سیلاب و درس های آبی 96 و 97

مهدی قمشی ‪-‬ پدیده بی نظیر و استثنایی شرایط آب و هوایی سال‌های 96 و 97 که در آنها دو سال خشک مفرط و ترسالی شدید در کنار هم قرار گرفتند برای مردم ما و خصوصاً مدیران کشور درس‌هایی داشت که در شرایط معمول نمی شد به این خوبی شرایط اقلیمی کشورمان و پریودهای هیدرولوژیکی خشک و تر آن را به آنها آموخت و یا نشان داد. در سال آبی 97-96 بحران خشکسالی مفرط را تجربه کردیم و در کمال ناباوری در سال آبی 98-97 در حال تجربه بحران ترسالی شدید هستیم و سیلاب امان مردم و مدیران را بریده است. لذا برای ما که کمتر به تجارب بشری و علمی اهمیت می دهیم و حافظه بلند مدتمان متاسفانه کمی ضعیف است، فرصتی است که درس های برگرفته از این وقایع را برای خود و آیندگان خلاصه کنیم.
قبل از ورود به اصل بحث همه باید بدانیم دامنه شرایط هیدرولوژیکی کشورمان در بین همین دو سالی است که گذرانده ایم. هر دوی این اتفاق ها هر چند از واقعیات هیدرولوژیکی کشورمان هستند امّا به‌ندرت رخ می‌دهند و به معنای واقعی کلمه باید بحران قلمداد شوند ولی در بیشتر سال‌ها وقایعی نه به شدت آنها ولی حد فاصل آنها رخ می دهد. به هر حال اگر بناست مدیریت شرایط بحران آبی انجام شود این دو سال می توانند تجربه گرانبهایی برایمان محسوب شوند. امّا درس های مهمی که واقعه اخیر برایمان داشته چیست؟
1- هرگز با طبیعت مبارزه نکنیم
این بند را شاید بشود درس افتضاح شیراز نامید. تراژدی و مصیبت سیلاب شیراز چگونه شکل گرفت؟ اکنون جواب بسیار ساده است، مدیرانی به‌نام خدمت به آبراهه‌ای دست اندازی کردند و آن را کور کردند و از آن بزرگراه گذراندند و احتمالاً عده ای نیز در آن زمان برای آنها به به و چه چه نیز کرده اند. اکنون مشخص شده که دست اندازی در طبیعت چه مصیبتی برایمان در پی داشته است. پس درس اول و مهم این می شود که با احتیاط در طبیعت خصوصاً آن بخش که با آب درگیر است تغییر ایجاد کنیم و هیچ وقت به جنگ با طبیعت نرویم حتی اگر نام آن رودخانه خشک باشد و حتی 50 سال از آن آبی عبور نکرده باشد.


2- سد سازی را چشم بسته زیر سوال نبریم
این روزها در انجمن ها و سمن های زیست محیطی بسیار متداول شده است که بدون در نظر گرفتن واقعیات کشورمان و چشم بسته با سد سازی مخالفت می شود و اظهار نظرهایی نیز در مورد از میان برداشتن سدهای فعلی می شود. باید بدانیم در واقعه اخیر (7 و 8 فروردین 98) اگر سدها نبودند دبی عبوری از اهواز به بیش از 5000 مترمکعب در ثانیه نیز می رسید حال آن را مقایسه کنید با عدد 1800 که در حال عبور از اهواز بود. در وضعیت فعلی کارون در مقطع اهواز عبور دبی 5000 مترمکعب در ثانیه مساوی بود با زیر آب رفتن نصف شهر اهواز و بسیاری از روستاهای مسیر. و یا در مسیر رودخانه کرخه بدون اثر سد کرخه شهرهای حمیدیه و سوسنگرد و بستان و روستاهای مسیر همه را سیلاب در بر می گرفت و فاجعه ای ملی شکل می‌گرفت. بحثم این نیست که همچنان می توانیم به سدسازی بی رویه ادامه دهیم امّا به اعتقاد نگارنده در کشورمان تا کنون در سد سازی افراط نکرده ایم و هنوز در بعضی از رودخانه ها مانند دز و معدود رودخانه های دیگر کشور ظرفیت ایجاد سد جدید وجود دارد. خطری که ایجاد مخزن جدید در ذهن ها ایجاد می کند در این است که با ساختن مخزن جدید محل مصرف آب جدید نیز تعریف شود که این اشتباه است زیرا ما از منابع آب شیرین بیش حد استفاده نموده ایم و باید مقدار فشار به منابع آب را به تدریج کاهش دهیم. لذا باید توجه کرد که ایجاد مخزن و سد جدید نباید سبب ایجاد محل مصرف جدید شود.
3- به سیلاب ها به‌عنوان یک فرصت نگاه کنیم
سیلاب‌ها ظرفیت زیادی از آب در اختیار ما قرار می دهند که با آن باید با برنامه ریزی صحیح برخورد کرد. هر چند عبور سیلاب از رودخانه کارون و واریز آن به خلیج فارس نیز سبب بهبود محیط زیستابی رودخانه و دریا می گردد امّا وقتی تالابی مانند شادگان و تالاب های مشابه تشنه آب شیرین هستند باید بتوان از این منبع و سیلابهای دیگر به نحو بهتری برای این محیط های آبی در خطر و مکان های دیگری مانند کانون های ریزگرد بهره جست.
4- بر لایروبی کارون پافشاری نکنیم
نکته ای که این روزها به کرات شنیده می شود و از عوامل سیل در کارون قلمداد می شود مسئله لایروبی کارون است. اولاً باید توجه داشت که لایروبی کارون در مقطع اهواز هیچ اثر مثبتی که در ارتفاع سیلاب ندارد حتی متاسفانه اثر منفی هم نیز خواهد داشت یعنی سبب افزایش ارتفاع بیشتر نیز خواهد شد (ادله علمی آن از حوصله این بحث خارج است و علاقه مندان می‌توانند به مقاله علمی مربوط به همین مسئله از آزم، قمشی، فایضی زاده و منصوری با عنوان «شبیه سازی هیدرولیکی طرح های ساماندهی رودخانه ....... « مراجعه نمایند). لایروبی درست و اثر بخش در کارون باید
پایین دست اهواز و حد فاصل دارخوین تا مئاندر جنگیه انجام شود که البته در صورت انجام، اثر آن نیز از نظر ارتفاع سیلاب، کم و دوام آن نیز کوتاه مدت (حداکثر سه سال) خواهد بود. زیرا رسوبات وارد شده مجدداً رودخانه را به همان شکل اشغال خواهند کرد. کوتاه سخن اینکه اگر منظور از لایروبی تسهیل عبور سیلاب باشد خیلی نباید به این راه حل دل بست. راه حل اثر‌بخش دائمی وجود دارد که لایروبی نیست و در صورت نیاز قابل تجویز است.
5- در امور توسعه ای نکات زیست محیطی را جدی بگیریم.
هر چند سیل اخیر بسیار شدیدتر از آن بود که جنگل‌ها و مراتع بکر بتوانند جلوی آن را بگیرند امّا قطعاً از بین بردن جنگل ها و مراتع به منظور امور توسعه ای، در مقدار فرسایش خاک در حوضه ها و عدم نفوذ کافی آب سیلاب به آب‌های زیرزمینی اثر داشته اند. گل آلود بودن بیش از حد آب در همه سیلاب های اخیر در نقاط مختلف کشور گواهی می داد که فرسایش خاک (که یکی از سرمایه های مهم کشور باید محسوب شود) متاسفانه به صورت چشم گیری رخ داده و خاک حاصل‌خیز با سیلاب شسته شده و از دست رفته است. اینها می تواند سیگنالی از تخریب زیست محیطی در حوضه‌های آبخیز باشد. پس می طلبد که در امور توسعه ای حفظ نکات زیست محیطی را جدی بگیریم و از کنار آنها سرسری نگذریم.
6- خشکسالی را فراموش نکنیم
فارغ از نگرانی سیلاب، وقوع ترسالی بعد از خشکسالی مفرط سال آبی گذشته موجب خرسندی است، امّا باید توجه داشت که هیچ تضمینی نیست که این ترسالی برای سال های پیش رو نیز ادامه داشته باشد. روش‌های پیش بینی اقلیمی آب و هوا حداکثر می توانند برای شش ماه بعد پیش بینی نسبی قابل قبولی داشته باشند. هر چند علاقه مندیم این تر سالی ادامه یابد امّا متاسفانه فعلاً پدیده غالب، خشکسالی است. بنابراین تا استخراج نتایج مدل های پیش بینی اقلیمی باید همچنان خود را برای خشکسالی آماده نگه داریم. لذا صرفه جویی در مصرف آب و بالا بردن راندمان استفاده از آب را باید سرلوحه کار خود قرار دهیم..
7- از حریم بستر آبراهه ها محافظت کنیم
متاسفانه وضعیت بستر رودخانه ای مانند کرخه و تجاوز به حریم رودخانه در سال‌های اخیر سبب شده است که حداکثر دبی عبوری که می توانست به 1000 مترمکعب در ثانیه نیز برسد اکنون به کمتر از 400 مترمکعب در ثانیه تقلیل یافته است. این اتفاق متاسفانه در اغلب رودخانه های کشور رخ داده است. دلیل این مسئله می‌تواند کوتاهی متولیان رودخانه‌ها و یا عدم همراهی سایر دستگاه‌های ذیربط باشد. لذا به جد توصیه می‌گردد که با مدل های قابل اعتماد حریم رودخانه‌ها استخراج شده و با کمک مردم و همراهی قوه قضاییه نسبت به تخلیه و احیاء و حفظ حریم رودخانه‌ها اقدام شایسته به‌عمل آید.
8- حفظ آمادگی برای بحران ها و همکاری و همدلی در چنین مواقعی
همان طور که در ابتدای یادداشت ذکر شد بحران خشکسالی سال گذشته و ترسالی شدید امسال بسیار استثنایی و نادر و به معنی واقعی بحران تلقی می‌شوند. در این مواقع تنها چیزی که سبب کاهش صدمات می‌شود حس همدلی و همراهی و کمک همه است. به هیچ وجه نباید در زمان بحران حس ناامیدی و یاس را ایجاد نمود و یا در کارکردها شک و شبهه ایجاد کرد و ذهن خادمان کشور را مشوش کرد. دادن پیشنهاد و اطلاعاتی که به مدیران کمک می کند شدیداً توصیه می شود. توجه شود که منظورم این نیست که انتقاد نکنیم بلکه نظرم این است که ارزیابی عملکردها و تشخیص خدمات و یا نقدها را باید گذاشت برای بعد از فروکش کردن بحران. قطعاً ثبت نکات مثبت و منفی مواجهه با این بحران ها می تواند برای سایر نقاط و همین طور آیندگان بسیار مفید باشند.
9- از ظرفیت های آکادمیک کشور بیشتر استفاده کنیم
متاسفانه به ناحق در ذهن بسیاری از مدیران کشورمان چنین جا افتاده است که نظرات علمی و آکادمیک خیلی به‌درد کار اجرایی نمی خورند و به‌راحتی بیان می‌کنند که کار اجرایی از کار آکادمیک جداست. نمی‌دانم این گزاره‌ها را از کجا پیدا کرده‌اند امّا بسیار شنیده‌ام که با الفاظ «این حرفها دانشگاهی است» یا «کار اجرا با کار دانشگاهی و علمی متفاوت است» سعی دارند خود را از کارهای علمی و آکادمیک به دور نگه دارند. به نظرم حال که نتایج و صدمات دوری از کارهای علمی و آکادمیک یکی پس از دیگری هویدا شده‌اند، وقتش رسیده که مدیران کشور در استفاده از ظرفیت‌های علمی و آکادمیک کشور بیش از پیش متعهد شوند.