ترامپ درگيري با ايران را براي بقا در دوره بعد مي‌خواهد

‌چرا براساس اظهارات پمپئو وزیر خارجه آمریکا این کشور به دنبال اعمال شدیدترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران است. استراتژی آمریکا در این زمینه چیست و آمریکا با این حربه چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
در شرایط کنونی بیش از آنکه باید نگران تحریم‌های آمریکا و تهدیدهای دولتمردان این کشور باشیم باید مراقب برخی عناصر داخلی باشیم که بدون توجه به شرایط خطیر کشور اقداماتی را انجام می‌دهند که می‌تواند هزینه‌های بیشتری به کشور تحمیل کند.برخی در شرایطی که کشور نیاز به آرامش و اعمال رویکرد صحیح و منطقی در عرصه بین‌المللی دارد از شعارهای تند علیه آمریکا و متحدان آن به خصوص اسرائیل استفاده می‌کنند. در نتیجه به نظر می‌رسد برخی از اقدامات آمریکا نوعی واکنش به اقدامات عناصر داخلی کشور است. دولتمردان آمریکا هنگامی که این شعارها و اقدامات را مشاهده می‌کنند نسبت به اعمال فشار بیشتر به ایران ترغیب می‌شوند. به همین دلیل نیز پمپئو وزیر خارجه آمریکا عنوان می‌کند که به دنبال شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران هستیم.این نوعی بازی روانی و واکنش به شعارهای ایران است. در شرایط کنونی هر دو طرف به شکل‌های مختلف علیه یکدیگر شعار می‌دهند. البته این شعارها در عرصه بین‌المللی قابلیت این را دارد که به تنش نظامی نیز منجر شود.به همین دلیل مسئولان دو کشور در شرایط کنونی وظیفه دارند که برای رفاه و آسایش مردم دو کشور تا آنجا که امکان دارد از تنش دوری کنند تا ملت‌های دو کشور بتوانند در رفاه و آسایش به زندگی خود ادامه بدهند.بدون شک اگر این وضعیت ادامه پیدا کند مردم دو کشور دائما در تشویش و نگرانی به سر خواهند برد.
‌آمریکا با اعمال فشار به ایران منتظر چه اتفاقی در داخل ایران و مواضع مسئولان کشور است؟ آیا این انتظار واقعی است یا یک سراب است؟
ترامپ و دولتمردان ایالات متحده آمریکا به دنبال اقدام احساسی ایران هستند. آمریکا منتظر است ایران اقدامی را آغاز کند که بتواند به واسطه این اقدام افکار عمومی جهان را علیه ایران اقناع کند. آمریکا منتظر است ایران کار را که چهل سال است انجام نداده را انجام بدهد. آمریکا منتظر است ایران سه کار انجام بدهد. نخست در درون خاک اسرائیل اقدام عملی انجام دهد. دوم اینکه ایران برای کشتی‌های آمریکا و متحدانش در خلیج فارس سد و مانع ایجاد کند و یا شرایطی را به وجود بیاورد که منطقه خلیج فارس آرامش خود را از دست بدهد و سوم اینکه ایران تهدیدهای خود مبنی بر خروج از برجام را عملی کند. بدون شک هر کدام از این اتفاقات که رخ بدهد شرایط را برای تنش شدید بین ایران و آمریکا فراهم خواهد کرد.


‌آیا در شرایط کنونی با توجه به تهدیدهای آمریکا مواضع به سمت احساسی شدن حرکت کرده و یا اینکه رویکرد مسئولان همچنان عقلایی است؟
در ماه‌های گذشته برخی احساساتی شده‌اند. این احساساتی‌ها در آینده نیز می‌توانند شرایط را به سمتی ببرند که وضعیت بین دو کشور از آن چیزی که امروز وجود دارد نیز تندتر شود. عرصه بین‌المللی جایی نیست که بتوان با احساسات و هیجانات در آن تأثیرگذار بود. فضای بین‌المللی دارای مختصات و ویژگی‌های خاص خود است که عمل در این فضا نیاز به تعقل و دوراندیشی دارد. به همین دلیل نیز هرچه مناقشه ایران و آمریکا به سمت احساسات حرکت کند بیم تنش و برهم خوردن آرامش بیشتر وجود خواهد داشت.امثال آقای عباسی در ایران از هم اکنون تکلیف را مشخص کرده‌اند و به دنبال تنش با آمریکا هستند. در گذشته نیز این وضعیت وجود داشت و رئیس جمهور ایران آقای احمدی‌نژاد به صراحت عنوان می‌کرد که ما به دنبال نابودی آمریکا هستیم تا بتوانیم بر جهان مسلط شویم. این سخن مردم عادی در کوچه و بازار نیست ، بلکه سخن آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهور وقت ایران بود. مجموعه اظهارات و اقدامات دلواپسان و احساساتی‌های ایران را اگر مورد بررسی قرار بدهیم مشاهده می‌کنیم که ناخواسته در راستای شعارهای پمپئو و بولتون است.
‌ برخی از شخصیت‌های سیاسی و نمایندگان مجلس در روزهای اخیر عنوان کرده‌اند که احتمال نفوذی بودن کسانی که به دنبال تنش با آمریکا و برهم زدن آرامش مردم هستند وجود دارد.
به نیابت از آمریکا خیر؛ دلیل این مسأله نیز این است که اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد نهادهای امنیتی و اطلاعاتی تاکنون با آنها برخورد کرده بودند. با این وجود اگر چنین اتفاقی رخ بدهد از روی ساده لوحی و حماقت این افراد است. بسیاری از مواضع و اقداماتی که برخی در ماه‌های اخیر انجام داده‌اند در عمل به تقویت مواضع و تهدیدهای دولتمردان آمریکایی منجر شده است.آمریکا از تهدیدهای دلواپسان برای خود بهانه ایجاد و شرایطی را فراهم کرده که کشورهای دیگر نیز نسبت به ایران بدبین شوند. به همین دلیل نیز تجارت کشورهای دیگر با ایران را منوط به اجازه آمریکا کرده که تا زمانی که آمریکا اجازه نداده هیچ کشوری حق ندارد با ایران تجارت داشته باشد.این مسأله دیگر شوخی نیست که عده‌ای در ایران به دلیل اجازه آمریکا برای تجارت یک کشور با ایران خوشحال شوند و در مقابل وقتی چنین اجازه‌ای داده نشد نگران شوند. چنین شرایطی تنها سپردن عنان اقتصاد ایران به دست آمریکاست که آیا اجازه می‌دهد کشورهای دیگر با ایران تجارت داشته باشند و یا خیر. این وضعیت برای کشورهای دیگر نیز مناسب نیست و هزینه‌های زیادی به همراه خواهد داشت. در چنین شرایطی کشورهای دیگر نیز باید برای تجارت با ایران از آمریکا اجازه بگیرند که این مسأله پروسه طولانی به همراه خواهد داشت که خوشایند هیچ کدام از کشورهایی نیست که قصد دارند با ایران تجارت کنند.
‌چرا در شرایطی که آمریکا تحریم‌های خود را علیه ایران تشدید کرده ترامپ علاقه زیادی برای مذاکره با ایران از خود نشان می‌دهد و درمقاطع مختلف به ایران پیام می‌دهد و برای مذاکره ابراز تمایل می‌کند؟
در مرحله نخست باید مشخص شود که آیا درخواست ترامپ برای مذاکره با ایران صحت دارد و یا خیر. تا زمانی که این درخواست‌ها از مجاری رسمی اعلام نشود نمی‌تواند درباره صحت و سقم آنها اظهار نظر کرد. حتی اگر در توئیتر نیز این مسأله مطرح شود می‌تواند به عنوان یک فرض تلقی شود. با این وجود اگر پیام‌های ترامپ برای مذاکره با مسئولان ایران را جدی بگیریم به نظر می‌رسد ترامپ با هدف از پیش تعیین شده این پیام‌ها را ارسال می‌کند. ترامپ به‌خوبی به این نکته آگاهی دارد که مسئولان جمهوری اسلامی ایران به صراحت هرگونه مذاکره و ارتباط با آمریکا را منع کرده‌اند و هیچ تمایلی برای این کار ندارند. به همین دلیل نیز به صورت تعمدی این پیام‌ها را ارسال می‌کند تا به افکار عمومی جهان نشان دهد که وی نسبت به ایران حسن نیت دارد و تلاش می‌کند در مرحله نخست به صورت مسالمت آمیز مناقشه با ایران را حل و فصل کند. ترامپ به خوبی می‌داند که مسئولان جمهوری اسلامی به پیام‌های وی پاسخ مثبت نخواهند داد و به همین دلیل نیز تعداد پیام‌های خود را افزایش می‌دهد تا حسن نیت خود را به افکارعمومی جهان نشان دهد.ترامپ می‌خواهد اگر کار به تنش کشیده شد پیام‌هایی که برای ایران برای مذاکره ارسال کرده بود در سوابق روابط بین ایران و آمریکا موجود باشد تا آیندگان وی و دولتش را جنگ‌طلب معرفی نکنند که خیالی باطل است.
‌با توجه به مخالفت‌هایی که در فضای داخلی آمریکا علیه ترامپ وجود دارد و از سوی دیگر فاصله کشورهای اروپایی با ایالات متحده آمریکا پس از به قدرت رسیدن ترامپ آیا شرایطی را می‌بینید که ترامپ نیز مانند کارتر به رئیس جمهور چهارساله آمریکا تبدیل شود؟
شرایط داخلی آمریکا به شکلی است که امکان پیش بینی آینده بسیار سخت شده است. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته این کشور نیز کمتر کسی فکر می‌کرد که فردی مانند دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا دست پیدا کند.با این وجود تفاوت ترامپ با کارتر در این است که ترامپ خودش نسبت به آینده احساس خطر می‌کند. این در حالی است که این وضعیت برای کارتر وجود نداشت. ترامپ به خوبی به این نکته آگاهی دارد که احتمال اینکه دوران ریاست جمهوری وی چهار ساله باشد وجود دارد. به همین دلیل نیز از این وضعیت هراس دارد.در شرایط کنونی ترامپ و نزدیکانش پرونده‌های مختلفی در دادگاه‌های ایالات متحده آمریکا دارند که این پرونده‌ها می‌تواند در آینده سیاسی وی تأثیر داشته باشد. این وضعیت نشان می‌دهد در آمریکا هنوز دموکراسی وجود دارد و یک فرد خودکامه اگر رئیس جمهور هم باشد نمی‌تواند به هر شکل که دوست داشته باشدعمل کند.امروز آقای ماتیس در مقام وزیر دفاع آمریکا دستورات ترامپ را اجرایی نمی‌داند. این وضعیت درباره دستورات اقتصادی ترامپ نیز وجود دارد.داماد ترامپ و نزدیکانش نیز هر کدام در دادگستری‌های آمریکا دارای پرونده‌های سنگینی هستند.از سوی دیگر رابطه ترامپ با روسیه نیز روز به روز پیچیده تر و سخت تر شده است.همه این شرایط احتمال خطر چهار ساله شدن دوران ریاست جمهوری ترامپ را افزایش می‌دهد.
‌ترامپ برای جلوگیری از چهار ساله شدن دوران ریاست جمهوری‌اش چه استراتژی در پیش گرفته است؟
ترامپ تلاش می‌کند برای عبور از این بحران‌ها در همین دوران با یک درگیری خارجی با دشمن شناخته شده‌ای مانند ایران که تبلیغات گسترده‌ای علیه آمریکا در جهان به راه انداخته از این بحران‌ها عبور کند. ترامپ از درگیری احتمالی با ایران برای خود سپری خواهد ساخت تا ضعف‌های دوران ریاست جمهوری‌اش را پشت این سپر خود ساخته پنهان کند و به واسطه تبلیغات گسترده‌ای که در این زمینه انجام خواهد داد شرایط به قدرت رسیدن خود در چهار سال آینده را فراهم کند.بنده معتقدم اگر ترامپ نتواند به اهداف خود درباره ایران دست پیدا کند شانس چندانی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نخواهد داشت. نشانه‌های این مسأله نیز در انتخابات میان دوره‌ای مجلس سنا آمریکا به وجود آمد که دموکرات‌ها موفق شدند کرسی‌های مجلس را از جمهوری خواهان پس بگیرند.واقعیت این است که رقبای اقتصادی و سیاسی ایالات متحده آمریکا در دوران ترامپ موفقیت‌های زیادی به دست آوردند و موفق شدند قدرت خود را در زمینه‌های مختلف افزایش بدهند.امروز سیاست‌های امپریالیستی چین در اقصی نقاط جهان خود را نشان داده و این کشور مناطقی را در کشورهایی مانند پاکستان،سریلانکا و کشورهای آفریقایی به اجاره99 ساله خود گرفته که فواید اقتصادی زیادی برای این کشور به همراه داشته است. این در حالی است که ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود تنها به ایجاد هیاهو و جنجال روی آورده و بازی را به رقبای اقتصادی و سیاسی خود واگذار کرده است. اگر ترامپ همچنان به همین شیوه عمل کند شک نکنید که در آینده بازی را به صورت کامل به رقبای خود واگذار خواهد کرد.به همین دلیل نیز ترامپ تلاش می‌کند یک دشمن خارجی مانند ایران را با ابزارهای تبلیغاتی به عنوان یک دشمن متجاوز و خطرناک برای صلح جهانی نشان دهد تا با درگیری با این کشور به ظاهر متجاوز بتواند زمینه را برای به قدرت رسیدن خود در چهار سال آینده فراهم کند. در گذشته آمریکا همین بازی را برای حمله به عراق نیز انجام داده بود و به واسطه تبلیغاتی که علیه عراق انجام داده بود افکار عمومی جهان را برای حمله به عراق آماده کرد.
‌ترامپ برای پایان مناقشه ایران و آمریکا چه گزینه‌هایی را روی میز خود قرار داده و تلاش خواهد کرد با چه حربه‌هایی به این گزینه‌ها جامه عمل بپوشاند؟
ترامپ عنوان کرده که ایران در مقابل همه پنجره‌هایی که به روی این کشور گشوده شد سازگاری نشان نداد.مهم‌ترین این پنجره‌ها برجام بود که توسط ترامپ به بدترین قرارداد تاریخ نامیده شد. البته برجام فواید زیادی برای ایران به همراه داشت و پس از این قرارداد شرکت‌های بزرگ جهان ارتباطات گسترده‌ای را از نظراقتصادی و دیپلماتیک با ایران آغاز کردند. با این وجود برجام توسط دلواپسان و مخالفان داخلی خود تحت فشار قرار گرفت و در نهایت نیز در حالت تعلیق قرار گرفت.این در حالی است که اگر این اتفاق رخ نمی‌داد برجام فواید زیادی را برای ایران به ارمغان می‌آورد. ترامپ مانند اسلاف خود به دنبال تغییر رژیم در ایران است و گمان می‌کند اگر به ایران فشار بیاورد ممکن است به اهداف خود دست پیدا کند. این در حالی است که هیچ انگیزه و نشانه‌ای از طرف ایران برای صلح با آمریکا وجود ندارد و به همین دلیل ترامپ در اعمال فشارهای بیشتر به ایران پافشاری و اصرار می‌کند.نکته دیگر اینکه ترامپ این احتمال را می‌دهد که الهامات و اتفاقاتی در درون ایران رخ بدهد که بتواند وی را راحت تر به اهداف خود برساند و به همین دلیل به الهامات داخل ایران نیز چشم دوخته است.