روزنامه آفتاب یزد
1398/04/23
نجفی: میترا استاد را بالاجبار عقد دائم کردم
آفتاب یزد- گروه سیاسی : دیروز که دوباره با لباسهای آبی راهراه زندان جلوی دوربین های خبرنگاران ظاهر شد دیگر کسی متعجب و شوک زده نبود. انگار که زمان، خیلی زود از یاد می برد خیلی چیزها را ... حتی سرنوشت عجیب یک سیاستمدار را که از اوج ممکن است به سراشیبی سقوط کشیده شود! حالا هفتههاست از آن روز تلخ میگذرد؛ از صبح سهشنبه هفتم خرداد . آن روز دهان جماعتی باز مانده بود که چگونه وزیر و شهردار دیروز مملکت را اکنون باید به چشم قاتل نگاه کنند.اما روز گذشته در نخستین جلسه دادگاه علنی وی دیگر کسی تعجب نکرد از دیدن محمد علی نجفی در رخت آبی روزهای حبس. اکنون شهردار سابق در مقابل قاضی کشکولی رئیس شعبه کیفری یک استان می ایستد تا راز آن روز را بگوید رازآن روزی که اسلحه اش هم مانند دلش پر بود، در یک دعوای خانوادگی میترا استاد همسر دوم را به ضرب گلوله از پای درآورد. راز صبح سه شنبه هفتم خرداد . صبح خون، گلوله و قتل میترا استاد .
> قصه عجیب نجفی
سیاستمدار ورزیده ، وزیر و شهردار تهران از دوران وزارت آموزش و پرورش تا سرپرستی وزارت علوم تا شهرداری تهران در خواب هم نمیدید که جایش اینجا باشد؛ پشت میلههای زندان در انتظار حکمی که میتواند هم مجازات باشد و شاید هم برعکس.
داستان نجفی اما خیلی قبلتر از این حرفها پیچیده شده بود. حتی بیشتر از یک سال قبل. این را می شود با مروری به اتفاقات روزهای شهرداری نجفی به خوبی حس کرد. او اما از زمانی با حاشیه هایی مختلف روبه رو شد که نامش با سال هشتادو هشت گره خورد و عنوان فتنه گری . این کلید رمزی بود برای آنکه نجفی از آن پس هر بار که برای سمتی و پستی داوطلب می شود در دسرهایش نیز افزون تا به جای مدیریت جایی به سرپرستی آن در زمانی موقت بسنده کند یا بعد از گذشت اندک زمانی خود از سمت خود کناره گیری کند . همان طور که در وزارت علوم و دوره سرپرستی اش کرد، همان طور که از ریاست سازمان میراث فرهنگی استعفا داد .
نجفی اما نامش در این سال ها به یک عنوان دیگر نیز گره خورد. کسی که از بورسیهها در وزارت علوم سخن گفت و پای آن نیز تا آخر ایستاد تا سرانجام کنار رفت یا زمانی که شهرداری تهران را برعهده گرفت و مسائل مالی شهرداری را بازگو گرد.
اما قصه نجفی زمانی از حالت یک افشاگر به یک شخصیت مشکوک متزلزل تغییر پیدا کرد که در عهد اصلاحات و انتخاب شهرداری اصلاح طلب، شورای شهر او را به عنوان شهردار برگزید؛ شهرداری که از همان اول با چالش همراه شد.
از همان موقع معلوم بود که مسیر این بار برای نجفی متفاوتتر از باقی دفعات است، آنگونه که حتی وزارت کشور هم از تایید صلاحیت کردن او به عنوان شهردار سر باز می زد و اکراه در این کار داشت. پرواضح بود که این ماجرا معنادار است و یک جای شهردار جدید میلنگد. اما نجفی هر طور که بود علی رغم همه مسائل، شهردار تهران لقب گرفت . از روزی که پایش را به شهرداری گذاشت، آن طور که میخواست امور شهرداری و شهردار پیش نرفت. نجفی بعد از حضور در یک مراسم به مناسبت روز زن در برج میلاد که در آن حرکات موزون گروهی دختربچه انجام شد در آستانه برکناری و استعفا قرار گرفت . شهردار تهران دست آخر بعد از هشت ماه استعفا داد.
استعفایی که از او خواسته شد و حتی وقتی که شورای شهر با این استعفا مخالفت کرد، به صراحت مراجع ذیربط اعلام کردند که نجفی باید کنارهگیری کند. به فاصله یک روز بعد از رد استعفایش از سوی شهرداری او بار دیگر استعفا داد تا مشخص شود شهردار به دلایل خاص از کار کنار کشیده است. به هر روی نجفی آن روزها بیماری اش را بهانه استعفا اعلام کرد و از شهرداری رفت. آن موقع بسیاری از مردم بازهم از صبغه سیاسی او و دلیل این استعفا می گفتند اما زمان که گذشت ناگهان خبری عین بمب در شبکه های اجتماعی صدا کرد ،
خبری که تصویر نجفی را در کنار زنی به مراتب جوان تر از او نشان می داد که گفته می شد او همسر دوم شهردار سابق
است . همان کسی که باعث وبانی اصلی استعفای شهردار شده اما .... زندگی خصوصی شهردار چند ماه بعد از درز این خبر در شبکه های اجتماعی خیلی خیلی پیچیده تر از این حرف ها شد. آن هم زمانی که اعلام شد سه شنبه هفتم تیرماه میترا استاد همسر دوم او به قتل رسیده است.
چند ساعت بعد، خبر شوکهکنندهتر آمد که شهردار سابق تهران خود با پای خود ، تسلیم شده و اعلام داشته که او همسرش را به قتل رسانده است .
>آنچه مطبوعات بیان کردند
و حالا تیترهای مختلف مطبوعات، رسانه ها و گزارش های صداوسیما به این موضوع اختصاص داشت: «سرنوشت عجیب نجفی ». اما ماجرا به همین سادگی ها نبود اعترافات شهردار تهران حلقه های گمشده زیادی داشت . تا حدی که بسیاری از همسر دوم وی با عناوینی خاص سخن میگفتند و ارتباطاتی که او با برخی افراد داشته است . البته از سویی دیگر عده ای هم این موضوع را افسانه سرایی برای گریز متهم از قصاص نفس و توجیه قتل تعبیر می کردند. گروهی هم ادعاهای عجیب تری در این باره مطرح میکردند از ادعای مهدورالدم بودن مقتول گرفته تا اینکه شاید نجفی خود قتل را مرتکب نشده باشد بلکه آن را به گردن گرفته. در این بین عده ای هم از یک مصاحبه افشاگرانه از سوی میترا استاد سخن به میان آوردند مصاحبه ای که قرار بود فردای روز حادثه با یک سایت انجام شود و اما همین امر باعث پیشدستی نجفی برای ساکت کردن همسر دومش شود .
هرچه بود اینکه استاد دانشگاه شریف و فارغ التحصیل ممتاز در دانشگاه اِمآیتی آمریکا دیروز در نخستین جلسه دادگاهش به اتهام قتل عمد حاضر شد تا از روز حادثه بگوید از ماه هایی که با استاد بود و از انگیزه یک قتل. قتلی با چند گلوله .
>مهدور الدم بودن؟
دستنوشتهای کشف شد که در آن نوشته شده بود: "در طول یک سال و اندی گذشته تمام سعی خود را کردم بدون خونریزی، مشکلات را حل کنیم، اما هیچ توصیهای را پذیرا نبود و در مقابل پیشنهاد من مبنی بر طلاق و دریافت حق و حقوق مقاومت میکرد، میگفت «تا به تو ... دستبردار نخواهم بود»، بالاخره کار را به جایی رساند که جز آنچه انجام دادم باقی نماند، از نظر من مهدورالدم بود....".
این اظهارات قاضی شهریاری نماینده دادستانی تهران از دست نوشته نجفی است در دادگاه دیروز او ادامه داد : با کسب چنین دستنوشتهای چنین احتمال میرفت که آقای نجفی قاتل باشد، آثار پاشیدن خون تا درِ حمام و داخل وان قابل رویت بود همچنین آثار شلیک چند گلوله به در و دیوار و ورود و خروج گلوله بر روی یک بالشت مشاهده میشد.
نماینده دادستان تهران در ادامه قرائت کیفرخواست اظهارات زهرا نجفی را نیز عنوان کرد و گفت: زهرا نجفی در تحقیقات میگوید "آقای آقازاده (راننده بابا ) آمد، دو عدد کیف همراه داشت گفت میخواهد به سمت منزل آقای نجفی برود که من و همسرم نیز با وی رفتیم، پشت در آپارتمان بودیم که از راننده خواستم چند بار در بزند، در نهایت با کلید در را باز کردیم که پسر خانم استاد نیز رسید، به اتاق خواب و سمت سرویس بهداشتی رفتیم که دیدیم حمام پر از خون است به بدن خانم استاد دست زدم که بدن وی سرد بود".
شهریاری ادامه داد: در ادامه رسیدگی به پرونده با توجه به کشف دو عدد کیف از صحنه جرم، به منزل زهرا نجفی در ولنجک رفتیم کیفها به همراه 3 برگ پشت و رو، 6 عدد گوشی پوشانده شده در فویل آلومینیوم متعلق به آقای نجفی، فرزند مقتول و مقتول وجود داشت. سرپرست دادسرای امور جنایی تهران متذکر شد: در نوشتهها آمده بود "مطالب را به مختصر مینویسم، البته دوست ندارم برخی از این مسائل در سطح عمومی پخش شود، میترا استاد اردیبهشت 96 به دیدن من آمد، آن موقع خیلی محجبه و با چادر و روسری بود، پس از مدتی تقاضای دیدار خصوصی از من کرد که آن دیدار منجر به آمدن احساس علاقه بین طرفین شد، میترا میگفت مطلقه و مسلمان است اما مشخص شد که قبل از مسلمان شدن با فردی رابطه داشته، بعد با دیپلماتی آشنا و مسلمان شد، چند بار با افراد مختلف عقد کرده بود، در نهایت با بافتن دروغهایی در تیرماه به عقد موقت من درآمد که خیلی اشتباه کردم."
شهریاری افزود: در این یادداشتی که از متهم به دست آوردیم قید شده که برخی نهادها وارد قضیه شدند و در نتیجه علی رغم میل من، میترا استاد به عقد دائمی با مهریه هنگفت درآمد که در اینجا قاضی کشکولی به نماینده دادستان گفت اعلام برخی مطالب در دادگاه غیرعلنی باید باشد و شهریاری در پاسخ اعلام کرد که این مطالب در کیفرخواست آمده است.
شهریاری در ادامه قرائت کیفرخواست و خواندن نامههای کشف شده از آقای نجفی گفت: داخل نامه آمده بود "مشکلات بیشتر میشد، میترا توهین میکرد و تهمت میزد، این مسائل مرا به اینجا رساند که وی مهدورالدم است که چنین کاری کردم و تقاضای عفو دارم".
شهریاری در قرائت ادامه کیفرخواست محمدعلی نجفی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران اظهار کرد: از آنجایی که احتمال خودکشی نجفی میرفت اقدامات لازم برای یافتن او انجام شد و منزل همسر و دختر وی مورد بررسی قرار گرفت و با تمام دوستان و آشنایان او تماس گرفته شد تا اینکه مشخص شد نجفی ساعت 17 همان روز خود را به پلیس معرفی کرده است.
آن طور که تسنیم می نویسد سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه داد: متهم در همان مراحل ابتدایی اعتراف به قتل کرده انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است. متهم در نیروی انتظامی گفته که خشاب از قبل در سلاح بود ولی مسلح نبود و وقتی که به طرف حمام رفتم آن را مسلح کردم که البته کار اشتباهی بود.
شهریاری افزود: متهم همچنین نزد دادسرای جنایی گفته است که حدود 8 ماه عقد موقت و یک سال عقد دائم دارم و در تمام این زمان درگیری و جنگ و جدل وجود داشته است و مقتوله به تمام اعضای خانواده توهین میکرد و حتی در برخی موارد در اختلافاتمان به درگیری فیزیکی میانجامید و چند بار هم منجر به ضرب و جرح شد یکی دو بار نیز مقتوله اقدام به چاقوکشی کرد.
وی گفت: نجفی در اظهارات خود گفته است که چند بار به مقتوله پیشنهاد طلاق داده اما مقتوله گفته که باید از همسر اول و دختر او انتقام بگیرد. طبق اظهارات متهم شب قبل از قتل نیز با هم درگیر میشوند و ساعت 1 یا 2 به خواب میروند. صبح، فرزند مقتوله به مدرسه میرود و مقتوله طبق اظهارات متهم مجدد شروع به فحاشی کرده و میگوید میخواهم به حمام و سپس به بیرون بروم.شهریاری افزود: نجفی به مقتول میگوید که کجا میخواهی بروی که مشاجره ادامه مییابد. او گفته است مقتوله لباسهای خود را درآورد و وارد حمام شد و من اسلحه سازمانی را برداشتم و یک بالش نیز از روی تخت برداشتم تا او سلاح را نبیند. همسرم هنوز وارد وان نشده بود که اسلحه را به او نشان دادم اما در این لحظه یک تیر از بالش عبور کرد و بالش افتاد و بعد از آن چند تیر دیگر نیز شلیک شد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: متهم اعلام کرده که مقتوله در روزهای آخر قصد افشاگری از طریق مصاحبه با خبرنگار انصافنیوز را داشته است که به همین دلیل خبرنگار انصاف نیور را دعوت کردیم و از او تحقیقات لازم به عمل آمد.
>اظهارات دختر نجفی چه بود ؟
در ادامه جلسه قاضی محمدی کشکولی با بیان اینکه برخی از مطالب مطرح شده توسط نماینده دادستان، باید در جلسات غیرعلنی مطرح میشد، از رسانهها خواست در انتشار مطالبی منافی عفت و اخلاقی مطرح شده در جلسه دادگاه مراعات لازم را انجام دهند.در این حین وی از زهرا نجفی دختر وی خواست که نحوه اطلاع از موضوع را تشریح کند که وی گفت: حدود ساعت 12 تا 12:30 به منزل پدرم رسیدیم، پسرش نیز همان موقع رسید، به ترتیب آقای آقازاده، همسرم و من با جسد مواجه شدیم، براساس نامه پدرم که نوشته شده بود انا لله و انا الیه راجعون، ترجیح دادم به منزل پدرم بروم، چون میترسیدم او خودش را بکشد.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی درباره نحوه دسترسی به نامه پدرش پرسید که وی گفت: آقای آقازاده نامهها را به من رساند، مطلع نبودم که او میخواهد کیفی بیاورد، آقای آقازاده هراسان بود که من از وی خواستم همسرم نیز به منزل بیاید و سپس به منزل پدرمان برویم.
وی ادامه داد: من و همسرم با یک خودرو و آقای آقازاده با خودروی دیگری راهی منزل پدرمان شدیم، آقای آقازاده میگفت پدرم را با شلوارکی خونی دیده و نگران بود که اتفاقی افتاده باشد.قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید: از صحنه عکسی گرفته شده که جسد به هم نخورده است اما پس از آن جسد جابهجا شده، عکس را چه کسی گرفته که زهرا نجفی گفت، همسرم زمانی که بر بالین خانم استاد رسید متوجه تیرخوردن وی نشده بود که با اورژانس تماس گرفت و اپراتور اورژانس عنوان داشت که وی را روی زمین بخوابانید من نیز عکس گرفتم که نشان دهم خانم استاد در حالت نشسته قرار داشته و ما به خاطر اعلام اورژانس وی را جابهجا کردیم.
زهرا نجفی ادامه داد: همسرم در ابتدا متوجه گلولهخوردن خانم استاد نشده بود و مطابق حرفهای اپراتور اورژانس شروع به ماساژ قلبی کرد که من روی سینه خانم استاد نقطه گردی و سوراخی را دیدم که حین ماساژ نیز از آن نقطه خون خارج میشد، دیدم دو پوکه افتاده است و متوجه گلولهخوردن خانم استاد شدم که به همسرم گفتم ماساژ را ادامه ندهد.
وی ادامه داد:غیر از ما کسی جسد را ندید، پسر خانم استاد سعی داشت جسد مادرش را ببیند که همسرم علیرضا تلاش کرد مهیار این صحنه را نبیند و به همسرم گفتم مهیار را بیرون ببرد، مقداری خون داخل وان و کف حمام وجود داشت البته خشک شده بود، زمانی که اوژانس رسید، گفت، این اتفاق 2 تا 3 ساعت قبل روی داده است.
قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید آیا جسد برهنه بوده که زهرا نجفی با تایید این مطلب گفت: حوله سفیدی روی جسد قرار داشت.قاضی کشکولی از زهرا نجفی پرسید در عکس بالش روی جسد قرار دارد که زهرا نجفی گفت بالش روی جسد نبود و روی کف حمام قرار داشت. در ادامه قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی نیز پرسید آیا شما از اختلاف میترا استاد با آقای نجفی اطلاع داشتید، که وی گفت: کم و بیش در جریان بودم، مدت زمانی بود که ارتباط من و همسرم با دکتر قطع شده بود و در یکی، دو بار تماس آقای نجفی با خودم، متوجه اختلاف او با خود شدیم.قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی درباره علت اختلاف پرسید که وی پاسخ داد: یک بار خانم استاد را در نمایش یک فیلم در باغکتاب همراه با آقای نجفی دیدم، خانم استاد مانتوی سرخابی بر تن داشت که به آن مراسم نمیخورد. حدود 7 تا 10 روز قبل نیز مجددا خانم نجفی را در برج میلاد دیدم، آنجا کاملا محجبه بود، اختلاف پوشش در دو مراسم برایم سوال شد که از مدیرعامل برج میلاد پرسیدم این شخص کیست که در ردیفهای اول صندلیهای سالن برج میلاد نشسته که او پاسخ درستی به من نداد.وی ادامه داد: بعدا خانم میترا استاد با من تماس گرفت و صحبتهایی کرد که خیلی جالب نبود، او میگفت تا تو باشی درباره زن مردم و پوشش وی سوال نکنی، گمان میکنم دلیل مشکلش با من این موضوع بود.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی درباره علت حضور در دو مراسم برج میلاد و باغ کتاب پرسید که او گفت: دکتر نجفی آن زمان شهردار بود و ما به عنوان میهمان به آن دو برنامه رفته بودیم.
قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید که تا زمان معرفی نجفی به مراجع انتظامی آیا با وی تماس داشتید که وی پاسخ داد:خیر اما نگران سلامتی او بودیم و میدانستم وی سابقه خودکشی دارد، حدود ساعت 7 تا 7:30 در منزل مادرخانمم بودیم که آقای نجفی تماس گرفت و گفت، میخواهد خودش را با رفتن به پلیس آگاهی شاپور معرفی کند، او گفت حالش خوب است و با شماره شخصی تماس نگرفته بود، بعد ما با آن شماره تماس گرفتیم که راننده پاسخ داد، از او پرسیدیم آقای نجفی را کجا پیاده کردی که گفت، او را مقابل آگاهی شاپور پیاده کردم.
علیرضا، داماد آقای محمدعلی نجفی افزود: در نهایت مقابل درِ آگاهی شاپور مراجعه کردیم و از سرباز پرسیدیم آیا آقای نجفی خودش را به آگاهی معرفی کرده که آنها اظهار بیاطلاعی کردند، در نهایت از کانالهای تلگرامی دیدیم که آقای نجفی خودش را به پلیس معرفی کرده است.قاضی کشکولی از داماد محمدعلی نجفی پرسید که چه کسی در این تماس با آقای نجفی صحبت کرد که وی پاسخ داد: همسرم زهرا تلفن را برداشت و با گذاشتن صدا بر روی بلندگو، ما نیز متوجه ماجرا شدیم.
>میترا استاد قراربود افشاگری کند؟
از سویی آن طور که ایسنا می نویسد بعد از این از معصومه رشیدیان خبرنگار انصاف نیوز درخواست شد که در جایگاه قرار بگیرد.رشیدیان با حضور در جایگاه گفت: یک سال پیش در زمان استعفای آقای نجفی گزارشی تحت عنوان نقش پرستوها در حذف سیاستمداران منتشر شد. ما هم مباحثی شنیده بودیم که زنی در زندگی ایشان حضور دارد و تلاش من برای برقراری تماس با آقای نجفی بی نتیجه ماند. اما وقتی عکسهای دونفره ایشان منتشر شد نامشان دوباره بر سر زبانها افتاد. بار دیگر شماره خانم استاد را گرفتیم و تماسهای بعدی از سوی خانم استاد صورت گرفت. مصاحبه اول آبان ۹۷ بود و تماس بعدی ایشان دی ماه و تماس آخرشان روز پیش از حادثه بود. در مصاحبه دوم مسائل خصوصی را مطرح میکردند که برای درج در رسانه سیاسی موضوعیت نداشت اما چون تماس گرفته بودند من به عنوان یک خبرنگار باید پیگیری میکردم و از ایشان خواستم به دفتر بیایند. خانم استاد تاکید داشتند صدایشان ضبط میشود و گفت مدارکی دارند که نشان میدهد نجفی قولهایی به او داده است. در مصاحبه دوم گفته بودند که در زندگی شخصی شان مشکل دارند که من خواستم به انصاف نیوز بیایند که
بار اول قبول کردند و بار دوم کنسل کردند. ساعت سه بعد ازظهر مسائل شخصی شان را مطرح کردند که گفتم به دفتر بیایید و او گفت ممکن است بیایم و بعد پیام داد که به سفر میرویم و دو عکس نوشته فرستاد با این مضمون که
سکوت کنندگان همراه ظلم هستند.
رشیدیان در پاسخ به سوال رئیس دادگاه مبنی بر اینکه شما خبرنگار سیاسی بودید حال ایشان مسائل سیاسی را مطرح میکرده یا مسائل خصوصی را؟ گفت: ابعاد خصوصی را مطرح میکردند. در آخرین تماسی که گرفتند گفت که نجفی همسر اول خود را طلاق داده و من میخواهم این را رسانهای کنم چون ایشان قولهایی داده است ولی اموال خود را به همسر و دخترش داده است.
وی در پاسخ به سوال رئیس دادگاه مبنی بر اینکه مسائل سیاسی یا اجتماعی را مطرح نمیکرد؟ گفت: نه اما میگفت پدرم میگوید دخترم همسر دوم مردی شده که سن بالایی دارد. یک بار از او پرسیدم آیا آقای نجفی با شما زندگی میکند که گفت بله و این باور به من القا شده بود که روابطشان حسنه است.رشیدیان در پاسخ به این سوال قاضی کشکولی که آیا خانم استاد از درگیری فیزیکی هم چیزی گفتهاند؟ گفت: بار دوم که تماس گرفتند یعنی دی ماه ۹۷ با صدای گرفتهای حرف میزدند که مشخص بود مرافعهای
داشتهاند.
قاضی کشکولی در پایان جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی نجفی در رابطه با عدم حضور اولیای دم در این جلسه، گفت: به هر حال آنها تصمیم گرفتند که وکیل معرفی کنند البته ضروری است که در جلسه بعدی دادگاه بیایند.
وی در پاسخ به اینکه عدم حضور آنها آیا خللی به جلسه وارد میکند، گفت: در روند رسیدگی به پرونده خللی ایجاد نخواهد شد.قاضی کشکولی در مورد اینکه عدم حضور فرزند میترا استاد به دلیل مشاهدات عینی آیا مشکلساز خواهد بود یا خیر، پاسخ داد: در مورد ماهیت پرونده بهتر است صحبت نشود.
وی در مورد تعداد برگزاری جلسه رسیدگی گفت: بستگی به دفاع طرفین دارد.قاضی کشکولی همچنین در پاسخ به این سوال که گفته میشود برخیها اصرار دارند شهردار اسبق تهران قتل را به گردن گرفته، گفت: این موضوع در رابطه با ماهیت پرونده است و اجازه دهید در جلسه دادگاه بررسی شود.
وی همچنین در مورد اینکه گفته شده شاید این پرونده ختم به صلح و سازش شود، گفت: بهتر است این موضوع را از خودشان بپرسید.اولین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد به پایان رسید و به گفته قاضی محمدیکشکولی جلسه بعد ساعت 9 روز چهارشنبه 26 تیر برگزار
میشود.
>و او رفت
دادگاه تمام می شود نجفی با همان پیراهن آبی از جای بر می خیزد و دست در مقابل صورت از جلسه خارج می شود. و هنوز پرسش های بسیاری برای خیلی ها به جا می ماند که به راستی چرا باید این رخت و این شرایط امروز را در چنین اوضاعی باور کرد ؟ همه این ها در حالی است که در پایان جلسه برادر میترا استاد، حین خروج از دادگاه در جمع خبرنگاران می گوید: به هیچ عنوان از قصاص کوتاه نمیآییم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دلایل افت تولید و صادرات پسته
پایان عقابها در جنگ ابدیت!
وقتی که حق حیوانات را نادیده میگیریم
>پلیس جبل الطارق پس از انتشار خبر دستگیری دو ناخدای نفتکش توقیف شده ایرانی گفت که همه کارکنان این نفتکش به قید وثیقه آزاد شده اند./ ایرنا
دولت احمدی نژاد، دولتهای پس از خود را به گروگان گرفته
امارات در مسیر تجدیدنظر
سرگرمی مخوف سلبریتیهای اینستاگرامی
نجفی: میترا استاد را بالاجبار عقد دائم کردم
مصرف و قاچاق بنزین کاهش مییابد ؟
وقتی نام بابک زنجانی
دیگر از لباسهای جلف خبری نیست
اقدام اخیر پاناما