اقتصاد کازینویی!

 
 
این روزها اقتصاد ما گویی کازینویی شده، به گونه‌ای که هیچ ثباتی دیده نمی‌شود. بعضا روزانه ساعتی به هر دلار آمریکا اضافه می‌شود و گاهی هم طی اتفاقاتی برخی حتی نیمه شب برای فروش دلارهایشان به خیابان‌ها هجوم می‌آورند. اما وضعیتی که به این صورت پدید می‌آید ناشی از متغیرهای اقتصادی نیست و ریشه روانی دارد. درواقع انتظاراتی در بازار پدید می‌آید که طی آن یک موضوع روانی یک‌شبه تغییرات آنچنانی ایجاد می‌کند. همان‌طور که طی یک هفته دلار از 15 هزار تومان به مرز 20 هزار تومان رسید تا جایی که بازار دیگر کشش دلار تا مرز 20 هزار تومان را نداشت و در نتیجه با توجه به کشش بازار افت قیمت را شاهد بودیم که به تبع آن وضعیت روانی دیگری در جهت عکس آن پدید آمد و کسانی که دلار خانگی داشتند از بیم آنکه قیمت دلار بیش از این افت کند، دلارهای بیشتری را به بازار آوردند. اما فعلا نمی‌توان به طور قطعی گفت که این روند به همین شکل متوقف می‌شود و تا اوضاع و شرایط سیاسی جامعه ما به ثبات نرسد، این وضعیت همان‌طور ادامه پیدا می‌کند. هرازگاهی یک شوک و جهش قیمت ایجاد می‌شود و به دنبال آن کاهش مختصری را می‌بینیم. در کل نرخ دلار در کشور ما قیمت واقعی ندارد و چند برابر قیمت سال گذشته خرید و فروش می‌شود. حتی اگر دلار تا 13، 14 هزار تومان هم کاهش یابد باز هم قیمت واقعی که متناسب با ارزش پول ملی ما باشد، نیست. یعنی دلار 3 هزار و 600 تومانی سال گذشته، قابل تصور نیست که بالای 10 هزار تومان فروخته می‌شود و ما احساس کنیم دلار کاهش پیدا می‌کند! لذا ارزش دلار کاهش نیافته و تنها نسبت به روزهای اخیر موج روانی از بین رفته است. در این میان برخی عنوان کرده‌اند که دولت عمدا دست به افزایش نرخ دلار برای جبران کسری بودجه خود می‌زند. اما با عقل سلیم سازگار نیست که دولت خودش بحران اقتصادی ایجاد کند. شاید دولت در گذشته قصد بالا بردن نرخ دلار تا حد معقولی را داشته، اما اگر هدف دولت را در حد معقول ببینیم، می‌توانیم تصور هزار تومان افزایش را در حیطه سیاست دولت ارزیابی کنیم که البته می‌تواند رسما هم اعلام شود. اما واقعیت غیر از این است و الان سود این وضعیت به جیب دولت نمی‌رود که دولت را مسبب به‌وجود آمدن این وضعیت بدانیم.
ادامه صفحه16