چين به خاطر ايران ريسك نمي‌كند

عبدالرضا فرجی راد
در گفت‌وگو با «آرمان»:
چين به خاطر ايران
ريسك نمي‌كند


سیاست خارجی ایران تعامل با روس‌هاست
آرمان- مرتضی رفیعی: طی روزهای گذشته پایگاه اطلاع‌رسانی هیل گزارش داد سناتورهای آمریکایی طرح محدود کردن توانایی دونالد ترامپ برای جنگ با ایران را رد کردند. بر اساس این گزارش بیش از 40 سناتور علیه طرح پیشنهادی دموکرات‌ها رای دادند و بدین ترتیب مانع از آن شدند که این طرح 60 رای موافق مورد نیاز برای افزوده شدن به عنوان یک متمم به قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا را به‌دست بیاورد. از سوی دیگر مجلس نمایندگان ۲۵۱ به۱۷۰ متممی را به قانون موجود افزودند تا مانع از اعلان جنگ مستقیم رئیس‌جمهور علیه ایران شود. طبق این متمم ترامپ بدون مجوز کنگره نمی‌تواند وارد جنگ با ایران شود. این طرح باعث محدودیت اختیارات رئیس‌جمهور آمریکا برای آغاز جنگ با ایران بدون مشورت با کنگره می‌شود. به همین منظور «آرمان» گفت‌وگوی کوتاهی را با عبدالرضا فرجی راد سفیر اسبق ایران در مجارستان ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید:
با توجه به دو مصوبه متناقض کنگره و سنای آمریکا در رابطه با اختیارات رئیس‌جمهور برای آغاز جنگ، آیا مشخصا ترامپ بدون مجوز کنگره می‌تواند جنگی را آغاز کند؟
بعد از حادثه 11 سپتامبر مجوزی به رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده داده شد تا بتواند در شرایط اضطراری مجوز حمله را داشته باشد. ترامپ با توجه به آنکه جمهوریخواهان اکثریت کرسی‌ها را در سنا در دست دارند و از سوی دیگر نیز اکثریت نمایندگان کنگره اعلام کرده بودند که مخالف هرگونه حمله احتمالی هستند، از این مساله استفاده و آن را در سنا مطرح کرد. لذا سنا همان مجوز پیشین شرایط اضطراری را تایید کرد. اما مصوبه‌ای که کنگره تصویب کرد با توجه به آنکه مجلس نمایندگان آمریکا از اهمیت بالاتری نسبت به سنا برخوردار است، مهم‌تر است. باید بدانیم سنا مکمل کنگره است، کنگره مصوبه تازه‌ای را بر اساس نگرانی‌هایی که نمایندگان دارند به تصویب رساند که بر مبنای آن رئیس‌جمهور بدون مجوز کنگره نمی‌تواند جنگی را آغاز کند. البته این دو مصوبه سنا و کنگره با یکدیگر در تناقض بوده اما آنچه از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار بوده مصوبه‌ای است که به تصویب کنگره می‌رسد. لذا خواسته‌های رئیس‌جمهور ابتدا باید نظر کنگره را جلب و بعد از آن در سنا تایید شود. لذا مصوبه کنگره بر سنا اولویت دارد.
با توجه به آنکه کیم داروک سفیر بریتانیا در واشنگتن در یکی از ایمیل‌هایش به لندن صراحتا اعلام می‌دارد که ترامپ از لج اوباما از برجام خارج شد، همچنین پس از اتفاقاتی که منجر به استعفای سفیر بریتانیا در آمریکا شد، مشخصا رفتارهای تخاصمی ترامپ از برجام گرفته تا با متحدین نزدیکش در چه چارچوبی قابل تحلیل است؟
این گونه رفتارهای ترامپ کاملا طبیعی است چون ایشان فقط با سفیر بریتانیا اینگونه رفتار نکرده است. ترامپ حتی جورج بوش جمهوریخواه را نیز مورد طعنه و انتقادات خود قرار داده است. واقعیت آن است که سفیر بریتانیا درست گفته است. یکی از دلایلی که ترامپ برای برهم زدن برجام مطرح داشته همین مساله‌ای است که کیم داروک گفته است. روزی نیست که ترامپ حساسیت به تصمیمات دولت پیشین به‌ویژه شخص اوباما به دلیل اعتقادات نژادپرستانه‌اش انجام نداده باشد. ترامپ مکررا به برجام، اوباما و کری به دلیل امضای توافق هسته‌ای می‌تازد. متاسفانه در داخل بریتانیا بوریس جانسون که شانس نخست وزیری نیز دارد تا حدودی نسبت به سفیر انتقاد داشته است. چون جانسون به حمایت آمریکا برای پیروزی در برابر جرمی هانت نیاز دارد. لذا این مسائل را مطرح می‌دارد. به عبارت دیگر رفتار ترامپ، ساختار سیاسی داخلی کشوری قدرتمند در اروپا همانند بریتانیا را نیز دچار تزلزل، اختلاف و بی‌اعتمادی می‌کند. سفیر بریتانیا صراحتا در گزارشی که به لندن داده اعلام داشته که در داخل کاخ سفید همه چیز متزلزل و اختلاف نظرات فراوان است. همگان می‌دانند که ترامپ مسائل را شخصی و از زاویه دید و منافع شخصی و نه منافع مالیات دهندگان آمریکایی می‌بیند. ترامپ تمامی حرکات و رفتارش معطوف به منافع شخصی و پیروزی در انتخابات است. طی روزهای گذشته اعلام داشت که روس‌ها و چینی‌ها در پی آنند که جو بایدن رئیس‌جمهور شود. به گونه‌ای ترامپ به دنبال آن است که این گونه وانمود نماید که خارجی‌ها در پی دخالت در انتخابات هستند. همچنین تناقضاتی نیز در رابطه با ایران از وی دیده می‌شود. هر چند تا حدودی همگان را با اینگونه تناقض‌گویی‌ها گیج کرده، اما اینگونه رفتارها سبب به‌وجود آمدن بی‌اعتمادی در سطح نظام بین‌الملل شده است. بنابراین زمانی که به عنوان نمونه مکرون پیامی را از جانب کاخ سفید به رئیس‌جمهور ایران منتقل می‌کند، خود وی نیز مطمئن نیست که آیا این پیام پابرجا خواهد بود یا ترامپ چند روز بعد مساله متناقضی را مطرح می‌کند. حتی یک روز قبل از ورود نخست وزیر ژاپن به تهران برای میانجیگری و کاهش تنش میان تهران-واشنگتن، وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم‌های تازه‌ای بر علیه صنایع پتروشیمی کشورمان اعمال داشت که تناقضی آشکار بود.
برخی از کارشناسان بر این نظرند که حداقل روس‌ها و چینی‌ها آنچنان که باید و شاید برای حفظ برجام تلاش نمی‌کنند. هر چند آنها در مواضع اعلامی و تریبون‌های رسمی از ایران حمایت می‌کنند اما در سیاست‌های اعمالی خودشان عملا با تحریم‌های ظالمانه آمریکایی‌ها بر علیه مردم ایران همکاری می‌کنند. آیا از دیدگاه شما این گونه است؟
روس‌ها به دلیل مساله اوکراین مورد تحریم قرار دارند و چندین شرکت روسی نیز جریمه پرداخت کرده‌اند، لذا نمی‌خواهند که روابطشان با آمریکایی‌ها خصمانه شود و احتیاط می‌کنند تا شرکت‌هایشان جریمه نشود. ضمن آنکه گفت‌وگوهایی را در خصوص نفت با ایران انجام داده که ممکن است به نتیجه برسد. چینی‌ها نیز همین وضعیت را دارند. چینی‌ها تا قبل از وضع تعرفه‌های سنگینی که ترامپ بر ضد کالاهای آنها بست بسیار محتاط بودند اما از آن به بعد تا حدودی از لاک دفاعی بیرون آمدند. لذا قرار است با توجه به توافقاتی که انجام شده مقداری نفت از ایران خریداری کنند. اما هنوز توافق جدید اجرایی نشده است. اما اگر منظور این است که چینی‌ها ریسک نمی‌کنند این مساله درست است. چینی‌ها دست به ریسک‌های بزرگ نمی‌زنند. همچنین در پی آن هستند که اگر تبادلاتی هر چند محدود با ایران انجام می‌دهند، دور از رسانه‌ها باشد. تا بتوانند تبادلات خودشان را با آمریکایی‌ها پیش ببرند. آنقدر که در رابطه با روسیه ما به آنها نفع می‌رسانیم آنها به ما نفع نمی‌رسانند. نتیجه احتمالی فشارهای آمریکایی‌ها از دیدگاه آنها این است که ایران تغییر سیاست داده و به سمت غرب برود که این بدان معناست که تمام کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نتوانند از طریق جنوب (ایران) با غرب در ارتباط باشند. به عنوان مثال چون آمریکا اجازه احداث خط لوله از طریق ایران را نمی‌دهد ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان مجبورند نفت و گاز خودشان را به روس‌ها بدهند. لذا سیاست خارجی ایران تعامل با روس‌هاست. یکی از دلایلی که روس‌ها وارد سوریه شدند همین مساله بود. روس‌ها نگران بودند که سیاست خارجی ایران تغییر کند. چینی‌ها نیز همین گونه هستند. ایران با سیاست خارجی مستقلش دست قدرت‌های فرا منطقه‌ای را بسته است.