تذکر اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به مجتبی ذوالنور؛ لطفاً آرام‌تر حرکت کن!

اصلاح‌طلبان مجلس باید از تندروی رئیس کمیسیون امنیت ملی جلوگیری کنند
همدلی| جواد شمس ـ رسانه‌ها دیروز نوشتند: «برخی خبرها حکایت از آن دارد که اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به رئیس جدید این کمیسیون تذکر داده و خواستار اتخاذ مواضعی معتدل‌تر و مبتنی بر مصالح ملی شده‌اند.» این خبر در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و رسید به دست بخش زیادی از مردم جامعه که اخبار سیاسی کشور را دنبال می‌کنند؛ اما شاید نمی‌دانند دلیل این تذکر چیست.
ذوالنوری کیست؟
مجتبی ذوالنوری، در جریان دهمین دور انتخابات مجلس با 143هزار و 654 رای به عنوان نماینده سوم مردم قم (بعد از علی لاریجانی و احمد امیرآبادی‌فراهانی) وارد خانه ملت شد و از همان ابتدا به عضویت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درآمد. وی همزمان با پیروزی انقلاب وارد حوزه علمیه بروجرد شد و در ادامه به قم مهاجرت کرد و شاگرد اساتیدی همچون موسوی‌گرگانی، طالقانی، حسینی‌بوشهری، موسوی، فشارکی و صالحی‌مازندرانی شد. ذوالنوری همچنین با موفقیت در کنکور سراسری تحصیلات دانشگاهی خود در رشته زبان انگلیسی را تا مقطع کارشناسی ادامه داد و کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم دفاعی در دانشگاه امام حسین (ع) گذراند. ذوالنوری از رزمندگان سال‌های دفاع مقدس هم محسوب می‌شود.


این چهره اصول‌گرا که در دایره جبهه پایداری انقلاب اسلامی است، سال‌ها به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرده ‌است و با احمدی‌نژاد بعد از سال 88 مشکل دارد. برای بیان انتقاداتش هم ملاحظه چیزی را نمی‌کند.
راهی که برای تندروی باز شد
دوم تیرماه امسال و پس از برگزاری انتخابات هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری به ریاست آن رسید. رقابت اصلی بین ذوالنوری (از جناح اصول‌گرایان) و فلاحت‌پیشه (از جریان اصلاح‌طلبان) بود که علاءالدین بروجردی و مصطفی کواکبیان به نفع آنها انصراف داده‌ بودند. فلاحت‌پیشه در حالی نتوانست ریاست یک ساله خود بر این کمیسیون را تداوم بخشد که سال قبل، توانسته بود به ریاست 14ساله علاءالدین بروجردی پایان دهد؛ اما این بار اقبال با کاندیدای اصول‌گرا بود که این کرسی بسیار مهم را باز هم به اردوگاه خودی بسپارد.
مجتبی ذوالنوری بعد از ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تریبونی پرمخاطب (در ابعاد داخلی و بین‌المللی) به دست آورد تا بتواند آرا و نظرات شخصی و گروهی خود در قبال پروژه‌های کلان سیاسی را با صدای بلند اعلام کند و حالا در مقامی رسمی‌تر فعالیت‌ّهای دولت در خصوص نجات و تداوم حیات برجام را نشانه رفته است تا این هدف محقق نشود.
حاشیه‌های یک دلواپس
در دلواپسی ذوالنوری همین بس که زمانی اعلام کرده بود؛‌ یکی از محصولات برجام این است که دولت آمریکا 2500 تابعیت به مسئولان ایرانی اعطا کند، این در حالیست که هیچ سندی برای سخنان خود ارائه نکرد. کمی بعد، دونالد ترامپ روی این خبر نادرست تاکید کرد و مانور داد و چهره دیپلمات‌ها و سیاسیون و مسئولان ایرانی به همین راحتی در عرصه بین‌الملل تخریب شد.
این اقدامات در نظر نماینده مردم قم در مجلس، چیزی نیستند که بخواهد در رفتارش تجدید نظر کند. گذشت فقط ۵ روز از تصدی پست ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کافی بود تا او این بار از «افرادی در داخل» (بخوانید مسئولان دولتی) یاد کند که ‌دلشان با غرب است.
ذوالنور که در مقام یکی از مسئولان امنیت ملی و سیاست خارجی باید وحدت‌گرایی داخلی و ندادن بهانه به خارجی‌ها را در دستور کار خود قرار دهد، درباره این «افراد در داخل» گفته است: ننگ بر آنها که چشم خود را بسته و مصیبت‌های جهان اسلام را مشاهده نمی‌کنند و خود را به نفهمی زدند. برخی افراد انقلاب اسلامی را محصول مشکلات می‌دانند و این موضوع را که دشمنی‌های آمریکا سبب مشکلات جامعه است، نمی‌پذیرند.
لطفاً امنیت ملی را به حاشیه نکشانید
گرچه از دلسوزی‌های جناب ذوالنوری باید تشکر و سپاسگزاری کرد؛ اما بیان این کلیات که معلوم نیست مخاطبش چه کسی است و بیان این سخنان چه هدفی را دنبال می‌کند و قصد و غرض جناب رئیس کمیسیون از اتهام به متهمی که آشکار نیست، چیست، نمی‌تواند نقد و اعتراض ما را در پی نداشته باشد. اعتراض به این دلیل است که احساس می‌کنیم؛ با اقدامات شخص رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، امنیت ملی کشور را به حاشیه می‌کشاند.
بدون شک؛ بخش زیادی از مشکلات کشور ناشی از دشمنی‌های آمریکا و تحریم‌هایی است که این کشور علیه ما اعمال کرده است. خوب، اگر این طور است که چرا افرادی مانند مجتبی ذوالنوری، در مقام نقد دولت برمی‌آیند؟ پس می‌توان این ادعا را مطرح کرد که انتقادات ذوالنوری علیه دولت ناشی از گرایش‌های جناحی است و دولت در هر وضعیت کیفی مدیریت و توانمندی، دولتی قابل نقد خواهد بود؛ چون وابسته به پایداری‌چی‌ها نیست و حرف و منطق دلواپسان را نمی‌پسندند. در این صورت آیا باید اجازه داد که ذوالنوری همچنان به نقدهای این‌چنینی ادامه دهد؟ قطعاً پاسخ منفی است و به همین دلیل جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به رئیس تازه به میدان آمده خود توصیه و تذکر کرده‌اند که کمی آرام‌تر حرکت کند و از تندروی بپرهیزد.
شاید یکی از دلایل این توصیه‌ها، درخواست ذوالنوری برای زدن به یکباره زیر همه توافقات در حوزه برجام است؛ «یا ما نمی‌دانستیم که چرا آمریکا بیرون رفته است و یا می‌دانستیم که چرا بیرون رفته است. اگر نمی‌دانستیم، حق‌مان است که کلاه سرمان برود و اگر می‌دانستیم پس چرا با مردم صادقانه حرف نمی‌زنیم؟ دشمن بر روی حرف و موضع ما از مساله حساب باز می‌کند و بر همین اساس تصمیم می‌گیرد. وقتی که این‌گونه با موضوع برخورد می‌کنیم، طبیعی است که از آن موضوع ناقص‌الخلقه، چیزی به نام اینستکس که امروز مطرح است بربیاید. ما حتی به بالاتر از کاهش تعهدات خود یعنی خروج از برجام و خروج از NPT نیز فکر می‌کنیم.»
همین اعلام موضع به نظر ساده از سوی کسی که ریاست بر بالاترین مرجع ناظر بر رفتار ایران در بحث امنیت ملی و سیاست خارجی را در ید قدرت دارد؛ می‌تواند شرکای اروپایی برجام را که تلاششان برای حفظ برجام غیرقابل انکار نیست، به واکنش وادارد و در اتخاذ سیاست‌شان در خصوص برجام و اینستکس تجدیدنظر کند که در این صورت، ‌انرژی و سرمایه ایران دوباره باید صرف طراحی نقشه راه دیگری شود. بله، اظهار نظرهای غیرمسئولانه از سوی برخی مسئولان می‌تواند چنین تبعاتی داشته باشد.
گاندو واقعی بود و دولت از نمایش آن عصبانی شد
در روزهایی که انتقاد به رویه ضدوحدت‌گرایی سریال «گاندو» همه جا به گوش می‌رسید، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یک سخنرانی گفت: «رئیس دفتر رئیس جمهور مصاحبه‌ای کرده بود که 80درصد سریال گاندو دروغ بوده. اتفاقاً آن 20درصد واقعیتی که خودشان تایید می‌کنند همان 20درصدی است که اینها از آنها عصبانی شدند. بقیه‌اش مخالفتی است که حالا این را با تاکسی به فرودگاه بردند یا با ماشین شخصی بردند. اینها که تاثیری ندارد. جان کلام همان موضوع است که کاملاً مشخص بوده و عینک و انگشتر و آدامس و تسبیح و چیزهای دیگه، اینها مهم است که این اتفاق افتاده است.»
ذوالنوری با این سخنان دولت و وزارت امور خارجه را به مسامحه‌کاری در خصوص امنیت ملی متهم کرد که اقدامی جنجالی دیگری از سوی اوست که در مقام حساس کنونی، باید سیاست‌ورزی بیشتری را پیشه کند.
نقش انفعالی اصلاح‌طلبان در رئیس شدن ذوالنوری
سال قبل و بعد از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، گروهی در ایران از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند. دلواپسان و پایداری‌چی‌ها در راس این گروه‌ها بودند که عرصه را برای فشار هر چه بیشتر به دولت و به همان نست به اصلاح‌طلبان مهیا دیدند. ذوالنوری در صحن مجلس اقدام به آتش زدن برجام کرد که سند تصویب‌شده در مجلس بود. آن زمان انتقاد به این رفتار علنی شد و بسیاری از جمله جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دور شدن مجلس از رفتارهای تندروانه را مطرح کرده و تحقق آن را خواستار شدند. با این حال، سال بعد از اقدام ضدبرجامی ذوالنوری، وی به ریاست کمیسیون مهم و استراتژیک امنیت ملی و سیاست خارجی انتخاب شد. انتخابی که نتیجه لابی‌های پشت پرده در مجلس بود و در نتیجه انفعال و سستی فراکسیون امید، به عنوان نماینده اصلاح‌طلبان در خانه ملت انجام شد.
بزرگان لیست امید که با رفتار تندروانه ذوالنوری و رفقا آشنایی کامل دارند، چرا اقدامی در خصوص شکست ائتلاف‌ها و لابی‌های پشت پرده نکردند؟ چرا از میان چهره‌های موجه‌تر خود کاندیدایی را که بتواند نظر فراکسیون‌های دیگر جلب کند، را برای ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی معرفی نکردند؟ چرا زمانی که دیدند و متوجه شدند که فراکسیون ولایی و جمعی از اعضای فراکسیون اعتدالی از میان کاندیدای موجود نظر به انتخاب ذوالنوری دارند، سیاستی به خرج ندادند تا رئیس این کمیسیون چهره‌ای غیر از ذوالنوری حتی یک چهره اصول‌گرا باشد؟ این سوال‌ها و پرسش‌های دیگری که در ذهن هر کدام از ما وجود دارد، پاسخ مشخصی دارد؛ فراکسیون امید که قشر اصلاح‌طلبان جامعه را در مجلس نمایندگی می‌کنند، از همان اولین انتخابات هیات رئیسه که محمدرضا عارف، قافیه را به علی لاریجانی باخت، در جایگاه انفعال و تماشای قدرت گرفتن رقیب قرار گرفتند و هر سال بیشتر از سال قبل از آن در مجلس در اتخاذ سیاست‌های ناکام ماندند. اما این توجیه و توضیح دلیل نمی‌شود که اصلاح‌طلبان مجلس نخواهند یا نتوانند جلوی تندروی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را بگیرند.