«ابتکار» از حضور برخی چهره‌های سیاسی در جلسات گفت‌وگوی ملی رمزگشایی می‌کند دیدارهای انتخاباتی یا گفت‌وگوی ملی

الهام برخوردار
اسفند امسال انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را در پیش داریم و دو سال بعد از آن هم انتخابات ریاست جمهوری، اما فضای کشور فضای انتخاباتی نیست و جریان‌های سیاسی دچار نوعی سردرگمی و بی‌رمقی شده و شاید هم بتوان گفت به کما رفته‌اند. برخی اصلاح‌طلبان از مشارکت مشروط در انتخابات صحبت می‌کنند. در مقابل اصولگرایان هم به صورت پراکنده و غیرمنسجم استارت انتخاباتی را زده‌اند که نمی‌شود آن را شروعی قابل قبول در مقایسه با سال‌های گذشته دانست. در شرایطی که کشور از سوی آمریکا و متحدانش تحت فشار قرار گرفته است جریان‌های سیاسی چه راهکار و چاره‌ای برای وفاق ملی و دفاع از منافع و امنیت ملی اندیشیده‌اند؟ آنها هرکدام این روزها بر همدلی، رفاقت و همراهی جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی تاکید دارند، اما تاکنون اقدام عملی در این رابطه دیده نشده است. پیش از این محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس با طرح «گفت‌وگوی ملی» که آن را در راستای حل اختلافات بزرگان نظام در فضای دوستانه و تفاهم و همدلی دانسته بود، می‌شود قدمی مثبت در این راستا دانست که پیگیری نشد. حالا محمدرضا باهنر با بیان اینکه من و ضرغامی در جلسات «گفت‌وگوی ملی» هستیم خبر از دیدارهایی بین برخی از شخصیت‌های سیاسی دو جریان سیاسی داد. باهنر گفته است: «چند جلسه‌ای است که گفت‌وگو با برخی اصلاح‌طلبان از جمله محمدرضا عارف را آغاز کرده‌ایم. او عنوانی برای این جلسات ذکر نکرده است و گفته فعلا گعده است و اگر منسجم و مرتب شود یک نفر به عنوان سخنگو گزارشی را درخصوص آن اعلام خواهد کرد.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در همین رابطه در گفت‌وگو با مهر خبر از حضور عزت‌الله ضرغامی هم در این جلسات ‌داده و گفته «یک جلسه من هستم، یک جلسه آقای ضرغامی، یک جلسه هم ممکن است هر دو شرکت کنیم». باهنر تاکید کرده که او نماینده اصولگرایان در این جلسات نیست و عارف هم به نمایندگی از اصلاح‌طلبان در این نشست‌ها حضور ندارد. او گفته است بیشتر با آقای عارف و دوستانی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند جلساتی را گذاشته‌ایم. او گفته مرزهای اصلاح‌طلبی و اصولگرایی سر جای خودش است و با برگزاری این جلسات قرار نیست من اصلاح‌طلب بشوم و عارف اصولگرا.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرده که این گفت‌وگوها باید انجام شود. حتی اگر یکی از این رقبا مواضعی اتخاذ کند که مواضع معمولی سیاسی نباشد یعنی مثلاً بخواهد هنجارشکنی کند یا اصل نظام را زیر سوال ببرد، آنجا هم می‌توان گفت‌وگو کرد اما اگر به عنادورزی تبدیل شد، شاید دیگر گفت‌وگو چاره کار نباشد.


حال سوال اینجا است در این گفت‌وگوها و گعده‌های سیاسی قرار است درمورد چه مسائلی بحث شود؟ آیا جریان‌های سیاسی قرار است درمورد مسائل کلان جامعه و مشکلات مردم چاره‌اندیشی کنند یا بیشتر حول محور انتخابات است؟ علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در این باره به «ابتکار» می‌گوید: اصل «گفت‌وگوی ملی» چند سالی است مطرح شده است. رئیس دولت اصلاحات هم قبلا چنین چیزی را تحت عنوان «آشتی ملی» مطرح کرده بودند که با عکس‌العمل تندی مواجه شد. حالا این عنوانش هرچه می‌خواهد باشد، مهم نیست، درواقع آنچه اهمیت دارد این است که این نشست‌ها بین جریان‌های سیاسی در راستای حفظ منافع ملی به ویژه در شرایط کنونی حفظ امنیت ملی باشد.
علی صوفی: گفت‌وگوها باید حول منافع ملی و امنیت ملی باشد
این فعال سیاسی می‌افزاید: گفت‌وگوی ملی باید حول منافع و امنیت ملی باشد. اگر حول این محورها باشد صددرصد سازنده خواهد بود و می‌تواند منجر به نتیجه باشد. اما اگر از این موارد بیرون بیاید و حالت سلیقه‌ای به خودش بگیرد و به جای پرداختن به مسائل کلان به مسائل جزئی بپردازد یا فقط جنبه انتخاباتی پیدا کند قابل دوام نخواهد بود. ابتدا باید اهداف آن مورد تاکید باشد و در ادامه ذیل آن، اشکال مختلف را نیز در نظر گرفت. برای مثال با توجه به ناکارآمدی مجلس و همچنین ناکارآمدی دولت در برخی موارد مشکلات زیادی در کشور بروز کرده است که این چیزی نیست جز حاصل رقابت حذفی که بین دو جناح وجود دارد و باعث شده است که هر دو جناح به جای حداکثر به حداقل تن دادند. درواقع چهره‌های شاخص هر دو جناح یا توسط مردم حذف شدند یا اینکه توسط شورای نگهبان از گردونه رقابت‌ها کنار زده شدند.
علی صوفی تصریح می‌کند: در نتیجه میدان برای یکسری چهره‌های ناشناخته باز شد که می‌توان نام آن را کاندیداهای حداقلی نامید که ما نمونه آن را در مجلس دهم و انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دیدیم. برای مثال مرحوم آیت‌الله رفسنجانی حذف شدند که بعد از آن آقای روحانی جایگزین شد در صورتی که گزینه اصلی اصلاح‌طلبان بود. یا در انتخابات سال 94 تمام چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان حذف شدند و اصلاح‌طلبان مجبور به فراخوان شدند و یک لیست حداقلی دادند. مردم به آن لیست حداقلی رای دادند و لیست حداکثری اصولگرایان را حذف کردند. درنتیجه سطح مجلس تنزل پیدا کرد و ما شاهد ناکارآمدی مجلس و همچنین ناکارآمدی دولت بودیم. این درواقع حاصل رقابت حذفی بدون در نظر گرفتن منافع ملی بود.
او ادامه می‌دهد: اگر منافع ملی در نظر گرفته شود تمام جریان‌های سیاسی لازم است با همدیگر گفت‌وگو داشته باشند. من پیشنهاد می‌دهم ما در تهران لیستی که شامل 15 اصلاح‌طلب و 15 اصولگرا باشد، ارائه دهیم که می‌تواند راهکاری مناسب در این شرایط باشد. اگر مردم ببینند که جریان‌های سیاسی در کنار همدیگر هستند و یک اراده ملی برای حل مشکلات کشور وجود دارد، امید به جامعه برمی‌گردد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اینگونه برداشت نمی‌شود که درواقع آقای باهنر و ضرغامی در راستای انتخابات 1400 در حال رایزنی با برخی از چهره‌های معتدل اصلاح‌طلب هستند، می‌گوید: ما نمی‌توانیم هیچ‌کدام از این افراد را نماینده جریان بدانیم چراکه در عین وحدت تکثر وجود دارد. اینکه اصولگرایان برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب را متعادل می‌دانند. ایرادی نیست همین که باب گفت‌وگو باز شود این امیدوارکننده است. حالا ممکن است که در رابطه با نیات فردی هم شائبه‌هایی پیش بیاید. این دیگر به موضوعات مطرح شده در آن نشست و یا گعده سیاسی مربوط است.