغییر و رفع‌ورجوع این مسائل، شفافیت لازم است. انتقال مبالغ نجومی و فساد اقتصادی موجود بدین معنی است که تحقیق و بررسی جامعی در این موضوع انجام نگرفته است. وقتی همه‌چیز در پرده ابهام باشد همین وضعیت موجود خواهد بود. ما الآن ۳۰ سال است که برنامه می‌نویسیم؛ اما وضعیت هرسال بدتر از سال قبل می‌شود. دولت نیز نمی‌تواند هیچ کنترل و نظارتی بر این امر داشته باشد. از مسائل دیگر بودجه دولت و مسئله حجم بالای بدهی‌های آن است. بحران صندوق‌های بازنشستگی باعث شده است بازنشستگانی که یک عمر با شرافت کار کرده‌اند، امیدی به آینده نداشته باشند؛ و متاسفانه معلوم نیست این مسائل به دست چه کسی یا نهاد و سازمانی حل خواهد شد. مواردی که مطرح شدند تنها بخشی از مشکلات و مسائلی است که ایران با آن دست و پنجه نرم می‎کند. شرایط و وضعیتی که امروز بر فضای اقتصادی و سیاسی ایران حاکم است، شرایط مناسبی نیست. هر چقدر هم خوش بینانه نگاه کنیم، نمی‌توان واقعیت‌ها را نادیده گرفت. مدتی است که مردم خیلی عصبانی هستند. در خصوص شفافیت، بودجه، دستگاه‌ها، آقازاده‌ها و بقیه مسائل، مردم خیلی واکنش‌های سریع و تندی دارند. بنابراین باید راهی برای برون رفت از این مسائل یافت. یکی از راه های برون‌رفت را رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران ارائه کرده است. او در محل پایگاه خبری جماران حضور یافت و به شبهات موجود و سوالات این پایگاه خبری در خصوص راه‌های برون رفت از وضعیت فعلی کشور پاسخ داد. او برای این روزهای ایران توصیه‌های مهمی دارد؛ سردار حسین علائی که از بیان علنی برخی از این توصیه‌ها خودداری می‌کند، تاکید دارد که مسئولان کشور تهدیدات ترامپ را جدّی بگیرند و برای مقابله با آن استراتژی مشخص تدوین کنند. او دراین گفت و گو اینگونه توصیه کرده که نظام باید در حوزه‌های مختلف تصمیمات بزرگ بگیرد و نگران این تصمیمات بزرگ نباشد. ظرفیت اجتماعی ایران بسیار وسیع است؛ مردم باید اعتماد کنند. ظرفیت اقتصادی ایران بسیار بالا است. باید تصمیمات درست اقتصادی گرفته شود و دست مردم برای فعالیت باز باشد. قوه قضائیه باید به پشتیبانی از اقتصادی بیاید. دستگاه‌های تبلیغاتی و روانی و رسانه‌ای باید همه به پشتیبانی از اقتصاد و مردم بیایند تا آنها در دام جنگ روانی آمریکایی‌ها نیفتند. الآن خیلی از اخباری که خود دستگاه‌های رسمی ایران منتشر می‌کنند بر نگرانی‌ها می‌افزاید. باید طوری با مردم برخورد کرد که واکنش آنها در حمایت از منافع ملی، گسترده باشد. مهم رفتار کسانی است که در حاکمیت قرار دارند. بخشی از سخنان رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران در ادامه می‌آید:
برای مدیریت رفتار ترامپ باید استراتژی مشخصی داشت
آنگونه که پیداست ابزار قدرت و مولفه‌ها فرق دارد ولی از نظر تئوریک مسائل می‌تواند شبیه به هم باشد. بالاخره آن موقع ما بحران جنگ را داشتیم که یک بحران بود و باید برای خاتمه دادن به این بحران استراتژی ما مشخص می‌شد. در سال‌های قبل هم بحران هسته‌ای را داشتیم که استراتژی ما مذاکره و رسیدن به برجام بود که انجام دادیم. اینکه این برجام چقدر به نفع ما و چقدر به نفع آمریکا بود بحث جدا است. ولی ما با این استراتژی رفتیم که بحران هسته‌ای را حل کنیم و حل کردیم.
اما بعد از روی کار آمدن ترامپ، او دوباره بحران جدید درست کرد. این بار ایران در قضیه هسته‌ای مسائل را با جامعه بین المللی حل کرده بود. ولی ترامپ، به هر دلیلی، دوباره شروع به این کرد که از برجام خارج شود و مسئله جدیدی را آغاز کند. حالا ما در وضعیت جدیدی قرار گرفته‌ایم که ترامپ الآن به دنبال حل مسئله هسته‌ای یا به دنبال اینکه مسائلش را با ایران حل کند نیست. او دارد حرف‌هایی می زند که فراتر از این حرف‌ها است؛ می‌گوید من به دنبال فروپاشاندن اقتصاد ایران هستم و تحریم آغاز این کار است.


بنابر این، وضعیت یک تغییرات اساسی کرده است؛ که باید استراتژی ما برای خاتمه دادن به این بحران روشن باشد. البته ممکن است نیاز نباشد که اعلام شود. ولی تصمیم گیرندگان باید بدانند که این رفتار ترامپ خیلی جدی است و برای مدیریت آن باید استراتژی مشخصی داشت. ما نباید در برابر برنامه‌هایی که آمریکایی‌ها با کمک اسرائیل و حمایت بعضی از کشورها مثل عربستان می‌ریزند منفعل باشیم. این استراتژی مشخص است. حرف‌هایی هست که باید برای مسئولین گفت و شاید درست نباشد که اینجا گفته شود. ولی چیزی که مشخص است باید همه برنامه ترامپ را جدی بگیرند و استراتژی مشخصی برای خاتمه دادن به بحرانی که ترامپ ایجاد کرده داشته باشیم. نظام باید تصمیمات بزرگ بگیرد. مردم ایران نشان دهند که ترامپ نمی‌تواند موفق شود. این به دست مردم است. پیش از مردم دولت باید تصمیمات بزرگ بگیرد. منظور از دولت نظام است. نظام باید در حوزه‌های مختلف تصمیمات بزرگ بگیرد و نگران این تصمیمات بزرگ نباشد.
شرط دیگر این است که بالاخره مردم باید رفتارشان را مقداری تغییر دهند؛ یعنی نگرانی‌ها نباید وضع را خرابتر کند. باید مردم به خودشان کمک کنند و تا جایی که می‌توانند نگذارند التهاب در بازارها به دلایل روانی توسعه پیدا کند. ولی مهمترین مسئله کارهای بزرگی است که حاکمیت باید انجام دهد و تصمیمات بزرگی است که باید بگیرد. به نظرم اینجا نمی‌شود گفت؛ ولی من خودم مطالعه و مطلبی را تدوین کرده‌ام و به مسئولین ارائه می‌دهیم.
در حوزه‌های اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی باید تصمیمات بزرگ بگیرند و بعضی از خواسته‌های مردم در حوزه‌های مختلف را همراهی کنند و به جای اینکه آن خواسته‌ها تبدیل به مطالبات شود آنهایی که قابل حل است را حل کنند. ساختار کشور روان و چالاک نیست. پای صحبت هر کدام از مسئولین فعلی نظام و یا سیاسیون که می‌نشینیم ضرورت اتخاذ تصمیمات بزرگ را گوشزد می‌کنند. این به ساختار کشور ما بر می‌گردد که شاید تصمیم گیری در آن مقداری سخت باشد. همه می‌دانیم که ساختار اداره کشور ما ساختار روان و راحت و چالاکی نیست. بالاخره در آینده باید این مسئله را حل کرد. شاید الآن کار سختی باشد؛ ولی بالاخره بخش عمده‌ای را همه باید کمک کنند تا رهبری تصمیم بگیرد.
آمریکایی‌ها با کمک اسرائیل و بعضی از دشمنان قدیمی ایران چنین تصمیمی گرفته‌اند که اقتصاد  ایران به فروپاشی بیانجامد و ایران به بن بست برسد. این تصمیم را گرفته‌اند و الآن دارند اجرا و دنبال می‌کنند. ولی ظرفیت‌های ایران خیلی زیاد و بزرگ است و ایران می‌تواند از این وضعیت بیرون بیاید؛ ولی نیاز به تصمیمات بزرگ دارد.
منظور از ظرفیت ها نیز همه موارد هست. ظرفیت اجتماعی ایران بسیار وسیع است؛ مردم باید اعتماد کنند. ظرفیت اقتصادی ایران بسیار بالا است. باید تصمیمات درست اقتصادی گرفته شود و دست مردم برای فعالیت باز باشد. قوه قضائیه باید به پشتیبانی از اقتصادی بیاید. دستگاه‌های تبلیغاتی و روانی و رسانه‌ای باید همه به پشتیبانی از اقتصاد و مردم بیایند تا آنها در دام جنگ روانی آمریکایی‌ها نیفتند. الآن خیلی از اخباری که خود دستگاه‌های رسمی ایران منتشر می‌کنند بر نگرانی‌ها می‌افزاید.
وضعیت فعلی فراتر از دولت است
من فکر می‌کنم وضعیت فعلی فراتر از دولت است. نظام باید به میدان بیاید و مسئله را حل کند. البته نه با روش‌ها و شیوه‌های قبلی؛ باید در شیوه‌ها تجدید نظر شود. نمی‌شود؛ چون حرف‌هایی که من بزنم را شما نمی‌توانید منتشر کنید و کشور هم ظرفیت شنیدنش را ندارد و باید محرمانه بماند. چرا امام یک روز می‌گفتند «جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم» و دو هفته بعد قطعنامه را قبول کردند؟ چطور شد که ما از آنجا به اینجا رسیدیم که به قول شما چنین تصمیمات مهمی را حتی به زبان هم نمی‌شود آورد؟
شده است دیگر!
شیوه‌های حکمرانی باید تغییر کند
نه در اینها مشکل نداریم. شیوه‌های حاکمیتی ما مشکل دارد؛ شیوه‌های حکمرانی باید تغییر پیدا کند. در همه حوزه‌های حکمرانی ما باید به سمت حکمرانی خوب برویم. حکمرانی خوب معیارهای خودش را دارد و باید با آن معیارها عمل کنیم.
نگرانی و ناراحتی مردم به شیوه های حکمرانی ارتباط دارد؛ یعنی ساختار سیاسی ما دارای گسل‌هایی هست که به جای اینکه این گسل‌ها ترمیم شود همه طرفین ماجرا به این گسل‌ها و شکاف‌ها دامن می‌زنند. مثلاً در استیضاح‌های اخیر نیّت مجلس این بود که کار را بهتر کند ولی همه استیضاح‌ها کار را بدتر کرد. اولاً دو وزارتخانه را بدون وزیر گذاشتند، ثانیاً اینکه همه وزیران و دولت را نگران کردند، ثالثاً اینکه در جریان استیضاح‌ها مجلسی‌ها گفتند دولت فاسد است و دولت گفت مجلسی‌ها فاسد هستند. این به چه معناست؟ مردم اینها را می‌شنوند.
باید به ترامپ نشان دهیم که از ایران صدای واحد بیرون می‌آید
مذاکره ابزار است و هدف نیست. شما باید ببینید از این ابزار چه موقع باید استفاده کنید. اگر از این ابزار استفاده کنید به نفع منافع ملی است یا استفاده نکنید؟ شما با کسی قهر هستید و صحبت نمی‌کنید، اگر قهر را ادامه دهید به نتیجه می‌رسید یا سلام بگویید و او علیک بگوید به نتیجه می‌رسید؟ این ابزار است و خودش هدف نیست. شاید به تعبیر رهبری یعنی موقعی که نتوانند بر ما اعمال فشار کنند.
یک موقع من به‌عنوان یک فرد نظرات خودم را ارائه می‌دهم و یک موقع کشور تصمیمی می‌گیرد، این دو بحث جدا از هم است. کشور هر تصمیمی بگیرد آن را دنبال می‌کند. ولی ما به‌عنوان نظر می‌توانیم حرف‌هایی بزنیم. البته الآن بعضی نظرات را نمی‌شود ارائه کرد. چون معلوم نیست ارائه آن به نفع کشور باشد. ممکن است نظر درست باشد ولی در شرایط فعلی طرح آن به قدرتمندی کشور نیانجامد؛ به نفع ترامپ و اطرافیان او تمام شود. ما الآن باید به ترامپ نشان دهیم که از ایران صدای واحد بیرون می‌آید؛ همه با هم منسجم هستند و همه دنبال این هستند ترامپ را مایوس کنند از اینکه علیه ایران به نتیجه برسد. با این حال فرق الآن با دوران جنگ این است که ما تجربه آن دوران را داریم و باید از آن استفاده کنیم. خوف این می‌رود که از آن تجربه استفاده نکنیم.
در پایان باید گفت «الناس علی دین ملوکهم». همیشه مردم خوب هستند. باید طوری با مردم برخورد کرد که واکنش آنها در حمایت از منافع ملی، گسترده باشد. مهم رفتار کسانی است که در حاکمیت قرار دارند. به نظرم آخرین جمله و توصیه من این است که در شیوه حکمرانی تجدید نظر شود؛ در همه حوزه‌ها