مجمع تشخیص و رفع یک سوءتفاهم

 
 
از آغاز تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی قبل از آن یعنی از زمان طرح مشکلی که منجر به ایده تشکیل مجمع شد، در جریان مسائل آن بودم. ما در دوره اول و دوم مجلس شاهد بودیم که بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. بسیاری از مصوبات مجلس در شورای نگهبان رد می‌شد با این استدلال که با شرع و یا قانون اساسی مغایرت دارد. فارغ از درست یا غلط بودن تشخیص شورای نگهبان، مرجع تشخیص این شورا بود. سال‌های اول بعد از پیروزی انقلاب بود و مردم انتظارات فراوانی از نظام داشتند. به‌خصوص طبقات کم‌درآمد و افراد کم‌بضاعت و مستضعف، منتظر بودند که مجلس گره‌گشایی کند و کاری برای آنها انجام دهد. در ملاقاتی که ما نمایندگان با حضرت امام(ره) در جماران داشتیم، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس این مشکل را مطرح کرد و از امام استمداد طلبید. با این مضمون که چه کنیم با شرایطی که در آن با انتظارات مردم از یک سو و نظرات شورای نگهبان از سوی دیگر رو‌به‌رو هستیم؟ امام در آن جلسه چیزی نفرمودند اما با فاصله کمی دستور دادند که مجلس می‌تواند آنچه را که به عنوان ضرورت تشخیص می‌دهد، بدون نظر شورای نگهبان تصویب کند. بعد از پیشنهادهایی قرار بر این شد که اگر دوسوم حاضران مجلس طرحی را تصویب کردند، آن طرح بدون اینکه به شورای نگهبان برود، به صورت قانون موقت و اضطراری اعلام و لازم‌الاجرا شود. آغاز کار از اینجا بود. رفته‌رفته ایده مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد و اینکه جمعی از خبرگان و کسانی که از نزدیک دستی بر آتش دارند، در قالب شورایی تحت عنوان «شورای تشخیص مصلحت نظام» تشکیل شود. در بازنگری قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد قانون اساسی شد. مجمع با ترکیبی که بخشی از آنها انتصابی و بعضی‌ها انتخابی بودند، یعنی ترکیبی از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شد. بیشترین نقش را در ایجاد و استمرار مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی داشتند. چه زمانی که رئیس مجلس بودند و چه زمانی که ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشتند. اگر به فلسفه وجودی مجمع تشخیص مصلحت نظام برگردیم، می‌بینیم که اولا برای حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان تشکیل شد.
ادامه صفحه 3