مطبوعات همچنان در باتلاق بحران کاغذ گرفتارند

آرمان- امیر داداشی: «رسانه‌ها خط مقدم جنگ تحمیلی اقتصادی آمریکا علیه ایران هستند»؛ هنوز یک ماه از این سخن وزیر ارشاد نگذشته است که مطبوعات کشور در نبود کاغذ به جهادگران بی‌سلاحی تبدیل شده‌اند که هر روز از تعداد آنها کاسته می‌شود. در این بین عده‌ای کمبود کاغذ و مشکلات روزنامه‌ها را به تشدید تحریم‌ها ارتباط می‌دهند، اما این سوءمدیریت است که رسانه‌های کشور را با بحران کاغذ مواجه ساخته است. کاهش صفحات، روی‌آوردن به چاپ سیاه و سفید، افزایش قیمت روزنامه و تعدیل نیرو هم نتوانسته است مرهمی بر زخم عمیق مطبوعات باشد. از سوی دیگر، دستور معاون اول رئیس‌جمهوری و وعده‌های وزرای صمت و ارشاد هم نتوانسته است روزنامه‌ها را از حالت اغما درآورد. در حالی که تاکیدات رضا رحمانی و سیدعباس صالحی برای رفع مشکل واردات کاغذ و ساماندهی رسانه‌های مکتوب به بار نَنشست، 23 اردیبهشت اسحاق جهانگیری وارد عمل شد و در جلسه بررسی وضعیت واردات کاغذ دستور ترخیص محموله‌های کاغذ باقی‌مانده در گمرک را با همان ارز 4200 تومانی صادر کرد. در شرایطی که با ابلاغ این دستور امید روزنامه‌ها برای ادامه حیات احیا شده بود، اما اکنون پس از گذشت حدود یک ماه هنوز حتی یک کیلو کاغذ هم به دست بسیاری از روزنامه‌ها نرسیده است و حتی صحبت از واردات کاغذ با ارز نیمایی می‌شود! درنتیجه نمی‌توان علت چنین مساله‌ای را صرفا به بیرون اختصاص داد، بالطبع نبود هماهنگی بین اعضای دولت است که روزنامه‌ها را در چنین باتلاقی فرو برده است. کاغذ را می‌توان به عنوان اصلی‌ترین عامل حیات و انتشار مطبوعات به شمار آورد؛ عاملی که در شرایط کنونی کشور و قرارگرفتن در جنگ اقتصادی کالایی استراتژیک شناخته می‌شود. شاید به همین دلیل مقام معظم رهبری با حضور در نمایشگاه کتاب امسال تامین آن را در دستور کار نهادها و دستگاه‌های ذی‌ربط قرار دادند. چراکه اکنون در شرایط افول اقتصادی مطبوعات نه‌تنها بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران به جمعیت بیکار کشور اضافه می‌شوند، بلکه امنیت ملی هم در نبود رسانه‌های موثر با تهدید مواجه می‌شود. متاسفانه در چنین شرایطی وعده‌های مسئولان ذی‌ربط هم درباره تامین کاغذ روزنامه‌های کشور نه‌تنها عملی نشده، بلکه این بحران به زینک و جوهر مورد نیاز آنها هم سرایت کرده است. البته ریشه مشکلات تامین کاغذ رسانه‌های خصوصی به فروش کاغذهای یارانه‌ای در بازار آزاد به قیمت 18 هزار تومان بازمی‌گردد، اما اکنون به‌دنبال بی‌تفاوتی دولت نفس روزنامه‌های بخش خصوصی هم به شماره افتاده است. اتفاقی که ادامه آن ممکن است یک فاجعه رسانه‌ای به بار آورد و نقطه‌ای سیاه در کارنامه دولت تدبیر و امید بر جای بگذارد. در این زمینه گفت‌وگویی با مدیران مسئول چند روزنامه کشور انجام دادیم تا عمق فاجعه و بحران کاغذ مطبوعات را از دید آنها جویا شویم.
بی‌تاثیرها؛ بیشترین یارانه
مدیرمسئول روزنامه «شرق» در مدت اخیر انتقاداتی را نسبت به نحوه توزیع و تقسیم‌بندی کاغذ مطرح کرده است که در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: وقتی که آفت به یک مزرعه برسد، طبیعتا به تمام مزرعه آسیب می‌رساند. حال بی‌کاغذی آفتی است وارد مزرعه مطبوعات شده است. به طور طبیعی «شرق» هم از این آفت مصون نمانده است. ما هم دچار معضل نبود کاغذ یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت کمبود کاغذ شده‌ایم. مهدی رحمانیان سرنوشت وعده‌ مسئولان مبنی بر تامین کاغذ مطبوعات را در واژه‌ی «هیچ» خلاصه می‌کند و می‌افزاید: تمام وعده‌ها و حتی مصوبه معاون اول رئیس‌جمهوری مبنی بر تعجیل در ترخیص کاغذهای در گمرک‌مانده و ادامه واردات کاغذ با ارز 4200 تومان حداقل تا امروز رنگ واقعیت به خود نگرفته است. ضمن اینکه اخباری به گوش رسید که گویا با این مصوبه مخالفت شده و قرار است کاغذ با ارز نیمایی وارد کشور شود. او ادامه می‌دهد: تمامی این اتفاقات نشانگر وجود یک ناهماهنگی در عرصه تصمیم‌گیری کشور است و متاسفانه به‌رغم اینکه از مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهوری تا وزرا و معاونان همه اصرار بر حل مساله کاغذ داشتند، تا الان مساله همچنان لاینحل مانده و واقعا شرایط بسیاربدی را پشت سر می‌گذاریم. درواقع دیگر نمی‌دانیم که مسئولیت تامین کاغذ بر عهده چه کسی است و از که باید بخواهیم گامی برای حل این مساله بردارد. رحمانیان همچنین به صحبت‌های محمد خدادی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، که ابتدای هفته جاری به ایلنا گفته بود: «رسانه‌های ما به پول نفت و آگهی عادت کرده‌اند» اشاره و عنوان می‌کند: اگر ایشان واقعا چنین صحبتی انجام داده‌اند، شاید بهتر باشد آن را تصحیح کنند؛ زیرا حتی رسانه‌های بزرگ جهان هم یارانه می‌گیرند که آقای خدادی هم به این موضوع واقف هستند. اما در ایران رسانه‌هایی یارانه می‌گیرند که اثرگذاری خاصی ندارند و متاسفانه در تیراژ بالا هم چاپ می‌شوند. رسانه‌های دیجیتال هم فعالیت جدی ندارند. اگر منظور ایشان چنین رسانه‌هایی است که حرف درستی زده‌اند. مدیرمسئول روزنامه شرق ادامه می‌دهد: اما اگر رسانه‌های جدی و موثر در ذهن ایشان باشد، باید اشاره کرد که این رسانه‌ها هیچ‌گاه مبتنی بر یارانه و آگهی نفتی و دولتی اداره نشده‌اند. آن زمان که بخش خصوصی سرپا بود بیشترین آگهی را به این رسانه‌ها می‌داد. اکنون به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی، بخش خصوصی هم زمینگیر شده و کالایی ندارد که بخواهد برای آن تبلیغ کند. وگرنه روزنامه‌هایی نظیر «شرق» هیچ‌وقت در انتظار یارانه‌ها و آگهی‌های دولت ننشسته‌اند؛ همین الان هم این دریافتی‌‌ها چندان چشمگیر نیست. او در پایان پیشنهاد می‌دهد: اگر قرار است این آگهی‌ها و یارانه‌ها هم قطع کنند، بهتر است به رسانه‌های دیگر هم بودجه‌ای ندهند؛ آن‌گاه متوجه می‌شویم که رسانه‌های خصوصی سرپا می‌مانند یا رسانه‌هایی که همواره منتظر یارانه و آگهی دولتی هستند.
کاغذ؟ دریغ از یک کیلو!


در بین روزنامه‌هایی که 16 اردیبهشت سال جاری چاپ شدند، «جهان صنعت» با تیتر «کاغذ نداریم» در آن خودنمایی می‌کرد. حال مدیرمسئول این روزنامه با بیان این مطلب که پس از وعده‌های آقای جهانگیری حتی یک کیلو کاغذ هم به دست ما نرسیده است، به «آرمان» می‌گوید: در جلسه بررسی وضعیت واردات کاغذ که ماه گذشته برگزار شد، دستور ترخیص کاغذ از گمرک با ارز 4200 تومانی به تصویب رسید. حال از کاغذهای موجود در گمرک، که حداقل ما از 1400 تن آن خبر داریم، هنوز خبری نشده است. دیروز که با مسئولان دولتی، صحبت کردم، گویا ایشان هم با ابلاغیه آقای جهانگیری مبنی بر ترخیص کاغذ با ارز 4200 تومانی موافقت کرده‌اند؛ ولی مشخص نیست که چرا بیش از 1400 تن کاغذ که در بندر نوشهر دپو شده، هنوز به دست مطبوعات نرسیده است؟! گویا عدم‌هماهنگی بین وزارتخانه‌های ارشاد، صمت و بانک مرکزی حل‌شدنی نیست و در این بی‌سامانی، مطبوعات با چالش روزانه کاغذ مواجه شده‌اند و این یعنی بازی با مطبوعات. محمدرضا سعدی می‌افزاید: متاسفانه اکنون مطبوعات بازیچه اختلافات و ناهماهنگی‌های دولتی شده‌اند و اراده‌ای هم برای حل مشکلات وجود ندارد. دولت در واقع اعتقادی به مطبوعات ندارد و مسئولان صرفا در سخنان و مصاحبه‌های خود دم از حمایت می‌زنند. از بهمن سال گذشته در جلساتی که ما با آقای واعظی و جهانگیری داشتیم، بحران کاغذ مطبوعات را به گوش آنان رساندیم؛ قبل از دهه فجر آقای واعظی نسبت به حل بحران کاغذ وعده‌هایی داد، اما تا امروز دردی را دوا نکرده‌اند. زمانی که این افراد نمی‌توانند مساله کاغذ را حل کنند، چگونه برای مسائل یک کشور تصمیم می‌گیرند؟ آقای جهانگیری دقیقا مصوب کرد که 40 میلیون یورو ارز دولتی به کاغذ و 10 میلیون یورو به زینک مطبوعات تخصیص داده شود، اما این مصوبه هنوز به بار ننشسته است. او می‌افزاید: سال گذشته هم عده‌ای با ارز دولتی کاغذ وارد کشور کردند و آن را در بازار آزاد به فروش رساندند. حال آقایان فهرستی به ما ارائه کرده‌اند و می‌گویند روزنامه جهان صنعت 10 تن کاغذ دریافت کرده است، در حالی که ما این مقدار کاغذ را در فروردین 97 از یک شرکت گرفتیم و کارگروه کاغذ حدود پنج ماه بعد، یعنی از شهریور سال گذشته شروع به کار کرد. حال چطور آمار فروردین 97 را در گزارش‌های خود قرار می‌دهند؟ آیا این اقدام معنایی جز آمارسازی دارد؟ من در نامه‌ای به ارشاد هم توضیح دادم که توزیع کاغذ از زمان تشکیل کارگروه باید محاسبه شود. لازم به توضیح است کاغذی که در آن زمان به دست ما رسید با دلار 3300 تومانی سال 96 محاسبه می‌شد. من در 17 فروردین 97 کاغذ روزنامه را از این شرکت خریدم و سیاست تخصیص ارز 4200 تومانی، چهار روز بعد به اجرا گذاشته شد. فاکتور این 10 تن کاغذ هم موجود است که 3200 تومان خریداری شده است. ما 16 اردیبهشت هم فقط تیتر زدیم که «کاغذ نداریم». در آن زمان وزارت ارشاد از طریق یک شرکت حدود 10 تن کاغذ به قیمت کیلویی 5300 تومان به دست ما رساند، هشت تن هم با قیمت 13 هزار و 400 تومان از بازار آزاد خریدیم و مقداری هم از روزنامه دنیای اقتصاد کمک گرفتیم که این ذخایر هم به پایان رسیده‌اند و ما فقط برای امشب کاغذ داریم و نمی‌دانیم فردا چه اتفاقی می‌افتد.
امیدی به تولید داخلی نیست
پس از بحران‌های به‌وجودآمده در تامین کاغذ مطبوعات علی مزینانی یکی از افرادی بود که در یک رشته‌توئیت از پشت‌پرده بازار نابسامان کاغذ پرده برداشت و داستان عجیب واردات کاغذ با ارز دولتی و فروش آن به قیمت آزاد را افشا کرد. مدیرعامل روزنامه «هفت صبح» در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: باید توجه داشت که دیگر امیدی به تولید داخلی کاغذ وجود ندارد. زیرا طبق اعلام تولیدکنندگان مواد اولیه‌ای نظیر چوب وجود ندارد و آنها اجازه بهره‌برداری از جنگل‌های تحت اختیار خود را هم دریافت نکرده‌اند، با این حال مدعی‌اند که اگر همان چوب‌های ریخته‌شده را استفاده کنند مشکل برطرف می‌شود. همچنین واردات چوب هم به شکل عجیبی سخت است و به دلیل پیشگیری از ورود آفات به جنگل‌‌ها قوانین و استانداردهای سنگینی برای واردات آن وجود دارد. بنابراین ظرف یک سال پیش‌رو نباید امید برای تولید داخلی کاغذ داشته باشیم. علی مزینانی در مورد واردات هم توضیح می‌دهد: واقعیت این است از زمانی که معاون اول رئیس‌جمهوری اعلام کرد ارز دولتی برای کاغذ مطبوعات و نشریات تخصیص می‌یابد تا همین امروز که من از تاجران کاغذ پرسیدم این دستور عملی نشده و حتی کاغذهای موجود در گمرک‌ها هم به دلیل ناهماهنگی‌های وزارت صمت و بانک مرکزی بلاتکلیف مانده‌اند. او می‌افزاید: حال تصور اینکه مطبوعات دو ماه بدون کاغذ بمانند هم عمق فاجعه را نشان می‌دهد. فقط مقدار محدودی کاغذ، یعنی حدود 200 تا 300 تن، وجود داشت که وزارت ارشاد آن را بین روزنامه‌ها و نشریات تقسیم کرد که به هر کدام سه تا چهار تن رسید تا این ماه را فقط بگذرانند. اما با توجه به اینکه وعده‌ها و دستورها بی‌نتیجه مانده و بین دستگاه‌های ذی‌ربط هم هماهنگی وجود ندارد، اگر همین الان هم تمام مشکلات برطرف شود، در بهترین شرایط شهریور ماه محموله بعدی کاغذ به دست مطبوعات می‌رسد. مزینانی ادامه می‌دهد: واقعیت این است که «هفت صبح» فقط تا پایان خرداد کاغذ دارد و اکنون در کف چاپ بسر می‌برد و تیراژ آن طی هفت ماه گذشته به نصف رسیده است. حال اگر تا پایان این ماه کاغذی وارد نشود، مشکل مطبوعات وخیم‌تر می‌شود. متاسفانه برخی هم صحبت از واردات کاغذ با ارز نیمایی می‌کنند که برخلاف مصوبات اخیر است. مزینانی درباره شائبه اینکه دولت قصد حمایت از روزنامه‌های خصوصی را ندارد نیز عنوان می‌کند: چنین شائبه‌ای در ذهن من نیست و به نظرم روزنامه‌های دولتی با مشکلات بیشتری دست‌وپنجه نرم می‌کنند که آن هم سوء‌مدیریت آنهاست. شاید اگر آنها در زمانی که کاغذ مناسبی در اختیار داشتند، با برنامه‌ریزی بلندمدت به چاپ و انتشار روزنامه می‌پرداختند این التهابات به وجود نمی‌آمد. به طور مثال روزنامه همشهری مهر سال گذشته حدود 4000 تن کاغذ از بازار آزاد خریداری کرد. متاسفانه در کنار کمبود کاغذ، تصمیم‌گیری‌های نادرست هم ریشه به تیشه مطبوعات زده‌اند.