پولشویی و دیگران

در این روزها، مباحث مربوط به پولشویی از مبادی مختلف از بحث‌های جدی روز است اما نکته مهم در اینجا این است که بخش قابل توجهی از گویندگان و نویسندگان، از معنی جامع و کامل عبارت پولشویی، کمتر اطلاع دارند و این حقیقت البته، از اظهار نظرهایشان کاملا هویداست. فلذا، نگارنده بر خود لازم می‌بیند تا بدون ورود به مباحث چالشی مطرح در خصوص پولشویی، صرفا به تبیین و توضیح پولشویی از نگاه بین‌المللی و به عبارتی از نگاه دیگران، برای آگاهی عمومی ‌بپردازد و تاکید می‌شود که برداشت از این یادداشت، برداشت آزاد نیست و این نوشتار ظاهر و باطنی ندارد و هر چه هست در متن بازگو می‌شود.
عبارت «مانی لاندرینگ»، Money Laundering، به درستی به پولشویی ترجمه شده است. 
در بدو امر، شاید این عبارت شستن پول مضحک به نظر برسد اما به واقع چنین نیست. 
در قوانین پولی و بانکی بین‌المللی، مصادیق و احکام پولشویی از جمله مباحث برجسته در علوم مالی - پولی، اقتصادی و حقوقی است. پولشویی یا همان شستن پول در موردی به کار برده می‌شود که پولی از منظر اقتصادی و حقوقی دارای سلامت لازم برای ورود به چرخه اقتصاد و تجارت نیست و با روش‌ها و ترفندهایی خاص، شناسنامه‌دار می‌شود و به اصطلاح در ظاهر، شسته و تمیز و به چرخه اقتصاد، بانک و تجارت و معاملات بصورت قانونی، وارد می‌شود. پولی که سلامت ندارد به پولی اطلاق می‌شود که ریشه آن نامعلوم است یا اینکه ریشه آن کاملا معلوم است اما، یا از طریق فعالیت و اعمال مجرمانه تحصیل شده باشد مانند فروش مواد مخدر، فروش اعضای بدن انسان، تجارت قاچاق انسان، درآمد ناشی از قتل و یا دزدی و نظایر آن یا به از مسیر اعمال خلاف قانونی مانند اختلاس، فرارهای مالیاتی و نپرداختن عوارض گمرکی به دست آمده باشد.


نکته مهم: متاسفانه با آنکه کلمه اختلاس در این سالها هزاران بار در تمامی‌رسانه‌ها و افواه مردم گفته و تکرار شده است اما حیرت‌آور این است که اکثرا اختلاس را به معنی سرقت از منابع پولی دولتی‌ها، شبه دولتی‌ها، اموال عمومی ‌و منابع بانکی تعریف می‌کنند و به عنوان مثال وقتی صحبت از یک اختلاس ۱۰۰۰ میلیارد تومانی می‌شود اکثرا بر این باور غلط هستند که ۱۰۰۰ میلیارد تومان از یک صندوق یا منبع پولی به سرقت رفته و دزدیده شده است حال آنکه معنای اختلاس غیر از این است. اختلاس عبارت است از برداشت غیرقانونی اموال دولتی یا غیردولتی توسط کارمندان و کارکنان دولت یا وابسته به دولت. این برداشت مبالغ، از حسابها و محل هایی است که مالکان، بی اطلاع هستند (مثل حسابهای بانکی راکد یا غیر راکد و نظایر آن) و در مرحله بعدی، وارد کردن آن در امور تجارت و یا سرمایه‌گذاری می‌باشد. غالبا و در اکثر موارد، فرد اختلاس کننده اصل وجوه را با تاخیر زمانی، به حساب یا محل‌های قبلی بر می‌گرداند و سود حاصل شده را مالک می‌شود. لازم به یاد آوری است که اتهام یا جرم اصلی رئیس اسبق متواری شده بانک ملی ایران، همکاری در اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی معروف است و همانطور که در معنای پولشویی توضیح داده شد اختلاس، از مصادیق بارز پولشویی است؛ بنابراین، یکی از نکات ظریف در مصاحبه اخیرش درباره پولشویی، شاید اشاره به همین مورد یا موارد مشابه دیگر باشد.
پولشویی در تاریخ، سابقه‌ای دیرینه دارد و پیدا کردن مصادیق آن در چین باستان و قوم بنی‌اسرائیل نیز کار دشواری نیست. در حال حاضر نیز شاید با تعریف عام و گسترده پولشویی که مختصر شرح آن گذشت، تقریبا در تمامی‌کشورهای جهان پولشویی صورت می‌پذیرد که برخی از آنها کشف شده، عوامل آن مورد مجازات قرار می‌گیرند و برخی نیز در کشورهایی که سردمدار مبارزه با پولشویی هستند، هیچ وقت کشف نمی‌شود. البته طبیعی است که شدت جریان پولشویی در مناطق و کشورهای مختلف جهان، یکسان و مشابه نیست.
نتیجه گیری: آنچه در این راستا مهم می‌باشد توجه به این نکته اساسی است که وقتی صحبت از پولشویی می‌شود، نباید فقط به مصادیق بارز آن در تحصیل اموال نامشروع از ناحیه جنایت و دزدی و فعالیتهای کثیف تجاری توجه کرد. دامنه پولشویی بسیار وسیع است که از اختلاس گرفته تا فرارهای مالیاتی را شامل می‌شود. در عین حال باید به نکته اساسی دیگری نیز توجه داشت که مصداق پولشویی از کشوری به کشور دیگر نیز به حسب قوانین جاری در آن، کاملا متفاوت می‌شود. اگر در بسیاری از کشورها، درآمدهای ناشی از دایر کردن مراکز رسمی‌ قمار و فحشاء و تن فروشی، کاملا قانونی است و مالکان و سهامداران چنین مراکزی می‌توانند با پرداخت مالیات، درآمدهای خود را به صورت قانونی در چرخه سرمایه‌گذاری، تجارت و توسعه اموال شخصی مورد استفاده قرار دهند، در کشورهای اسلامی ‌بخصوص کشور عزیزمان، تحصیل چنین پولهایی جرم است و بالطبع از مصادیق پول کثیف محسوب می‌شود. آخرین نکته بسیار برجسته دیگر در این نوشتار ذکر این مساله است که  گردش مالی پول‌های سالم در حساب افراد و نهادهایی که یک دولت، آن افراد و نهادها را مشروع و قانونی می‌داند و دولت دیگر خلاف آن را ادعا می‌کند، اختلاف در مصادیق پولشویی را سبب می‌شود. 
به باور نگارنده، تحصیل مال شرکتهای تولید کننده اسلحه از ناحیه فروش جنگ افزار به دولت‌هایی که در حال جنگ می‌باشند و متهم به جنایات جنگی و نسل کشی از سوی سازمانهای ذیربط بین‌المللی نظیر سازمان ملل می‌شوند، از مصادیق بارز پولشویی است که در این دنیای وانفسا و با اعمال قدرت دولتهای متبوعشان، به راحتی چشم‌ها بر روی آن بسته می‌شود.