سخن رئیس قوه قضائیه و چند نکته محیط زیستی

رئیس قو قضائیه در جمع مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در راستای برخورد با کانون‌های قدرت و ثروت مطالبی گفت مبنی بر اینکه چگونه به محیط زیست تجاوز می‌شود، این بیانات حائز اهمیت است. خصوصا اینکه نگارنده به یاد ندارم که حتی مسئولان میانی هم با این ادبیات، مراکز و کانون‌های قدرت و ثروت را به عنوان متجاوز به محیط زیست و منابع طبیعی، مورد خطاب قرار داده باشند. ظاهرا این فاش گویی و صراحت بیان ناشی از درک عمق فاجعه محیط زیستی است که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنم. 1) در ابتدای انقلاب تصور غلطی به وجود آمد که قوانین مربوط به حفاظت از جنگل و محیط زیست و منابع طبیعی جنبه طاغوتی داشته و چون بر اثر انقلاب انضباط سازمان‌های دولتی فرو پاشیده بود و نظام حفاظت و مراقبت از این منابع در موقعیت بسیار ضعیفی قرار داشت انواع و اقسام تجاوز در عرصه‌های مختلف مانند جنگل، مرتع و پارک‌های حیات وحش و مناطق حفاظت شده و گونه‌های جانوری حمایت شده به وقوع پیوست. مثلا در مناطق کویری و مسطح که زیستگاه گونه‌های مختلف آهو بود نظیر دشت شاهرود و دامغان شکارچیان با موتورسیکلت‌های تندرو گله‌های آهو را به قدری می‌دواندند که خفه می‌شدند و آنها را با دست می‌گرفتند و بسیاری از این گونه‌ها نابود شد. 2) در عصر دولت سازندگی، وزیر کشاورزی وقت حساسیت لازم را برای حفاظت از مناطق جنگلی نداشت و به همین دلیل بسیاری از نقاط پیرامونی کوه‌های زیبای کلاردشت مورد تجاوز قرار گرفت و حتی برای آن سند مالکیت صادر شد. یکی از راه‌های تجاوز به این منابع، واگذاری به تعاونی‌ها بود که بعدها همان کانون‌های ثروت از اعضای تعاونی‌ها به قیمت نازل خریدند و هر ویلایی که در این نقاط ساخته شد، به مانند خنجری است که بر پشت طبیعت زیبای کلاردشت فرو رفته است. 3) مناطق جنگلی بی‌مانند حوزه گرگان، به علت گشاده‌دستی‌هایی که در واگذاری بهره‌برداری از طرح‌های جنگلی صورت گرفت، موجب شد جنگل‌های بی‌نظیر هیرکانی این منطقه خصوصا در لُوِه و گلیداغی به شدت آسیب ببیند و حتی امتیاز بهره‌برداری در این منطقه به بعضی نهادها نیز داده شد. این قسمت از جنگل محل رویش درخت راش فسفری است که در تاریکی می‌درخشد. حاصل این بهره‌برداری‌های بی‌رویه، سیل‌های بنیان‌کنی است که به صورت دوره‌ای هرازگاهی روی می‌دهد و ویرانی‌ها بر جای می‌گذارد. واگذاری امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌ها، اختصاص به این حوزه ندارد. مثلا شرکت‌های وابسته به آستان قدس در نقاط دیگر فعال هستند و موضوع درخواست اعطای امتیاز به یکی از فرزندان مقامات اسبق قوه قضائیه حدود 20 سال پیش رسانه‌ای شده بود. 4) علاوه بر جنگل و مرتع، به حریم رودخانه‌ها و خصوصا دریای خزر نیز تجاوزات بی‌شمار صورت گرفته و واکنش انفعالی مامورین حفاظت از منابع طبیعی و برخورد ناکارآمد دستگاه قضایی شهرهای حاشیه دریای خزر باعث گردیده در صدها نقطه، در نوار 90 متری حریم دریای خزر از آخرین نقطه مد آب، تجاوزات بی‌شمار حتی موجب قطع تردد در حاشیه دریای خزر بشود. جالب این که یکی از مقامات حاضر در جلسه رئیس قوه قضائیه، سال‌ها پیش در منطقه کلارآباد معروف شده بود که با پیشروی در حریم دریای خزر موجب قطع رفت و آمد ساحلی در این نقطه شده است. 5) در ادبیات ایرانی درخت شمشاد، جایگاه ویژه‌ای دارد و بارها در محاورات روزمره عبارت شاخ شمشاد به عنوان مظهر طراوت و استحکام به‌کار می‌رود. حدود پنج سال پیش، این گیاه نادر که ظاهرا اختصاص به مناطق جنگلی شمال کشور ایران دارد، نظیر منطقه سیسنگان گرفتار آفتی شد که همراه چوب‌های روسی از بندر نوشهر به قرار مسموع وارد کشور شده بود. این را مردم منطقه می‌گویند و چون توضیح قانع کننده‌ای در این خصوص از سوی مقامات مسئول ارائه نشده، این شایعه در محل رواج کامل دارد. شمشاد گونه گیاهی سخت و مقاوم بوده، به طوری که میخ فولادی به راحتی در آن فرو نمی‌رفت. اما آفت وارداتی از چوب‌های روسی ظاهرا آخرین میخ را بر تابوت این گونه زیبای گیاهی زده است به طوری که در منطقه سیسنگان حتی یک درخت شمشاد زنده نمانده. 6) اما در حوزه غرب و جنوب، جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس، هر روزه در معرض تهاجم باندهایی است که با هدف تهیه زغال برای مصارف خاص، به این جنگل‌های کم پشت تجاوز می‌کنند و وسعت و تراکم این جنگل‌ها هر روز کوچک و کوچک‌تر می‌شوند. حاصل این فاجعه، زغال‌هایی است که با برندهای گوناگون بسته بندی و در سراسر کشور آزادانه توزیع می‌گردد و هیچ مقام و مسئولی هم متعرض آن نمی‌شود. هرچند در قانون اساسی حفاظت از محیط زیست وظیفه‌ای عمومی است و هدف از آن مراقبت از این منابع خدادادی و رساندن آن به نسل‌های آتی است، اما لوازم انجام این وظیفه عمومی فراهم نیست و سازمان حفاظت محیط زیست و ادارات منابع طبیعی به علت کمبود قوانین یعنی قوانین بازدارنده ‌‌و تاثیرگذار و عدم برخورداری از حمایت دستگاه‌های قضایی هنگامی که مامورین حفاظت محیط زیست یا جنگلبانی و منابع طبیعی با متخلفین برخورد می‌کند، و همینطور کمبود مامورین کافی و مسلح و وسائط نقلیه و مراکز دیده‌بانی و... این بخش از قانون اساسی در مقام اجرا کارنامه قابل قبولی ندارد. و اگر وضعیت به شرایط فعلی پیش برود، دیر نیست که سطح جنگل‌ها و منابع طبیعی به اندازه‌ای نقصان پذیرد که باعث شود، اکوسیستم عمومی کشور دچار اختلال گردد.
* حقوقدان