حضور مردم حكايت از «رضايت»ندارد

برخی معتقدند که در چهل سالگی انقلاب باید تجدیدنظر یا تغییراتی در برخی ساختارها و رویکردها داشته باشیم این مساله را با توجه به دستور مقام معظم رهبری در اصلاح ساختار در 4 ماه آینده چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما مسلمانان در افکار مذهبی عدد 40 را مقدس می‌شماریم و توجه ویژه به آن داریم. اکنون که در 40 سالگی انقلاب قرارداریم واقعا باید با نگاهی متفاوت به این موضوع توجه کنیم. زمانی که مسیر گذشته را در حوز‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و... بررسی و واکاوی می‌کنیم. می بینیم در برخی حوزه‌ها و زمینه‌ها مشکلات جدی و اساسی وجود دارد. خصوصا حوزه‌های اقتصادی که حتما باید نیازهای آن به دقت بررسی، مشکلات آن احصاء شده و در برطرف کردن آنها اهتمام لازم صورت گیرد. البته می‌توان گفت با ساختارهایی که فعلا وجود دارد این مشکلات مخصوصا در حوزه‌های اقتصادی تماما حل شدنی نیست؛ مگر اینکه این ساختارها واقعا اصلاح وتغییر کنند و ساختارهای جدیدی جایگزین آنها شود تا موفق به حل مشکلات شویم. لذا خود این موضوع بسیار مهم و حساس است یعنی باید مردم مسئولان را متوجه این موضوع کنند که ادامه برخی روندهای فعلی که آسیب‌هایی را نیز در حوزه‌های مختلف به کشور وارد کرده قطعا ما را به موفقیت نهایی و جدی نمی‌رساند. این روند باید تغییر کند و تحولاتی ایجاد شود تا مشکلات ساختاری موجود که گاه لاینحل و گاه مسیر رو به جلو را به بن بست ختم می‌کند را حل کنیم. از این جهت به‌نظرم مقام معظم رهبری نظرشان بر این بوده که در ساختارهای قدرت در ساحت‌های مختلف باید نوعی بررسی جدی، تحول و تغییر مناسبی ایجاد شود تا بتواند قطار انقلاب و کشور را به خوبی رو به جلو هدایت نمایند. به نظر می‌رسد حرکت بر روندهای گذشته اکنون بسیار کند و در برخی مواقع ناهمگون با سازوکارهای حل مساله در آن حوزه‌ها هستند و باید تغییر کنند و سازوکارزهای جدیدی با ساختارهای مناسب جای آنها را بگیرد.
روز گذشته رئیس جمهور اذعان داشت که هر نوع تغییری از صندوق رأی می‌گذرد، با توجه به اینکه آقای روحانی سال گذشته نیز از لزوم مراجعه به قانون اساسی صحبت کرده بود ضرورت بازنگری و تجدیدنظر در این مسائل را تا چه حد می‌دانید؟
بحث جمهوریت و اسلامیت دو موضوع بسیار اساسی و مهمی است که ما در پس از پیروزی انقلاب دنبال کرده و برای حفظ آنها نیز تلاش زیادی کردیم. این دو گوهر اصلی انقلاب ما در نظر عده‌ای مقبول نیست. یعنی حداقل در خصوص جمهوری نگاه به حکومت دارند نه جمهوریت، این موضوعی است که شاید تفاوتی اساسی را بین دو شکل فکری که در کشور در چالش هستند، نشان می‌دهد. بحث صندوق رأی یعنی جمهوریت و اگر آقای روحانی در سال گذشته و امسال به صندوق رأی توجه داشتند به این دلیل است که صندوق رأی به دنبال خود جمهوریت را می‌آورد و اگرحذف شود دیگر جمهوریت نخواهیم داشت. اهمیت این موضوع به این جهت است، لذا باید برای حفظ جمهوریت که اساس انقلاب اسلامی برآن گذاشته شده کارویژه‌های آن نیز رعایت شود. ما سخن امام را فراموش نمی‌کنیم که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد؛ برای این مساله و حفظ این استراتژی بسیار مهم و اساسی که امام (ره) ما چهل سال است که در تلاش هستیم تا جمهوری اسلامی منحرف نشود. لذا این فرق اساسی وجود دارد و تاکید رئیس‌جمهور در سال گذشته و سال جاری بر موضوع صندوق رأی ناظر بر بحث جمهوریت نظام بوده که با صندوق رأی شکل می‌گیرد و در عرصه حکومت جمهوری اسلامی خود را نشان می‌دهد. باید این را حفظ کنیم و نگذاریم منحرف شود و از جمهوریت خود جدا نشویم.


برخی جریانات در مقاطع مختلف گاه جمهوریت را سست و کمرنگ نشان می‌دهند، با وجود تاکیدات امام(ره) و مقام معظم رهبری به جمهوریت چرا این جریانات اینطور رفتار می‌کنند؟
همانطور که گفتم گروهی در طرز تفکر خود جمهوریت را قبول ندارند، لذا چون اصل آن را قبول ندارند هر دستگاه و بخشی از نظام که براساس جمهوریت شکل می‌گیرد را مورد سوال قرار می‌دهند. لذا برای اینکه نشان دهند که جمهوریت و جمهوری کارآیی ندارد مجلس، دولت ویا هر دستگاهی که بر اثر اجرای قوانین جمهوریت در کشور حاصل شود مورد تضعیف قرار می‌دهند. در حالی که اینگونه نیست. اگر امام(ره) در ابتدای انقلاب نظرش بر حکومت اسلامی بود می‌فرمود، حکومت اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، اما ایشان تاکید بر جمهوریت دارند. از این رو نگاهی که درصدد است جمهوریت را در ایران گمرنک کند موافق دیدگاه امام(ره) و مقام معظم رهبری نیستند. نگاه رهبران انقلاب از ابتدا تاکنون بر اسلامیت و جمهوریت و حفظ آنها بوده است.
در چهل سالگی انقلاب جامعه به اهداف ثانویه انقلاب چون رفع تبعیض، خدمت به محرومین، رفاه اجتماعی و ... تاکید می‌کند، اما چرا با وجود تاکیدات بسیار بر روی این مسائل طی 4 دهه گذشته به توفیقاتی زیادی در این حوزه دست نیافتیم؟
یکی از مسائل تغییر در ساختارها همین موضوع است. یعنی نظام‌های اداری ما برای حل این مشکلات بسیار دچار مشکلات اساسی هستند و می‌توانیم بگوییم که با این ساختار اداری که در مجموعه دستگاه اجرایی یا بخش‌های دیگر مشاهده می‌شود این شیوه و شکل توان مبارزه با حل مشکلاتی مثل بیکاری ، ایجاد اشتغال و فرصت‌های ایجاد فضای کسب و کار را ندارد. لذا این یکی از ساختارهایی است که باید تغییر اساسی و ماهوی در آن ایجاد شود تا بتوان با این معضلات مبارزه جدی داشت. از این جهت سال به سال نیز تغییری ایجاد نمی‌شود و بلکه پیچیده هم شده، مشکلات در این حوزه‌ها بیشتر و گره‌ها کورتر می‌شوند. از طرف دیگر چون در موضوع اشتغال و کسب و کار نیز به حوزه‌های دیگر متصل و مرتبط هستند از این موضوع مهم مسائل دیگری نتیجه گرفته می‌شود لذا مشکل در این حوزه حوزه‌های دیگری مثل ازدواج و خانواده و حتی تحصیلات را نیز دچار اخلال می‌کند. از این رو فکر می‌کنم نظر مقام معظم رهبری نیز برهمین پایه بوده که در این ساختار تعییراتی اعمال شود.
با وجود اینکه مردم حضور پرشکوهی در راهپیمایی 22 بهمن داشتند، اما همچنان گلایه‌ها و نارضایتی‌ها نسبت به شرایط سخت اقتصادی و معیشتی در جامعه وجود دارد، از دیدگاه شما برای تغییر رویکردها در این حوزه و برون رفت از شرایط فعلی چه تدابیری باید از سوی دستگاه‌های مسئول اتخاذ شود؟
مردم به خوبی تکلیف خود را با نظام مشخص کردند. اگر در هر شرایطی زیر باران و برف با سختی و با تنگناهای معیشتی که وجود دارد به راهپیمایی می‌آیند بدین معنا نیست که از همه چیز راضی هستند، بلکه بدین معناست که اصل نظام را قبول دارند و برای حفظ آن تلاش می‌کنند و اگر دشمن می‌خواهد با نیامدن آنها برای آینده برنامه‌ریزی کند دشمن را ناامید می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که اساس انقلاب دچار صدمه شود. البته همان‌طور که گفتم این به معنی عدم مشکل نیست، اگر مردم تحمل می‌کنند نشان دهنده بزرگواری آنهاست که برای مسائل مهم‌تری چون اصل انقلاب گذشت نشان می‌دهند. این گذشت وتحمل نیز حد و اندازه‌ای دارد. لذا مجلس، دولت ، دستگاه قضائی و سایر نهادهایی که در مجموعه‌های دیگر فعال هستند و کار می‌کنند بدانند که تلاش برای حل مشکلات مردم باید بیش از آن چیزی که اکنون رویت می‌شود، باشد. باید نظارت بیشتری بر اعمال و رفتار مدیران در بخش‌های مختلف به‌ویژه در بخش اقتصادی که متاسفانه در سال‌های اخیر صدمات زیادی از مدیریت ناقص و ناکارآمد برخی از مدیران که در سلامت اقتصادی آنها نیز شک و تردید است، صورت گیرد. این نوع مدیریت‌های ناکارآمد خود موجب صدمه به اعتماد مردم و کاهش سرمایه اجتماعی انقلاب و نظام شده و این افراد باید بدانند که حرکت با این روند خواست مردم نیست. خواست مردم تغییر در شرایط، وضعیت و ایجاد شرایط مناسبی که بتواند مشکلات را مهار کند و ایران را در زمره کشورهای پیشرفته جهان قرار دهد. در سند چشم انداز بنا بود که در 2020 ایران در منطقه در بسیاری از مسائل علمی، اقتصادی، صنعتی و فرایندهای مختلفی که در سند بدان‌ها اشاره شده رتبه اول را داشته باشیم، اما آیا اکنون که اندک زمانی به فرا رسیدن موعد 2020 داریم آیا واقعا اهداف سند چشم انداز متجلی شده و به این اهداف رسیدیم؟ این مسائل باید به خوبی واکاوی شود که چه عواملی بازدارنده بودند و چه چیزهایی اجازه ندادند که اهداف سند آنگونه که دیده شده بود عملیاتی شده و به مرجله اجرا در آمده و محقق شود. اینها مسائلی است که دولت، مجلس، قوه قضائیه و همه نهادهایی که زیر مجموعه حکومت فعالیت می‌کنند باید به آنها توجه داشته باشند. یک بازنگری عمیق و جدی که فقط کار را هدف قرار دهد و اهداف دیگری بجز آن مدنظر نباشد و به جد با آفت‌هایی که در این سال‌های اخیر مثل موریانه به بنیان‌های اساسی در کشور حمله کرده مبارزه شود. اگر این مهم رخ دهد نجات حوزه اقتصادی منجر به نجات حوزه‌های دیگر نیز خواهد شد.
بسیاری از تحلیلگران شکاف میان نسلی را یکی از مهم ترین موضوعات کشور در چهل سالگی انقلاب می‌دانند، اساسا این شکاف میان نسل انقلاب و نسل جدید چگونه قابل پرشدن است؟
به نظر من علاوه بر این شکاف؛ اکنون شاهد فشار خارجی از طریق رسانه‌های نوظهور که امروز به آسانی در اختیار نسل جدید که انقلاب و جنگ را تجربه نکردند هستیم. این حملات، هجمه‌ها و عمدتا دروغ‌پردازی‌ها و مقایسه‌هایی است که اصلا ریشه درست و دقیق علمی ندارند و صرفا ظاهری هستند، اما اثر خود را در ذهن جوانان می‌گذارند. این اتفاق موجب شده که شکافی بین نسلی ایجاد شود. ما راهی جز گفت‌وگو، انتقال تجربیات و واقعیت‌های قبل و بعد از انقلاب به نسل جدید نداریم. آنچه امروز می‌بینیم گفت‌وگوی بین نسلی بسیار کاهش پیدا کرده و اساسا در داخل خانواده‌ها نیز بین نسل قدیم و جدید گفت‌وگوی جدی صورت نمی‌گیرد. چیزی که در نسل‌های گذشته وجود نداشت و یکی از مسائلی که موجب ‌شد تاریخ شفاهی حفظ شده و سینه به سینه نقل شود، همین مساله بود، اکنون می‌بینیم که واقعا تاریخ شفاهی وگفت‌وگو بین نسلی در حال از بین رفتن است و اصل و محتوای خود را دگرگون شده می‌بیند. لذا نسل جدید باید آموزه‌های نسل قبل را از کجا بگیرد؛ زمانی که اطلاعاتی از نسل عقب‌تر از خود ندارد و از طریق آموزش نیز کتب درسی آنطور که باید ارتباط بین نسلی برقرار کند و مطالب و اطلاعاتی که در تاریخ ما اتفاق افتاده کمتر به این موضوع توجه می‌کند. لذا دانش آموزان خیلی سطحی رشد کرده و با مسائل عمیق و جدی که در تاریخ معاصر وجود داشته، کمتر آشنا می‌شوند. اینها مسائلی است که موجب شده شکاف نسلی ایجاد شود. از این رو باید به جد راجع به این مساله فکر کرد. زمانی که بحث تغییر در ساختارها را مطرح می‌کنیم در حوزره آموزش وپروش این یکی از مسائل اساسی و جدی است که در تغییر ساختارها و تصمیم گیران امروز آموزش و پرورش امروز ما باید بدان نگاه درست و جدی داشته باشند و برای تغییر آن برنامه مدون و درمان درد را در آن حوزه داشته باشند. اگر این اتفاق نیفتند این فاصله همین‌طور بیشتر می‌شود و گپی که ایجاد شده به جای پر کردن شکاف بین نسلی و انتقال تاریخ معاصر به نسل جدید به محلی برای حملات و مقایسه‌های بی‌جای رسانه‌های بیگانه برای پر کردن این شکاف تبدیل خواهد شد. در نتیجه به جای اینکه مسائل هویتی که در نسل گذشته وجود داشته باشد به نسل جدید انتقال یابد، محتواهای بی هویت و بعضا نادرست و تخریب گونه بدان‌ها داده می‌شود. ما باید در تغییر ساختارهای فرهنگی خود نیز در حوزه آموزش و پرورش بدین موضوع جدی توجه داشته باشیم و فرصت ندهیم که شکاف بین نسلی جامعه توسط دشمنان پر شود.
باوجود اینکه رسانه‌های بیگانه به انواع مختلف توجه خود را معطوف به تغییر نگرش نسل جوان نسبت به نظام وانقلاب کرده‌اند، اما برخی دستگاه‌های حاکمیتی تاکنون فقط روش محدودیت و مسدود سازی را در پیش گرفتند، این نوع رویکردهای متصلب موجب گرایش بیشتر نسل جدید به رسانه‌های نوظهور خارجی نمی‌شود؟
من به صراحت عرض می‌کنم این روشی که ما پیش گرفتیم اعم از فیلترینگ، محدود سازی و شرایطی که وجود دارد شاید اگر بخواهیم مبارزه با این هجمه و حمله را به 10قسمت از نظر فشار تقسیم کنیم که پر فشار ترین آن یک و کم فشار ترین آن 10، فیلترینگ و محدود سازی 10 است. یعنی ما در مقابله با فشاری که از طریق انواع رسانه‌های مختلف برای تخریب ذهن جوانان کشور برای ایجاد فکر عدم پذیرش نظام در ذهن آنها ایجاد شود برای مقابله با استراتژی دشمن ضعیف‌ترین کار را انتخاب کردیم. لذا فیلترینگ نمی‌تواند اصل مساله را حل کند. حدیث معروفی نیز وجود دارد که می‌گوید « الانسان حریص علی ما منع» انسان از هر چیزی که منع شود نسبت به کشف آن حریص می‌شود. این نکته نشان می‌دهد که این ذات انسان است و به عصر خاصی مربوط نیست. با ممنوعیت ایجاد کردن ما توفیق جدی نخواهیم یافت، باید به سمت و سوی مسیرهایی برویم که خلاقانه باشد و این فرصت را به مردم بدهد که خود بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند و با علم و آگاهی ورودی به حوزه‌های ناسره نداشته باشند. البته این کار سختی است که حتما برنامه‌های بالا دستی می‌خواهد که بتواند حمله و هجمه رسانه‌های بیگانه را مهار کند. شاید راحت‌ترین کار این باشد که ببندیم و محدود کنیم و از ابتدا دیکته‌ای ننویسم که طبیعتا غلطی در آن دیده نمی‌شود، اما این روش‌ها برای عصرما، شرایط فعلی و جوانان پاسخگو نیست. باید نگاه تصمیم‌گیران در حوزه رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی با استراتژی‌های پیش رونده قطعا طراحی‌های مناسب را برای کنترل آن و ایجاد فضای مناسب برای جوانان داشته باشیم. در سایر کشورها نیز این تجربه وجود دارد البته نه به شکل کشور ما که یا صفریم یا صد وجود دارد و محدودیت‌های مناسب هر گروه سنی، قشر و طبقه‌ای را در دسترسی‌ها ایجاد کردند که هم بسیار وسیع و همگانی نیست و هم تب محدودیت‌های مناسب آن طبقه سنی یا گروه‌های جنسی را دنبال می‌کند. لذا به‌نظرم باید در این حوزه تلاش و دقت بسیار ویژه‌ای اعمال شود و برنامه‌های جدیدی در این حوزه داشته باشیم.