سعيد‌قاسمي دنبال اثبات فتنه٩٨

آرمان - مطهره شفیعی: هوا بس‌جوانمردانه خوب است البته برای همه اقشار جامعه چنین نیست بلکه برای مردی از تبار دلواپسی هوا خوب و ناب است! روایت خبرسازی است که مدت‌ها خبری از او نبود ؛ همان مخالف معروف دولت و اصلاحات که قول داده بود اگر فائزه هاشمی به زندان برود ریش خود را خواهد تراشید؛ فائزه به زندان رفت اما ریش سعید قاسمی در محل خود باقی ماند. مشخص نیست در ماه‌های اخیر او مشغول چه فعالیتی بوده که وارد حاشیه‌های سیاسی و اقتصادی کشور نشد چرا که از نخستین افراد در دامن زدن به چالش‌هاست و نکته قابل تامل آنکه مشهد را موطن اصلی خود می‌داند به نحوی که به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی‌هایش در این شهر و معمولا اجرایش در شهرهای دیگر است! بدون شک نامه سعید قاسمی در ردیف سیاستمداران واقعی جای نمی‌گیرد و سیاست برای او معنای خاص و انحصاری دارد یعنی اگر سیاستمدار واقعی برای کمک به ارکان کشور از طریق عضویت در احزاب یا سخنرانی و ارائه برنامه اقدام می‌کند سعید قاسمی مسیر دیگری دارد و آن هم تخریب دولتمردان و سیاستمدارانی است که اندیشه مخالف با او دارند و کمک و ارائه برنامه برای بهبود فضای کشور در برنامه‌های او جایی ندارد. شاید اذعان شود سعید قاسمی برای کمک به مردم زلزله‌زده کرمانشاه در کنار آنها حضور داشت اما تصاویر و اخبار این حضور بیش از کمک به زلزله‌زدگان تداعی کننده یک نمایش بود چرا که معمولا زمانی که کمک برای خدمت به مردم باشد نیاز به آن اندازه فیلم و عکس نیست و خدمت در خلوت کارایی بیشتری دارد! چندی قبل مسعود نوری؛ استاد دانشگاه پستی کنایه آمیز خطاب به سعید قاسمی، فعال سیاسی اصولگرا منتشر کرد. او نوشت:«سعید قاسمی در دوران جنگ هم فقط حرف می‌زد. حاج همت در مورد درخواست مصاحبه به خبرنگار گفت:«بروید با سعید قاسمی مصاحبه کنید» پرسید کجاست؟ حاج همت جواب داد: هر جا که میکروفونی، دوربینی چیزی بود، برادر قاسمی همانجاست!»
فتنه اصلی 98 چیست؟
نکته قابل تامل آنجاست که سعید قاسمی دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری است اما در تمام حوزه‌ها خود را در جایگاه کارشناس و تصمیم‌گیر می‌داند و به اظهارنظر می‌پردازد. به عنوان نمونه رشته تحصیلی او شباهتی با اقتصاد و امور اقتصادی ندارد اما برای تخریب دولت در این جایگاه حضور پیدا کرده و به اظهار نظر می‌پردازد تا جایی که می‌گوید:« فتنه 98 در حوزه اقتصادی و معیشتی است» گویی واژه «فتنه» به منزله رمزی است و هرگاه سوژه‌ای برای ایجاد بلوا و تضعیف دولت و اصلاح طلبان نداشته باشند موضوعی را نشان کرده و از پیشوند آن استفاده می‌کنند تا به جوسازی مشغول شوند. مشکلات اقتصادی کشور در این روزها موضوعی نیست که جامعه از آن بی‌خبر باشد اما بدون غوغاسالاری در انتظار تصمیم مسئولان برای کنترل بازار هستند . فتنه واقعی مشکلات اقتصادی و اعتراض گاه و بیگاه به این وضعیت نیست بلکه آنانی نقش آفرین اصلی فتنه 98 هستند که به تحریک مردم با الفاظی مانند «فتنه 98» مشغول هستند. نکته قابل توجه آنکه در سعید قاسمی در سال 91 یعنی همان سالی که محمود احمدی‌نژاد آخرین روزهای حضور در پاستور را می‌گذراند سعید قاسمی با فتنه اقتصادی غریبه بود و در نقش دلسوز ظاهر می‌شد. قاسمی در آن سال مدعی شده بود:«آقای احمدی‌نژاد ما می‌دانیم قبل از عید چه اتفاقاتی قرار بود رخ دهد، به یکی از بچه حزب‌اللهی‌ها گفته بودند کانتینر دلار می‌خری، گفته بود کانتینر چیست گفته بود همان‌ها که شهدا را با آن جابجا می‌کردید. می‌خواستند یک مشت دلار چاپ شده بدون پشتوانه مفت و ارزان را کف بازار بریزند، این بچه حزب‌اللهی‌ به آن دلال گفته بود کانتینر دلار را بگیرم چه کار. گفته بود بگیر حالشو ببر از قبل از عید امثال بنده می‌دانستم قرار است چه فتنه‌ای رخ دهد. وقتی کانتینر کاغذ پاره دلار کثیف را به کف جامعه می‌ریزند معلوم است که می‌خواهند اعلان جنگ کنند. از چند هفته پیش اعلان جنگ کردند و جنگ با ما را کلید زدند. نظام به این بزرگی را با مرغ زیر سؤال بردند. آقای احمدی‌نژاد می‌دانید توجیه آوردند و گفتند که دانه مرغ نمی‌رسد. وزیر بازرگانی شما در ماه رمضان گفت 20 تا 50 تن همواره مرغ توزیع می‌کردیم اما اکنون 200هزار تن مرغ توزیع کردیم اما مرغ به دست مردم نمی‌رسد» آیا در آن زمان فتنه به دولت ارتباطی نداشت و اکنون که بیشتر اقشار جامعه ریشه مشکلات اقتصادی را می‌دانند، سند فتنه 98 به اسم دولت است؟
کلید فتنه شناسی در مشهد است؟!


از سوی دیگر باید توجه داشت که بیشترین اظهارات تحریک کننده سعید قاسمی در مشهد است چرا که مشخص است او در این شهر از موقعیت خوبی برخوردار است و واهمه‌ای از اعتراض به اظهاراتش ندارد. و بیشترین صدمه به او که به مشهد مربوط باشد را شاید بتوان به تصادف او با یک قلاده خرس در مسیر بازگشت از کرمانشاه به مشهد دانست. کریمی‌قدوسی ، پژمانفر، قاضی زاده هاشمی نمایندگان مجلس به علاوه حزب ا... مشهد دارای اشتراکات زیادی هستند و طبیعی است که افراد با اندیشه‌های متفاوت در این شهر رخصت اظهارنظر و اعلام مواضع نداشته باشند. نکته قابل تامل آنجاست که انصار حزب ا... مشهد حرمتی برای پیشکسوتان قائل نیستند و اختلافات درونی آنها بیش از فضای خارج این تشکل است اما برای پوشاندن این مشکل هرازچندگاهی سوژه‌ای مانند ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاه پیدا کرده و تجمع اعتراضی برگزار می کنند تا شاید اذهان از اختلافات درون تشکل آنها دور شود اما رفتارهای نمایندگان پایداری مشهد در مجلس، تصمیمات انصار حزب‌ا... مشهد و آنچه امثال سعید قاسمی می‌گویند نشان آشکار از اختلافات درونی مخالفان دولت در مشهد دارد و این جمله سعید قاسمی که«سخنرانی در مشهد برای من راحت است چرا که مردم مشهد فهیم و دانا هستند» دوای درد این اختلافات نیست.