«همدلی» تاثیرات حذف یا افزایش یارانه در اقتصاد را بررسی کرد سرمایه‌های ملی؛ قربانی پوپولیسم

همدلی| گروه اقتصادی، فاطمه آقایی‌فرد: «چندین سال است که مجلس به دولت اختیار تام داده است تا یارانه پردرآمدها را حذف نکند، اما متاسفانه معلوم نیست که دولت چرا این قانون را اجرا نمی‌کند؟»، این جدیدترین واکنش یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه به یارانه‌هاست.
مهرداد لاهوتی، در حالی از عدم اقدام دولت برای حذف یارانه دهک‌های درآمدی بالا، در گفت‌وگو با نود اقتصادی، انتقاد می‌کند که شعارها در این باره تمامی ندارد. آنطور که چند روز پیش محمود احمدی‌نژاد به رسانه‌ها گفته بود: «یارانه نقدی باید یک میلیون تومان باشد».
این در حالی است که بر اساس گزارش‌ها، یارانه‌های پیدا و پنهان، بیش از دو برابر بودجه کشور است و بسیاری از آگاهان اقتصادی به دولت توصیه می‌کنند تا یارانه دهک‌های درآمدی بالا را حذف کند.
به نظر می‌رسد همین 45 هزار و 500 تومان یارانه‌ای که هر ماه به حساب سرپرستان خانوار واریز می‌شود، دردسرهای بسیاری را برای دولت و مردم ایجاد کرده است؛ همان مبلغی که در مقابل تورم عجیب این‌روزها، نه می‌تواند بخش زیادی از هزینه‌های دهک‌های ضعیف و متوسط را پوشش دهد و نه اینکه می‌تواند به بهانه افزایش قیمت حامل‌های انرژی، وضعیت اقتصادی دولت را بهتر از گذشته کند.


اواخر دهه هشتاد و همزمان با فعالیت دولت دهم بود که طرح هدفمندسازی یارانه‌ها با در نظر گرفتن اهدافی آرمانی در راستای واقعی شدن قیمت‌ها اجرایی شد. براساس این طرح قرار بود یارانه مواد سوختی، حامل‌های انرژی و ... حذف و با پرداخت نقدی آن به مردم، تا حد قابل توجهی از میزان تقاضا کاسته و مانع رشد تورم شود و در نهایت دولت درآمد حاصل از این طرح را در بخش تولید، صنعت و زیرساخت‌های عمرانی و خدماتی کشور هزینه کند و موجب افزایش قدرت اقتصادی مردم از طریق پس‌انداز مازاد وجوه نقدی شود.
بر اساس گزارش‌ها، دولت احمدی‌نژاد در آن زمان از اجرای این طرح با نام جراحی بزرگ اقتصادی، یاد کرد، اما این طرح هیچ‌گاه به اهداف آرمانی خود دست پیدا نکرد و تبعات منفی و ناموفق آن به خصوص از دهه 90 یک به یک نمایان شد. بنابر آمار رسمی وزارت امور اقتصاد و دارایی، فاز نخست طرح هدفمندی یارانه ها با شکست مواجه شد و با کاسته شدن قشر متوسط جامعه موجب ورود خانواده‌های بیشتری به زیر خط فقر شد. در اصل یکی از اهداف هدفمندسازی یارانه‌ها این بود که شاهد کاهش مصرف انرژی باشیم، اما آمارها نشان می‌دهد که طی چند سال گذشته مصرف مردم هیچ گونه تغییری در مسیر کاهش نداشت و حتی در برخی موارد با افزایش مصرف مواجه بودیم. از سوی دیگر به دلیل مسائل سیاسی و اقتصادی و افزایش افسارگسیخته نرخ ارز، سکه و ... روز به روز از ارزش یارانه نقدی که دولت ماهیانه به حساب سرپرستان خانوار واریز می‌کند، کاسته می‌شود.
کارشناسان اقتصادی معتقدند در نوسانات ارزی به طور قطع نرخ تورم افزایش خواهد یافت که در این شرایط قشر متوسط و ضعیف جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و یارانه نقدی دیگر نمی‌تواند گرهی از مشکلات آنها باز کند.
اکنون که نزدیک به یک دهه از آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانه می‌گذرد، با وجود اظهارنظرها و توصیه‌های مختلفی که از سوی کارشناسان و متخصصان اقتصادی درباره اجرا و یا عدم اجرای این طرح در آینده زده می‌شود، مردم توصیف دیگری از رقم یارانه نقدی دارند. مردمی که ماهیانه یارانه 45 هزار و 500 تومانی دریافت می‌کنند، بهای کالاهای مصرفی و سبد معیشت آنها روز به روز افزایش یافته و براساس دلار بالای 13 هزار تومان تعیین می‌شود.
هر چند باز شدن پای یارانه به اقتصاد به نظر می‌رسد برای دولت حتی بیشتر از مردم، دردسر آفرین شده است. چرا که قانون هدفمندی یارانه‌ها این امید را در افکار عمومی ایجاد کرد تا با هدفمند کردن پرداخت‌ها زمینه کمک به اقشار کم درآمد جامعه، توزیع برابر منابع و تقویت اشتغال و رفاه عمومی فراهم شود. اما آنچه در عمل و برخلاف متن قانون هدفمندی اجرا شد، غیرهدفمند کردن این منابع مالی و افزودن بر کسری بودجه سالانه دولت بوده است. به گونه‌ای که سال به سال تعداد یارانه بگیران افزایش یافته است. در سال ۸۹ این تعداد برابر با ۶۷ میلیون نفر بوده است و در سال 97 به عدد هفتاد و هفت میلیون نفر رسیده است. به گونه‌ای که همه دهک‌های اقتصادی و طبقات بالا نیز یارانه خود را دریافت می‌کنند.
بر اساس گزارش‌ها، در لایحه بودجه ۹۵ آمده بود که دولت باید یارانه نقدی سه دهک پر درآمد (حدود ۲۴ میلیون نفر) را از فهرست یارانه بگیران خارج کند که اجرایی نشد. بر اساس برآوردها، این تعداد جمعیت ماهانه بیش از هزار میلیارد تومان (حدود یک‌سوم مبلغ یارانه‌ها) و سالانه حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان یارانه را به خود اختصاص می‌دهند. این در حالی است که در بودجه سال ۹۸ همچنان به پرداخت یارانه نقدی تاکید ش و حالا دولت به دلیل نبود سازوکارهای مناسب برای تشخیص افراد پر درآمد برای حذف یارانه آنها، همچنان به پرداخت‌ها به این دهک‌ها ادامه می‌دهد. این پرداخت یارانه به افراد ثروتمند جامعه در حالی است که بهارستانی‌ها به دولت این اختیار را داده‌اند تا یارانه دهک‌های درآمدی بالا را حذف کند و دولت هنوز عزمی برای این کار ندارد.
با چنین روندی و با توجه به محدود شدن درآمدهای نفتی، به نظر می‌رسد که دولت در سال جاری با کسری بودجه ناشی از پرداخت‌های غیر هدفمند یارانه‌ها مواجه شود. چرا که سال 96 این کسری حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
سالانه نزدیک به ۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه برای دولت به منظور پرداخت یارانه در دو بخش نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی و افزایش مستمری خانوارهای هدف ایجاد می‌شود. این نوع اجرای قانون ضمن ترجیح منافع کوتاه مدت بر بلند مدت، سبب شده است دولت پس از ده سال ناتوان از افزایش یارانه‌ها برای دهک‌های پایین جامعه باشد. زیرا که هر نوع افزایش پرداختی با این حجم از جمعیت یارانه بگیر به معنای افزایش کسری بودجه بیشتر خواهد بود.