پیرامون رونق تولید - علی‌اکبر مختاری

سنت جالبی در کشور ما شکل گرفته که هر سال با موضوعی نامگذاری می‌شود. امسال نیز سال رونق تولید نامگذاری شده است. این روزها بخاطر بحران اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری همه توجهات در رونق تولید به سمت افزایش تولیدات صنعتی و کشاورزی است ولی چنانچه به مقوله تولید از منظری کلی‌تر نگریسته شود تولیدات یک جامعه می‌تواند به جز صنعتی و کشاورزی، مقولات فکری و فرهنگی در حوزه علوم انسانی را شامل شود.
در دنیای مدرن تولید علم و دانش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و همانگونه که فردوسی بزرگ می‌گوید: توانا بود هر که دانا بود، ارتباط تنگاتنگ قدرت و دانش امری بدیهی است و رونق تولید باید به تولید ایده و فکر هدایت گردد و از طرفی آثارماندگار و فاخر بزرگانی چون مولانا، حافظ، سعدی، عطار و خیام تولیدات فکری و فرهنگی ایرانیان است که امروزه پس از چند صد سال مورد بهره‌برداری جوامع دیگر قرار گرفته است و این حوزه نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در خصوص رونق تولید چند نکته حائز اهمیت است.
چنانچه به رونق تولید می‌اندیشیم ابتدا باید موضوعات اساسی پیرامون تولید را حل و فصل کنیم. تولید هر کالایی چه صنعتی و کشاورزی یا فکری و فرهنگی تابع مقدمات و موخرات خاص خود است و برای رونق تولید باید همه شرایط و اقتضائات مورد نظردر فرآیند تولید مهیا باشد تا موفقیت و رونق تولید ایجاد گردد. لذا آنچه به ذهن می‌آید در شرایط بحران اقتصاد و عدم ثبات اقتصادی و در واقع در میانه میدان جنگ اقتصادی، در وضعیتی که به علت تحریم تمامی کانال‌های انتقال پول و ارز به خارج از کشور مسدود شده است و تهیه مواد اولیه یا کالای سرمایه‌ای برای تولید کنندگان صنعتی کاری سخت و پیچیده است، چرخاندن چرخ تولید و رونق یافتن تولید بسیار دشوار است و ابتدا باید موانع بزرگی که بیشتراز حوزه سیاست سد راه تولید کننده است برداشت تا تولید رونق بگیرد.
یکی از راهکارهایی که بعضی از کشورها برای افزایش تولید و افزایش صادرات به کار می‌گیرند افزایش نرخ ارزهای خارجی است. یعنی با افزایش نرخ ارز قیمت محصول صادراتی نسبت به مشابه خارجی آن در بازارهای هدف کاهش می‌یابد و این تکنیک مشوقی است برای صادر کننده و تولید کننده کالا که بیشتر تولید کند. درکشور ما نیز بخشی از سیاست‌های اقتصادی که کارشناسان و مشاوران اقتصادی دولت پیشنهاد دادند و در سال قبل اجرایی شد بالا بردن قیمت ارز بود که همانگونه که شاهد هستیم همه اقلام از سنگ و گچ و میوه تا محصولات صنعتی و دام و طیور به طرز عجیبی قابلیت صادراتی پیدا کرد و به کشورهای دیگر صادر می‌شوند و این سیاست بخشی ازسیاستهای رونق تولید می‌باشد که از سوی حکومت اعمال شده است، ولی کشوری که صنعتی نیست و بیشترین صادرات آن محصولات معدنی و خام و چند قلم محصول کشاورزی می‌باشد اجرای این سیاست موجب غارت منابع طبیعی و عدم بهره‌مندی مردم این کشور از محصولات غذایی و کشاورزی بومی می‌شود و نتیجه ای جز افزایش خام فروشی ندارد.


نکته دیگر سایه سنگین قاچاق بر سر تولید و تولید کننده است. پدیده قاچاق کالای خارجی سال‌هاست که تولید بسیاری از کالاهای صنعتی در ایران را از رونق انداخته و واحدهای تولیدی زیادی را به تعطیلی کشانده است. تولید لوازم خانگی در یک بازار 80 میلیونی می‌تواند بهترین شرایط را برای یک تولید کننده ایرانی رقم بزند. ولی قاچاق سنگین لوازم خانگی و جدیدا داستان غم انگیز کولبری در استانهای غربی بطور کلی رونق تولید در لوازم خانگی را بی اعتبار می‌کند.لذا شایسته است ابتدا یک سال بنام مبارزه با قاچاق کالا نامگذاری شود.
بنابراین رونق تولید نباید تک بعدی باشد و برای رونق تولید ابتدا باید در کنار ثبات سیاسی و اقتصادی با تاکید بر جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تفکر بازاری در بین دولتمردان، تولید کنندگان و مردم حاکم باشد. 
نگرش امنیتی و سیاسی به تولید راه به جایی نمی‌برد. همچنین  همه فرآیند تولید از اینکه به جهت توانایی‌های علمی و فنی و شرایط اقلیمی کشور ایران چه کالایی تولید کنیم که قادر به رقابت در بازارهای جهانی باشیم و از سوی دیگر احیای فرهنگ مشتری مداری، از کیفیت و بسته‌بندی و خدمات پس از فروش از مقولات اساسی در تولید است که مغفول مانده است. لذا رونق تولید یک واژه دوبخشی است که برای تحقق آن ابتدا باید همگی هزاران سطر از متغیرهای وابسته به آن را به صورت جدی مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و عمل کنیم تا محقق گردد.