روزنامه خراسان
1398/02/12
آقا مهران! این هیولا را مدیریت کن
«مهران مدیری» به دلیل شخصیت دوستداشتنی و کارنامه پربارش هنرمند محبوب و موفقی است که هر حرکتش زیر ذرهبین است. حالا مدیری با کمک محراب قاسمخانی، «هیولا» را روانه شبکه نمایش خانگی کرده است. سریالی که قسمت اولش پخش شد و یک سر و گردن از کمدیهای 90 شبی تلویزیون و خیلی از سریالهای شبکه نمایش خانگی که قرار است مثلاً مخاطب را بخندانند، بهتر و خوش ساختتر است؛ هر چند که در قسمت اول مخاطب را زیاد نمیخنداند اما سعی میکند حرفهای مهمی بزند. برای قضاوت درباره سریال، تماشای یک قسمت، ملاط کافی برای مثبت و منفی دانستن محتوا را فراهم نمیکند. همان طور که بر مبنای یک قسمت، نمیشود درباره فرم و موفقیتش هم نظر داد اما آنچه درباره این سریال فعلاً خوشساخت مدیری ایجاد نگرانی میکند، احتمالاتی است که میشود درباره محتوا داد. سریال؛ داستان یک خانواده تهرانی به نام شرافت است که طی چند نسل سعی کرده اند تحت هر شرایطی شریف بودن را سرلوحه کارهای شان قرار بدهند اما اوضاع و احوال طوری پیش رفته است که از 10 هزار متر زمین در محله پونک تهران، حالا به زندگی در یک خانه اجارهای در همان محله اکتفا کردهاند. شرافت که عضو مذکر این خاندان است، معلمی است که مسیر خانواده را در زندگی شرافت مندانه انتخاب کرده اما پولهایش توسط یک صندوق مالی اعتباری هاپولی شده، خودش در تنگنای اقتصادی است و پول داروهای مادرش را که با نوسان ارز مدام گرانتر میشود و باید به صورت قاچاق از ناصرخسرو تهیه شود، ندارد. کلیت قسمت اول هرچند دربیان مستقیم سعی میکند بگوید شرافت مهمترین چیز در زندگی است اما غیر مستقیم این پیام را دارد که با زندگی شرافت مندانه، کلاهت پس معرکه است و به جایی نمیرسی و هر روز بدبختتر میشوی اما اگر رشوه بگیری و اهل زد و بند باشی پیشرفت میکنی و لازم نیست مشکلات زندگی را تحمل کنی و غرغر اهل خانه را گوشی بدهی. نگرانی وقتی بیشتر میشود که به نظر میآید، روند داستان طوری طراحی شده است که آقای شرافت معلم با شرافت داستان احتمالاً در قسمتهای بعدی کم میآورد و با کمک پدر یکی از دانشآموزانش به سمت کار خلاف خواهد رفت. یعنی تیم مهران مدیری و قاسمخانی به نوعی سریالهای ایرانی و آمریکایی «مرد هزار چهره» و «برکینگ بد» را تلفیق خواهند کرد تا به زعم خودشان تصویری از آن چه را که در روزگار ما میگذرد به نمایش بگذارند. مدیری هنرمند باهوشی است و شاید پیشبینی ما درباره خط داستان و محتوایش بدبینانه باشد، شاید هم مدیری همین خط را برود و در یکی دو قسمت آخر کار را جمع کند و پیام اخلاقی به ماجرا تزریق کند اما هرچه شود هنرمندانی مثل مدیری باید بدانند جامعه در این شرایط نیاز به روحیه و نشاط دارد، وقتی هر روز با مشکلات ریز و درشت درگیر هستیم، هنرمند یا باید راهحلی برای مشکل ارائه بدهد یا راهحلی برای کمبود نشاط ناشی از مشکلات، نه اینکه به حال بد جامعه دامن بزند. خلاصه آقا مهران، هیولا را مدیریت اش کن.
سایر اخبار این روزنامه
شاهکار اطلاع رسانی پمپ بنزین ها را شلوغ کرد !
آقا مهران! این هیولا را مدیریت کن
گفته بود به این زودی برنمی گردم ...
سرافکندگی بزرگ برای ایالات متحده
برق با طعم سیاست در عراق!
خاطراتی بامزه از معلمهای دوست دا شتنی!
صف بندی یا سهمیه بندی!
الزامات«ایران سربلند فردا»
مشق عشق
عراقچی: هر لحظه امکان پایان یافتن برجام وجود دارد
بی تفاوتی مسئولان به گرانی ادامه دار خودرو
سیم کارت گم شده، سرنخ یک پرونده جنایی ۷ ساله !
گرانی، مهمان سفره های افطار
نقشه نجات آبکوه
تیغ مجلس بر گلوی شهرداری ها