پشت پرده خشونت در جامعه

خشونت عموماً رفتاری غیر متعارف برای دستیابی به سلطه بر دیگر افراد جامعه تعریف می‌شود. اصرار به زورگویی که به نوبه خود می‌تواند به رفتار ضد اجتماعی و در نهایت تهاجمی تبدیل شود، زمانی آغاز می‌شود که کودکان به جای آموزش و پرورش؛ شکسته می‌شوند و نقش ویرانگر خانواده و مدرسه و جامعه و وضعیت اقتصادی و فرهنگی حاکم بر اجتماع نقش بسزایی در این میان برعهده دارند. وقتی خانواده در پرمسئولیت‌بارترین دوران شکل‌گیری شخصیت کودک با بن بست و شکست روبه‌رو می‌شوند و به تبع فرزندانشان موفقیتی در مدرسه کسب نمی‌کنند ودر کلاس درس رفتار متفاوت نسبت به دیگران از خود نشان می‌دهند و زمانی که در معرض تنوع اجتماعی و به گروه همسالان خود وابسته می‌شوند و به دلیل کاستی‌های فراوان در زندگی خانوادگی و اجتماعی به سوی رفتار خشونت‌آمیز و تهاجمی کشیده می‌شوند. خشونت عمدتا در دوران کودکی آموخته و با آن آشنا می‌شوند. کودکان از طریق تقلید و تجربه و مشاهده و تمرین و تحریک‌پذیری با رفتار خشونت‌آمیز انس می‌گیرند در واقع کودکان رفتار تهاجمی را در کانون خانواده و مدرسه و جامعه تجربه و آن را کشف می‌کنند. رفتاری که می‌تواند آنها را به آنچه که می‌خواهند برساند و هنگامی که به سن بلوغ می‌رسند و بزرگتر می‌شوند از رفتارهای پرخاشگرایانه استفاده می‌کنند و با گذشت زمان رفتارهای نابهنجار و غیرمتعارف آنان بسط و گسترش می‌یابد و منجر به ایجاد اختلالات رفتاری و روانی و درنهایت آنان را به بزهکاران مشکل‌آفرین تبدیل می‌کند. علاوه بر خانواده و مدرسه و جامعه و محیط پیرامون و رسانه‌ها؛ سیاستگذاری‌های حاکم بر جامعه تاثیر قابل توجهی در گسترش رفتار تهاجمی و خشونت و نزاع و درگیری در جامعه دارند. تهران، بالاترین آمار خشونت در ایران را دارد. به گفته آمار سازمان پزشکی قانونی رفتار خشونت‌آمیز در ۹ ماهه اول امسال به ۴۵۸ هزار و ۴۴۰ مورد رسیده که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۷ درصد رشد داشته است. در این میان میزان مراجعه مردان به پزشک قانونی به دلیل رفتار خشونت‌آمیز بیش از دوبرابر زنان بوده است. استان‌های خراسان رضوی و اصفهان با حدود ۳۸ و ۳۳ هزار مورد در مقام دوم و سوم قرار دارند. اوج موارد خشونت در ماه مرداد و تابستان بوده است.
اجتماع و مدرسه و رسانه‌های جمعی و اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و..... به طور مستقیم در به وخامت انجامیدن رفتارتهاجمی افراد جامعه تاثیرگذار است. پوشش اخبار تراژدیک و غم‌انگیز و خشونت‌بار و سیاست‌های حاکم بر جامعه؛ رفتارهای تهاجمی را برجسته‌تر کرده است. قرار گرفتن در معرض خشونت در خانواده و جامعه و تاثیر عوامل ژنتیکی ( وراثت خانوادگی ) و ترکیبی از عوامل استرس‌زای خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی ( فقر و محرومیت شدید و شکاف زناشویی و بیکاری و آسیب مغزی و از دست دادن حمایت خانواده ) نیز در این میان خشونت را در میان افراد جامعه گسترش داده است. نگرانی‌های زیادی در مورد شیوع رفتار خشونت‌آمیز در میان کودکان و نوجوانان و جوانان و تک‌تک افراد جامعه وجود دارد. این امر مهم مشکل، پیچیده و دشوار است که باید توسط والدین و معلمان و رسانه‌ها و جامعه سیاسی و مددکاران اجتماعی و روانشناسان و جامعه‌شناسان به خوبی درک شود. رفتار خشونت‌آمیز در خانواده و جامعه همیشه باید جدی گرفته شود. رفتار خشونت‌آمیز می‌تواند طیف وسیعی از رفتارها از قبیل تجاوز فیزیکی و تجربه قتل و مبارزه و ترور و تهدید و تلاش برای صدمه زدن به دیگران و استفاده از سلاح گرم و سرد و حمله به اجتماعات و سخنوران و آتش‌سوزی و تخریب اموال عمومی و خرابکاری را در بر می‌گیرد. خشونت مسئله مهم بهداشت عمومی جامعه است و تاثیر فوق‌العاده‌ای در سلامت افراد جامعه می‌گذارد. خشونت هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی را افزایش می‌دهد؛ خدمات اجتماعی را مختل می‌کند و زندگی تجاری و کسب و کار را تهدید می‌نماید و فعالیت‌های زندگی سالم و جنب جوش در جامعه را کاهش می‌دهد. خشونت نوجوانان و جوانان و افراد جامعه قابل پیشگیری است. استراتژی پیشگیری موثر ابتدا باید از خانواده و مدرسه و جامعه شروع شود؛ در این میان علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و مددکاران اجتماعی و سیاستگذاری درست جامعه سیاسی در کشور و نفی هرگونه خشم و کینه وشدت و خشونت و رسانه‌های مسئولیت‌پذیر، می‌توانند رفتار خشونت‌آمیز را کاهش یا مانع آن شوند. علاوه بر تاکید بر موارد اشاره شده استراتژی به شرح ذیل می‌تواند از رفتار خشونت‌آمیز در جامعه جلوگیری کند:
جلوگیری از آزار و اذیت کودکان آموزش جنسی و برنامه‌ریزی والدین و مدارس برای نوجواناننظارت بر تماشای کودکان به تلویزیونممانعت از بازی‌های خشونت‌آمیز کامپیوتریبسط و گسترش فرهنگ گفت‌وگعدم پوشش اخبار و تصاویر خشونت آمیز کودکان و نوجوانان و جوانان کشور رهبران فردا و سرمایه‌های کشور محسوب می‌شود، تمامی نهادهای مرتبط با آموزش و پرورش و تربیت کودکان و نوجوانان باید بر اهمیت کار و مسئولیت خویش آگاه و اهمیت کاهش رفتار تهاجمی در جامعه را جدی بگیرند و با برنامه علمی به کمک مردم و جامعه
بشتابند.