بررسی تفکر و آثار هنرمندی که یکی از مهمترین شعرای معاصر ایران‌زمین به شمار می‌رود

مینای مهتاب، آینه اندیشه سهراب
مهرداد محمدپور‪-‬ 15 مهر 1397 در پی انتشار آلبوم «مینای مهتاب» با موضوع هنر- که مجموعه ای است شامل دو حلقه لوح فشرده صوتی - خوانش سی قطعه از سروده های سهراب سپهری با اجرای مهرداد محمدپور به صورت موسیقی گفتار در دسترس دوستدارانش قرار گرفت و با استقبال خوبی مواجه شد؛ به گونه ای که در پنجاه روز نخست ارائه آن به مخاطبانش، بالغ بر پنج هزار نسخه از آلبوم صوتی مذکور به فروش رسید.
معرفی اثر یاد شده تاکنون هم در قالب خبر و هم در قالب تحلیل محتوا به علاقمندان شعر و موسیقی ارائه شده است اما در عین حال، تبیین اندیشه های سهراب نیز بسیار حائز اهمیت است تا شیفتگان ادبیات این سرزمین، او را که گزیده شعرهایش، دستمایه تولید آلبوم صوتی «مینای مهتاب» شد، بهتر و ببیشتر بشناسند.
سهراب سپهری (1307 - 1359) از شاعران نوگرای پیرو سبک نیماست که پس از چندی با زبان خاص خود به بیان مضامین و مفاهیم مختلف می‌پردازد. در نخستین شعرهایش، علاوه بر ساختار و محتوای نیماگونه، ناامیدی و حتی سیاه‌بینی دهه 30 هم به وضوح احساس می‌شود اما به‌تدریج شعر آزاد بی‌وزن هم می‌گوید که «زندگی خواب‌ها» و «آوار آفتاب»، دو دفتر سروده ‌شده با اشعار بی‌وزن است. کمی بعد، وزن‌های طربناک و حتی رباعی‌گونه نیز در اشعارش جلب توجه می‌کنند که دفتر «شرق اندوه» این‌گونه است.


سهراب آرام آرام از پرداختن به «گذشته» دل می‌کنَد و در «حال» زندگی می‌کند؛ به ویژه در دو دفتر «حجم سبز» و «صدای پای آب» که از نظر ساختار و محتوا بسیار به هم شبیه‌اند و زبانی ساده و صمیمی دارند؛ البته لحن شاعر در «صدای پای آب» بیشتر اندرزگونه است.
در دفتر «ما هیچ ما نگاه» که دربرگیرنده آخِرین سروده‌های سهراب است، شاعر خودآگاه یا ناخودآگاه به مرگ خود اشاره می‌کند؛ بهار جایش را به پاییز می‌دهد و یاس و ناامیدی، مضامین برخی از این شعرهاست. علاوه بر این، تزاحم استعارات و دشواری ره‌یافت به شعر او، بین مخاطبان همیشگی سهراب و شعرش، فاصله‌ای معنادار ایجاد می‌کند.
از ویژگی های مهم سبک شعری سهراب می‌توان به تشخیص (جاندارانگاری اشیاء)، حس‌آمیزی، وجود تشبیهات و استعارات تازه و واسپاریِ صفت به مضاف به جای موصوف، اشاره کرد؛ مانند عادتِ سبزِ درخت، سرنوشتِ ترِ آب.
برخی منتقدان نیز به حضور جریان سوررئالیسم در شعر او معتقدند؛ از این منظر شعر او را می‌توان با شعر بیدل، الیوت و آدونیس مقایسه کرد.
همچنین وجود برخی ترکیبات پیچیده، مضامین بدیع و نازک‌خیالی‌های شاعرانه در سروده‌هایش نشان‌دهنده انس او با سبک هندی به ویژه شعر بیدل است؛ مانندِ انتهای صمیمیتِ حزن، پریشانی تلفظِ درها.
آنچه بیشتر در شعر سهراب مورد توجه قرار می‌گیرد، شاد بودن و لذت بردن از لحظه اکنون است. به این شیوه، دم را غنیمت دانستن نزد او مقدس است. شاد بودن در قاموس او، نه به معنای آلودن خود و دیگران به هوی و هوس است؛ نه به معنای ریاضت و ترک دنیا.
در عرفان او، جهان حجاب نیست و در سروده‌هایش، همه را به سیر در لحظات ناب و فرحناک هستی فرامی‌خواند. اشعارش گاه همچون هایکوهای به‌هم پیوسته، پیوند نامرئی بایکدیگر دارند؛ مانند گالری تابلوهای کوچک نقاشی که بیننده خود را در هر یک از آنها می‌بیند، از منظر شعر، به آبادی‌ها سفر می‌کند، نقاشی می‌بیند، موسیقی می‌شنود. سهراب نگاهی تازه به هستی دارد، نگاهی یگانه به همه‌چیز.
سهراب در زمانه ماست اما به شدت احساس غربت می‌کند. این ویژگی شخصیتی شاعر در شعر و زندگی شخصی‌اش نیز به‌خوبی نمایان است. از سپهری، پرتره و عکس‌های زیادی به‌جا مانده اما این‌ موضوع را که به جز یکی دو ویدئوی بی‌صدای بسیارکوتاه، صدا و تصویر دیگری از وی ضبط نشده است، می‌بایست یکی از حسرت‌های همیشگی تاریخ شعر معاصر تلقی کرد. گویی هرگز در این عصر نبوده و در گمشدگی ازلی ابدی
به‌سرمی‌برد!
علاقه وافرش به عکس و نقاشی که بیانگر ثبت لحظه‌اند و نه زمان جاری، شاید ریشه در همین تمایل به جاودانگی در بی‌زمانی دارد. او می‌گوید انسان همیشه باید کودک بماند! این در صورتی ممکن است که زمان را ازلی ابدی ببینیم؛ مرگ را سرانجامِ کار انسان ندانیم؛ در صنعتی‌ترین عصر، قدیمی باشیم؛ طبیعت را دوست بداریم و شاعرانه زندگی کنیم. این هستی‌شناسی عرفانی او در شعر فارسی بی‌همتاست و یادآور تفکر ذن، تناسخ و عرفان‌های شرق دور است.
سهراب ما را به فضاهای ناآشنایی که با تخیل شگفتی‌زای خود کشف کرده‌است، دعوت می‌کند. او دارای اندیشه عرفانی خاصی است و آمیختگی این عرفان تازه با اشیاء، متاثر از آشنایی شاعر با شرق دور است. سفرهای او به ژاپن، هند و سایر نقاط جهان، جهت آشنایی با فرهنگ و هنر جوامع دیگر، علاقه‌اش به فلسفه بودایی، تمایلش به اندیشه‌های کریشنا مورتی، آشنایی‌اش با زبان‌های فرانسه و انگلیسی و مطالعه شعر، ادبیات، هنر و فلسفه ملل مختلف، در شعر، نقاشی و حتی زندگی شخصی‌اش، تاثیرگذار بوده‌است؛ این تاثیرپذیری عمیق را می‌توان در کتابِ انشاگونه «اتاق آبی»
ردیابی کرد.
تاملات و تصورات سهراب در سروده‌هایش گاه چنان رنگ اسطوره‌ای به خود می‌گیرد و رمزآمیز می‌شود که ره‌یافت به اندیشه او دشوار و نیازمند کوشش ذهنی و تفسیر است؛ به‌گونه‌ای که برای کشف ارتباط واژگان با یکدیگر و درک صحیح مفاهیم آن‌ها، مراجعه به اشعار قبلی شاعر اجتناب‌ناپذیر است.
سایر اخبار این روزنامه