استعفای ناگهانی وزیرآموزش و پرورش

استعفای وزیر آموزش و پرورش از جهتی غیر منتظره بود و به‌خصوص علتی که به‌طور رسمی برای استعفا اعلام شده یعنی کاندیداتوری ایشان تا حدودی عجیب به نظر می‌رسد. اینجانب با توجه به پیشینه‌ای که از وزارت آموزش و پرورش و نحوه انتخاب سیدمحمد بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش دارم، جدای از آنکه ایشان عمری را در وزارت آموزش و پرورش سپری کرده است، اما از همان ابتدا می‌شد حدس زد که این وزارتخانه پر تنش و چالش با توجه به محدودیت‌ها و مشکلاتی که دارد، مناسب ایشان نباشد. وزارت آموزش و پرورش از جمله وزارتخانه‌هایی است که با توجه به دخالت‌ها و انتظارات بیرونی گزینه‌های رئیس‌جمهور محدود می‌شود. این وزارتخانه جزو وزارتخانه‌هایی بوده که از نظر برخی فقط هزینه داشته و فاقد درآمد تلقی شده است. این مساله را نباید فراموش کرد که مهم‌ترین درآمد و تولید که همانا منابع انسانی است، محصول فعالیت این وزارتخانه است. شاید به دلیل نوع نگاهی که به وزارت آموزش و پرورش می‌شده، از بعد منابع مالی دچار تنگناهای مالی و کمبود بوده است. تلاش بسیار زیادی طی سال‌های گذشته توسط وزرای مختلف صورت گرفته تا بر این مشکلات فایق آیند اما به هر حال به دلیل حجم گسترده مطالبات، نیازها و هزینه‌های این وزارتخانه، نتوانسته‌اند پاسخگوی مشکلات باشند. به بیان دیگر همواره مواجه با مشکلات هستیم از قبیل تامین حقوق و مزایای کارکنان، توسعه زیرساخت‌ها و نوسازی مدارس فرسوده و... هر چند دولت سعی داشت برنامه‌هایی در قالب بودجه سالیانه برای حل این مشکلات در نظر بگیرد اما در مجموع به نظر می‌رسد موفق نبوده است. سیدمحمد بطحایی شخصیتی بود که سال‌ها در حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش بوده و انتظار می‌رفت بتواند بر مشکلات فایق آید، اما چنین نشد. به نظر می‌رسد ریاست جمهور برای جایگزینی باید از نیروهای تراز اول و کارآمد استفاده کرده و بر ملاحظات سیاسی فایق آید. برخی گزینه‌هایی که برای تصدی پست وزارت آموزش و پرورش مطرح می‌شوند، نشان از ملاحظات کسانی دارد که دیدگاه حزبی اعتدال و توسعه‌ای دارند و به نظر می‌رسد چنین و نگاهی خطرزا باشد. از این زاویه که افراد بعضا ضعیف هم در بین این گزینه‌ها دیده می‌شوند که وابستگی حزبی آنها روشن است و از جانب برخی این افراد به سیدمحمد بطحایی تحمیل شده بودند. شگفت‌آور است که این افراد جزو گزینه‌های جایگزین مطرح می‌شوند. اگر این رویکرد برای جایگزینی وزیر غلبه کند، نه تنها وزارت آموزش و پروش بلکه کلیت دولت را در معرض مخاطره قرار می‌دهد. در حال حاضر انتخاب فردی که مقبولیت عام به‌خصوص در میان معلمان داشته و توانمندی قابل قبولی هم داشته باشد و نیز در تصمیم‌گیری بدون ملاحظات سیاسی شجاعت داشته باشد می‌تواند تا حد زیادی بر چالش‌های فعلی فائق آید. پیشنهاد می‌شود که رئیس‌جمهور برای جایگزینی حتما به نظرسنجی انجمن‌ها و مجامع صنفی معلمان بیش از هر مرجع دیگری توجه داشته باشد و تحت تاثیر لابی‌های جناحی و سیاسی قرار نگیرد. مساله معلمان مساله‌ای سیاسی نیست. مساله معلمان و آموزش و پرورش مساله‌ای مدیریتی، صنفی و گره‌خورده با مطالبات فرهنگیان است. اشخاصی که در سیستم نه چندان کارآمد فعلی بتوانند تحول‌آفرین بوده و نگاه توسعه‌گرایانه داشته و از خلاقیت برخوردار باشند و در لاک محافظه‌کاری نباشند، ارجحیت تمام دارند.
* نماینده مجلس شورای اسلامی