فوايد يك بيمه

بیمه از کار افتادگی، امروز سلاح مهمی علیه نابرابری اقتصادی است، اما توانایی‌اش توسط محدودیت اطلاعات درباره ریسک ها ی برون زا علیه وضعیت اقتصادی محدود شده است. برای مقابله با مشکل جدی خطر اخلاقی، بیمه از کارافتادگی به بیمه خطراتی محدود شده که می توان نشانه آن ها را در ناتوانی های جسمانی دید و جعل آن ها به سادگی امکان پذیر نیست و پزشکان می توانند آن ها را ثبت کنند اما در آینده باید درک کنیم توانایی یک فرد برای برخورداری از زندگی تحت تاثیر شوک های بسیاری بوده که مهم ترین شان شوک هایی است که درآمد فرد را تحت تاثیر قرار می دهند. در واقع، یکی از شوک های قرن پیش رو می تواند شوک جایگزین شدن توسط رایانه باشد. نگرانی از چنین احتمالاتی می تواند جلوی ابتکارات افراد را بگیرد و از آنجا که اکنون آن ها همه ریسک شغلی را به تنهایی بر دوش دارند، جلوی کسب تخصص را در حرفه شان بگیرد. در آیند پیش رو می توان تصور کرد انتخاب های شغلی با این آگاهی صورت گیرند که افراد دیگر همه خطرات مربوط به از دست دادن شغل را بر دوش ندارند. منطقی است تصور کنیم با گسترش استفاده از فناوری اطلاعات، بیمه خصوصی از کارافتادگی جامع‌تر شده و به شکل بیمه امرار معاش دربیاید که افراد را در مقابل از دست دادن ارزش بازاری خدمات فردی بیمه می کند. این عوامل در آینده باعث آسان‌تر شدن کار شرکت‌های بیمه برای فاصله گرفتن از محدودیت های سنتی بیمه خواهد شد؛ به گونه‌ای که ریسک های تهدید کننده امرار معاش افراد در واقع قابل بیمه شدن باشند. دسترسی گسترده تر به کلان داده بدون زیر پا گذاشتن حریم خصوصی با افول اقتصاد زیرزمینی به این معنا خواهد بود که شرکت های بیمه می توانند موفقیت شغلی افراد را سنجیده و برای پرداخت غرامت بابت از دست دادن شغل شاخص بندی هایی به مراتب بهتر از آنچه امروز رواج دارد، ارائه کنند که بتواند به عنوان سنگ بنای قراردادهای پیچیده‌تر بیمه به کار گرفته شود. در صورتی که قوانین مالی بین المللی به درستی اجرا شوند، قراردادهای مدیریت ریسک به گونه ای در خواهند آمد که افراد بتوانند هر جا که می روند، از خدمات آن بهره مند شوند. در نتیجه مهاجرت به بهانه ای برای طفره رفتن از اجرای تعهدات این قراردادها تبدیل نخواهد شد. قراردادهای مدیریت ریسک که توسط افراد منعقد می‌شود، می تواند روزی به جایی برسد ک حق بیمه امرار معاش بر حساسیت انتخاب های شغلی که بیمه گذار انجام داده بستگی داشته باشد. در جهان کلان داده‌ها، نرخ های تعیین شده در بیمه نامه ها می تواند برای انتخاب های شغلی مفید باشد و به افراد اجازه مي‌دهد در صورتی که ریسک و بهای حق بیمه همبستگی نداشته و حق بیمه گران نباشد، انتخاب های شغلی پرریسک تری باشند. همچنین احتمالا پیشرفت هایی در بازارهای آتی برای درآمدهای شغلی ایجاد خواهد شد که تحقق بیمه ی امرار معاش را تسهیل می‌کند. ایجاد چنین بازارهایی می تواند دستیابی به بعد تازه ای از احساس رضایت در زندگی را امکان پذیر كند. جنگ ها و عملیات تروریستی در میان بزرگ‌ترین خطراتی خواهند بود که در آینده با آن ها مواجه می شویم؛ آن هم به خاطر گسترش سلاح های کشتار جمعی و به ویژه سلاح های هسته ای، بیولوژیکی، شیمیای و رادیولوژیک. ریچارد لوگر ، سناتور آمریکایی، در نظر سنجی ای از بیش از 80 کارشناس امنیت ملی خواسته میزان تهدید چنین خطراتی را بسنجند. میانگین برآورد کارشناسان نشان می دهد در 10 سال آینده احتمال یک حمله اتمی علیه یک شهر یا هدف دیگری در جهان بیست و نه و دو دهم درصد است، احتمال حمله بیولوژیکی سی‌و‌دو و شش دهم درصد و حمله شیمیایی سی و نیم دهم درصد . در اینجا صد سال آینده را مدنظر قرار می دهیم و برای آن به طور حتم این احتمالات به مراتب بیشتر هستند. ساعت آخر الزمان که در نشریه دانشمندان هسته ای منتشر می شود، از زمانی که در سال 1984 برای برآورد خطر یک انفجار هسته ای نه فقط جنگ، هر حمله تروریستی یا یک انفجار تصادفی ایجاد شده تاکنون، به میزان ناخوشایندی به نیمه شب زمان وقوع حادثه نزدیک بوده است. دامنه تغییرات آن از دو دقیقه به نیمه شب در سال 1953، زمان آزمایش بمب هیدروژنی توسط آمریکا تا هفده دقیقه به نیمه شب در سال 1991، زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را در بر می گیرد. اکنون این ساعت پنج دقیقه به نیمه شب را نشان می دهد. شرکت های بیمه به طور سنتی خطر وقوع جنگ را پوشش نمی دهند، اما پیشرفت هایی برای بیمه کردن چنین ریسک هایی صورت گرفته. مشکل اینجا ست که چنین ریسک هایی در صورت وقوع زیان عظیمی را برای شرکت ها بیمه به بار می آورند و حتی ممکن است باعث ورشکستگی آن ها شوند. در نتیجه سطحی از دخالت دولتی لازم است و خرید چنین حق بیمه ای باید اجباری شود تا آن هایی که دارایی های شان را کمتر در خطر می بینند، نتوانند با خروج از طرح، بار مالی بیشتری را بر دیگران تحمیل کنند یا دولت می تواند ابزار مالی مدیریت ریسک را با اقداماتی مانند انتشار اوراق بهادار فجایع تسهیل کند. از آنجا که زمان بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناكازاکی در سال 1945 تا کنون هیچ حادثه ای با سلاح های کشتار جمعی روی نداده، خوش بینی عمومی ای نسبت به عدم وقوع آن در آینده وجود دارد اما تاریخ نشان داده این خوش بینی به محض وقوع حوادثی مشابه ناپدید خواهد شد. برای مثال، پس از اینکه وینستون چرچیل ویرانی های ناشی از بمباران لندن توسط نازی ها را مشاهده کرد که برخی از ساختمان ها به شدت آسیب دیده و برخی دیگر سالم ماند بودند، پارلمان بریتانیا تحت تاثیر او قانون ویرانی ناشی از جنگ را در سال 1941 تصویب کرد که شامل بیمه اجباری ساختمان ها می شد. البته این قانون در اواخر دوران بمباران اجرایی شد و تحث تاثیر آن چه پیشتر روی داده بود قرار داشت و برنامه ای موقتی بود که حق بیمه بالایی هم داشت که نشان دهند ه خطر بالای جنگ بود و نمی توان آن را برنامه‌ای برای آینده بلند مدت تر با تعریف بهتری از خطرات جنگ دانست. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2011 در آمریکا، کنگره ایالات متحد قانون بیمه ریسک حملات تروریستی را تصویب کرد تا امکان بیمه شدن افراد در مقابل حملات مشابه بیشتر را فراهم آورد. البته این قانون به طور خاص پوشش حملات ناشی از بخشی از جنگ اعلام شده توسط کنگره را پوشش نمی داد. علاوه بر این ، قانون اولیه سه سال پس از تصویب منقضی شد هر چند از آن زمان تا سال 2014 تمدید شده و سقف 100 میلیارد دلاریا حدود یک درصد تولید ناخالص داخلی در زمان تصویب، برای آن در نظر گرفته شده بود. در تحقیقی در مورد این قانون، کانروتر و همکارانش به ضعف های این طرح از جمله آسیب پذیری در مقابل سوءاستفاده شرکت های بیمه تاکید کردند. طراحی چنین بیمه هایی اهمیت دارد و می توان انتظار داشت در آینده طراحی های بهتر و جامع تری را مشاهده کرد. این مثال ها مربوط به گذشته از بیمه جنگ و خطر تروریسم هر کدام به یک کشور محدود می شود، اما کشورها به تنهایی کوچک تر از آن هستند که بتوانند واقعا چنین خطراتی را که با شدتی زیاد متوجه یک کشور می‌شد، مدیریت کنند. می‌توان امیدوار بودیا انتظار داشت، بازاری جهانی برای چنین ریسکی توسعه یابد و هزینه ای بیشتر مدیریت ریسک را بر کشورهایی تحمیل کند که بیشتر در خطرند. با وجود این از آن جا که قراردادهای مدیریت ریسک پیش از وقوع حادثه و با نگرشی بلند مدت ایجاد می شوند، به سختی می توان آسیب پذیرترین کشور را شناسایی کرد و در نتیجه مدیریت ریسک می تواند به خوبی عمل کند. با فرض تداوم روند تاریخی به سوی بهتر شدن ساختار بیمه و احتمال این که رویدادهای ناشی از سلاح های کشتار جمعی به افزایش انگیزه برای ارائه چنین بیمه هایی بینجامد، می توان انتظار داشت سازوکارهایی برای پوشش به مراتب بهتر چنین خطراتی را مشاهده کرد و می توانیم تصور کنیم چنین سازوکارهایی در صورت تداوم روندهای جاری به سوی دموکراتیک شدن مدیریت ریسک اجرایی شوند. وقتی صنعت بیمه در مدیریت چنین ریسک هایی در گیر شود، می توان شاهد مزایای جانبی مانند بهبود اقدامات امنیتی بود. در بیمه حوادثی که در حال حاضر رواج دارد، بازرسان بیمه و بیمه گرها نقش مفیدی را در برآورد خطرات ایفا می کنند و مشوقی قوی برای بیمه گذار ایجاد می کنند که برطرف كردن خطرات را به تعویق نیندازد. در آخر ، صنعت بیمه حتی در مقابل چشم انداز شوم آینده یعنی استفاده از سلاح های هسته ای، بیولوژیک، شیمیایی و رادیولوژیک نیز کاملا دست و پا بسته نیست. می توان مشوق هایی را برای شرکت های بیمه ایجا کرد تا به راهکارهایی برای کم کردن خطر ات بیندیشند، برای مثال از طریق دستورالعمل بهتر برای ساخت و ساز، ترتیب دادن سازوکار انتقال افراد به مناطق امن و پرداخت هزینه های آن و برنامه ریزی برای از بین بردن آثار ویرانی و بازسازی پس از واقعه. وقتی شرکت های بیمه منفعتی در جلوگیری از ویرانی ناشی از چنین حملاتی داشته باشند، می توانند به منبعی برای کاهش اثرات آن ها تبدیل شوند.