کدام پزشکان زیرخط فقر هستند

جامعه پزشکی نیز از بقیه صنوف جدا نیست، همانطور که در بین صنوف مختلفی که در جامعه فعالیت می کنند بالا و پایین وجود دارد و یک عده ممکن است در وضعیت مناسبی
قرار داشته باشند و عده‌ای نیز در وضعیت ضعیف‌تری باشند، قاعدتاً بخشی از صحبت های دکتر فاضل ،صادق است، شما در نظر بگیرید یک پزشک زمانی که وارد دانشگاه می شود باید ۷ سال دوره پزشکی عمومی را طی کند و بعد از آن دوران طرح را سپری می‌کند که البته حقوقش در این دوران بسیار ناچیز است در ادامه آن هم وارد دوره تخصص می شود. در دوره تخصص هم حدود چهار سال با حقوقی حدود ۲ میلیون تازه آن هم در شرایطی که متاهل باشد، سپری می کند! بعد از آن هم فارغ التحصیل شده و وارد بازار کار می‌شود!
البته ابتدای امر به دلیل رشته‌ای که در آن تحصیل کرده باید تعهدات قانونی اش را انجام دهد؛ یک پزشک نسبت به رشته ای که انتخاب کرده است، تعهد قانونی اش متفاوت است یعنی این دوره تعهد ممکن است از دو سال باشد تا چهار سال و یا حتی بیشتر. حقوق ثابتی که این پزشک متخصص دریافت می‌کند حدود دو و نیم میلیون تومان است و چنانچه کارانه به او پرداخت نشود حقوق او همان دو و نیم میلیون تومان باقی خواهد ماند! در حال حاضر هم که پرداختی های پزشکان حدود ۱۴ ماه تاخیر دارد! پس حرفی که آقای دکتر فاضل فرمودند در این برهه از زمان حرف درستی است.
لازم به ذکر است که پزشکان هنگامی که طرح خود را می‌گذرانند اجازه مطب زدن ندارند و بعد از گذشت یک سال از دوره طرح شان بنا به موافقت رئیس دانشگاه و بنا بر شرایط خاص اگر در مناطق محروم باشند ممکن است به آنها اجازه مطب داده شود؛ به هر حال اگر همه اینها را کنار هم قرار دهیم متوجه می شویم که حرف دکتر فاضل درست است و یک پزشک، چه پزشک عمومی و چه پزشک متخصص در دوران تحصیل و طرح خود یعنی بیش از ۱۸ سال


از عمر خود را در خط فقر به سر می برد.

اگر چنانچه در نظر بگیریم که این پزشک
۱۸ سالگی وارد دانشگاه شده باشد، ۱۸ سال از عمرش را هم مشغول تحصیل و گذراندن طرح باشد، یعنی به طور خاص پزشک در سن ۳۸ تا 40 سالگی پزشک آزاد است که می تواند برای خودش مطب بزند(!) مسلماً یک پزشک این برهه از زندگی خودش را زیر خط فقر زندگی می کند، البته بین همه صنوف وجود دارند اشخاصی که درآمد مناسبی دارند در جامعه پزشکی نیز با پزشکانی روبه‌رو هستیم که در بخش خصوصی فعالیت می‌کنند و بعضی از آنها نیز رشته های خاص هستند که می‌توان گفت از درآمدهای بالایی برخوردار هستند.
چنانچه نسبت به عمری که یک پزشک سپری می کند را در نظر بگیرید متوجه می شوید که تقریبا نیمی از عمر خود را زیر خط فقر زندگی می‌کند تا طرح‌ها و تحصیل او سپری شود و بتواند به بازار آزاد کار بازگردد پس ممکن است مسیر زندگی خیلی از پزشکان متفاوت شود اما مسلما ۴۰ سال اول زندگی هر پزشک در خط فقر و حتی زیر آن به سر می برند.
بی عدالتی در جامعه پزشکی در رابطه با قانونی است که از سالهای قبل تدوین شده که شامل نحوه پرداخت کارانه به پزشکان می شود. کارانه پزشکان بنا به رشته های تخصصی شان متفاوت است البته قطعاً این
اختلاف پرداخت باید وجود داشته باشد و در این موضوع شکی نداریم که بین پزشکان رشته های مختلف و همکاران پرستار و همکاران دیگری که در سایر قسمت‌ها فعالیت می کنند باید اختلاف کارانه وجود داشته باشد اما این اختلاف نباید از یک عددی بیشتر باشد، اگر اغلب نقاط جهان را هم بررسی کنیم متوجه می شویم این اختلاف پرداختی بین ۲ تا
۳ برابر است و نهایتا آن ۵ برابر پرداختی‌ها است اما وقتی این تفاوت به عدد های دو رقمی و در بعضی از موارد سه رقمی برسد این موضوع قابل پذیرش نیست(!) در واقع نه جامعه سلامت این موضوع را می‌پذیرد و نه کسانی که از بیرون به این موضوع نگاه می‌کنند می‌توانند این ابعاد از اختلاف را قبول کنند(!)به نظرم باید در این زمینه یک بازنگری انجام شود و این طور که معلوم است در برنامه‌های وزیر جدید وزارت بهداشت و درمان نیز به آن اشاره شده است.