اصلاح‌طلبان و لزوم بازیابی اعتماد ملت  

معاون سیاسی وزارت کشور اصلاحات را می‌توان تبلور سیاست‌ورزی مبتنی بر مطالبات جامعه جنبشی ایران ارزیابی کرد. سیاست‌ورزی که می‌کوشد صدای حق‌طلبی، بهبود خواهی و اصلاح‌جویی ایرانیان باشد. مصطفی تاج‌زاده اخیرا در نوشته‌ای راهبردی تحت عنوان«تاملی درباره اکنون و آینده اصلاح‌طلبی؛ چهار راه اصلاح‌طلبان»، چهار رویکرد سیاسی موجود در جرگه اصلاح‌طلبان را دسته‌بندی و کالبدشکافی می‌کند. یادداشت ایشان از جهات مختلف قابل تامل است. 1-تاجزاده کوشیده است با مخاطب قرار دادن معتقدان به رویکردهای گوناگون در جرگه اصلاحات، بیش از یک سال مانده به انتخابات مجلس آتی، زمینه گفت‌وگو در خصوص این رخداد را فراهم آورده، ضمن بر شمردن نقاط مثبت رویکردهای مختلف، معایب هر کدام از این رویکردها را نیز عیان ساخته و کنشگران مختلف عرصه سیاسی در سطوح مختلف را به تامل در این زمینه و تقویت مولفه‌های سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه و بهبود خواهانه، غلبه بر یاس و انفعال خطرناک، شناخت بیراهه‌ها و یافتن مسیر صواب برای آینده کشور فرا بخواند. 2-در خط خط این نوشته، حس مسئولیت‌پذیری نسبت به آینده کشور، رفاه و امنیت ایرانیان، تمامیت ارضی و... معطوف به دانش نظری گسترده و تجارب سیاسی ارزنده ایشان موج می‌زند. 3-در وضعیتی که دشمنان ایران در تقویت براندازی خواهی از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزند، پروژه تحریم، انشقاق ملت و حاکمیت، یاس آفرینی و اختلاف افکنی و... را در دستور کار قرار داده‌اند، تاجزاده آبروی خود را در طبق اخلاص نهاده و از مخالفت با ناامنی داخلی، افراط‌گرایی و خشونت سخن می‌گوید. 4-تاجزاده باوجود نقدهای جدی‌ای که به دولت روحانی و اصلاح‌طلبان وارد می‌داند، می‌کوشد همچنان از رئیس‌جمهور قانونی دفاع نموده و عبور از ایشان را برای امروز و آینده کشور خطرناک توصیف کند. 5-واقع بینی مسئولانه‌ای که بر این نوشته سایه افکنده است، برای یافتن راهبردی هوشمندانه جهت عبور به فردایی بهتر برای ایران عزیز، نقش بسزایی خواهد داشت؛ به شرطی که راهبران و کنشگران سیاسی اصلاح‌طلب به ظرافت‌های سیاسی در جامعه‌ای با مختصات ایران کنونی واقف شوند. در ادامه به برخی از این ظرافت‌ها پرتوی اجمالی می‌افکنیم؛ پرسیدنی است که چرا راهبران جریان اصلاحات با بهره‌گیری از تجارب گذشته، راهبری، میدانداری و هدایت‌گری جامعه جنبشی را صرفا تا روز انتخابات بر عهده داشته و پس از آن نتوانستند، نهاد(دولت) بر آمده از آن جنبش عظیم اجتماعی-سیاسی را به انجام تعهدات خود رهنمون سازند؟ طبیعی است که عبور از جنبش به نهاد، در بسیاری از موارد به رکود می‌انجامد، اما انحراف دولت از معیاری که معطوف به آن رأی اعتماد ملت را دریافت کرد، در شکل‌گیری وضعیت یاس و رکود در درون جنبش اجتماعی - سیاسی نقش بسزایی داشته است. بدیهی است که استمرار این وضعیت و کنش‌های صرفا کلامی توجیه‌گر و نه اقناعی، میکرو پلیتیک را از همراهی با بهبود خواهان منصرف خواهد کرد. اصلاح ستیزان انسداد باوری که در دهه نود در پیوند پوپولیسم و اقتدارگرایی و با عبور از فضای رقابتی و سیاسی به فضای تخاصمی و امنیتی، بهبود خواهی را در حاشیه قرار داده بودند، امروز با فهم مبنای قدرت شبکه‌ای اجتماعی(میکرو پاور) بهبود خواهان، یاس پراکنی، مشروعیت‌زدایی، اعوجاج آفرینی و اضمحلال مبنای قدرت جنبش اجتماعی را در دستور کار قرار دادند. به نظر می‌رسد قبل از هر نوع دستور کار برای کنش سیاسی همچون انتخابات آینده، اصلاح‌طلبان و نهاد بر آمده از جنبش اجتماعی و سیاسی(دولت اعتدالی)، باید کارآمدی و مشروعیت آسیب‌دیده خود را باز یابند. به عبارتی اصلاح‌طلبان قبل از آنکه وارد دستور کاری برای آینده شوند، باید ضمن ترمیم ناکارآمدی‌ها، کنش‌های قبیلگی و باندی به سوی بازسازی و تقویت اعتماد و امید اجتماعی گام بردارند. تقلیل سیاست به عقلانیت خشک، انفعالی و فاقد خلاقیت، بی‌توجهی به احساسات بر سازنده سیاست و فرار از تعهدات و مسئولیت‌ها، کوره‌راهی است که بهبودخواهان را مغلوب اهالی پوپولیسم منفی علیه مصالح عمومی خواهد کرد. گفتمان اصلاحات به شرطی که نبض جامعه جنبشی را در اختیار بگیرد، میدانداری را از فرصت‌طلبان درونی به سمت خوش‌نامان سوق دهد، وارد دیالوگ سازنده با گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی شود، فضای تخاصم را با حفظ هویت به سوی فضای رقابت هدایت کند؛ آنگاه می‌تواند برای آینده سیاست در ایران با اطمینان‌تر دستور کار تعریف کند. آقای تاجزاده گرانقدر مستحضرند که در فضای رکود جامعه جنبشی، مردم به لیست نهضت آزادی در شورای شهر تهران بی‌توجهی می‌کنند و به شعارهای آوانگارد دکتر معین در انتخابات 84 نیز روی نمی‌آورند.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب