تفکر در امر خدا (۲)

 
 
روز گذشته به توضیح مختصری درباره «تفکر در امر الله» اشاره کردیم و فضیلت تفکر را با هم مرور نمودیم، امروز بحث را از زاویه دیگری درباره شناخت «امر الله» و معنای تفکر در آن پی می‌گیریم، قبل از ورود به بحث لازم است اشاره کنیم که دیروز گفتیم «امر الله» گاه به‌معنای دستور خدا است و گاه به‌معنای «کار خدا» و به همین جهت ممکن است «امر الله» در عبارت روایت به‌معنای «فرمان و دستور خدا» باشد و ممکن است معنای دیگری داشته باشد، اگر مراد معنای اول باشد، معنای روایت آن می‌شود که «عبادت جز با تفکر در دستور خدا ممکن نیست» و اگر مراد معنای دیگری باشد، معنای روایت آن می‌شود که «عبادت جز با تفکر در کار خدا ممکن نیست» و آنگاه با این سوال مواجه می‌شویم که «تفکر در دستور خدا و یا تفکر در کار خدا» چه معنایی به‌همراه دارد؟ برای بازشناسی این مطلب، مناسب است ابتدا اندکی درباره «تفکر» سخن بگوییم و سپس به این سوال بپردازیم که تفکر در دستور یا کار خدا به چه معنایی می‌تواند باشد؟ خواجه عبدالله انصاری می‌نویسد: «تفکر عبارت است از اینکه بصیرت را در خویش جست‌وجو کنی تا مطلوب را به‌دست آوری.»1 حضرت امام در «چهل حدیث» می‌نویسند: «مطلوب دل، معارف است.»2 و دل آدمی به‌دنبال یافتن دانش است با این حساب معلوم می‌شود که تفکر، تلاش برای یافتن حقایق جهان است و چون حقایق جهان، هم مربوط به عالم وجودی است و هم مربوط به عالم نفس، چنانکه این حقایق هم با عالم ماده در ارتباط است و هم با عالم بالاتر، در نتیجه روح انسان به‌دنبال بازشناسی جهان خارج و شناخت جان و روح خویش است و به همین جهت است که تفکر گاه «تفکر در ذات خدا» است و گاه «تفکر در مخلوقات خدا» که این بخش، خود به دو قسمت «خارج از نفس و روح» و «جان و روح انسان» تقسیم می‌شود. درباره نوع اوّل که همان تفکر در ذات خدا باشد، اختلافات بسیاری در کلمات عالمان دینی وجود دارد. برخی بنا به ظاهر روایاتی که از «تفکر در ذات خدا» منع کرده‌اند (کنزالعمال از پیامبر(ص) نقل می‌کند که در همه چیز بیندیشید ولی در ذات خدا نیندیشید.)3 آن را ممنوع دانسته‌اند اما برخی اساسا تفکر در ذات خدا را «محال» می‌دانند و می‌گویند اصلا چنین چیزی ممکن نیست.
ادامه صفحه 11