چرا تعیین نرخ پایه دستمزد فیلمنامه‌نویسان اهمیت دارد؟ در جست و جوی حقوق از دست رفته

گروه فرهنگ و هنر - حدودا یک هفته پیش شورای مرکزی کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران نرخ پایه‌ای را برای دستمزد قرارداد نگارش فیلمنامه در سال ۱۳۹۸ اعلام کرد؛ اتفاقی که با حمایت فیلمنامه‌نویسان روبه‌رو شد. اما چرا تعیین این نرخ تا این اندازه مهم بود؟
یازدهم مرداد ماه شورای مرکزی کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران در جهت صیانت کاری و دفاع از حقوق صنفی همکاران، در تازه‌ترین جلسه‌ خود پس از بحث و بررسی‌های کارشناسی، به اتفاق آرا‌ نرخ پایه دستمزد قراردادهای نگارش فیلمنامه را در سال ۱۳۹۸ مصوب کرد. بر این اساس نرخ پایه پیشنهادی کانون برای نگارش فیلمنامه‌ سینمایی مبلغ ۸۰ میلیون تومان به عنوان رقم پایه پیشنهاد شد. به گفته این کانون با توجه به مناسبات و ملاحظه‌های حرفه‌ای مانند سابقه و تجربه فیلمنامه‌نویس، ژانر (گونه) فیلمنامه، زمان مورد نیاز برای تحقیق و پژوهش، حضور سفارش‌دهنده بین‌المللی و‌... این نرخ امکان افزایش دارد. همچنین برای نگارش فیلمنامه‌ سریال‌های تلویزیونی مبلغ ۱۵ میلیون تومان برای هر قسمت به عنوان رقم پایه اعلام می‌شود. برای فیلمنامه‌ سریال‌های رسانه خانگی مبلغ ۳۰ میلیون تومان برای هر قسمت به عنوان حداقل رقم پایه‌ قرارداد پیشنهاد شد.
پرداخت زیر ۸۰ میلیون تومان به فیلمنامه‌نویس ظلم است
خسرو نقیبی، سخنگو و عضو شورای مرکزی کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران درباره چرایی تصویب این نرخ گفته بود: ماجرا از جایی کلید خورد که عدد بودجه تولید سینمای ایران به شدت بالا رفت و این موضوع در شرایطی بود که تهیه‌کنندگان سینمای ایران این بالا رفتن دستمزد و بودجه را بیشتر برای بازیگران و یا بخشی از عوامل فنی که نفوذ صنفی داشتند و توانسته بودند جایگاه خودشان را محرز کنند، در نظر می‌گرفتند، اما این اتفاق برای فیلمنامه که به عنوان رکن اصلی و پایه ماجرا اهمیت داشت، نیفتاد.


او افزود: یک قانون قدیمی وجود دارد مبنی بر اینکه پنج درصد بودجه یک فیلم به طور حداقلی باید دستمزد فیلمنامه باشد، اما رقم‌هایی که به اعضای صنف فیلمنامه‌نویس و یا حتی فیلمنامه‌نویسان مستقل داده می‌شود، رقم‌های خیلی پایین‌تری است. این در حالی است که فیلمنامه‌نویسان حرفه‌ای در یکی دو سال اخیر دستمزدهای بالای ۲۰۰ میلیون تومان می‌گیرند، یعنی همان پنج درصد بودجه کل فیلم. مجموعه این ماجرا و شکایاتی که فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران به اعضای شورای کانون فیلمنامه‌نویسان می‌کردند و خواستار حمایت از دستمزدهای‌شان بودند، موجب شد که ما در‌این‌باره بررسی کنیم.
نقیبی گفت: پرداخت زیر ۸۰ میلیون تومان به فیلمنامه‌نویس ظلم است در حق یکی از سه صنف اصلی سینمای ایران. کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس مثلث اصلی شکل‌گیری یک فیلم‌ سینمایی هستند و پرداخت زیر ۸۰ میلیون تومان به فیلمنامه‌نویس یعنی سهم او به زیر دو درصد از بودجه یک فیلم می‌رسد و این اتفاق دور از شان یک فیلمنامه‌نویس است.
حقوق فیلمنامه‌نویسان برای هیچ نهادی مهم نیست
شادمهر راستین، منتقد و فیلمنامه‌نویس آثار سینمایی و تلویزیونی نیز با انتقاد نسبت به وضعیت فیلمنامه‌نویسان در ایران درباره گفت: ما عملا چیزی به اسم فیلمنامه‌نویسی به عنوان یک صنف که بتواند فعالیت کند و تاثیرگذار باشد، نداریم بنابراین می‌دانم دوستان کانون فیلمنامه‌نویسان تلاش کردند حداقل حقوق فیلمنامه‌نویسان را رعایت کنند ولی حقوق فیلمنامه‌نویسان برای هیچ نهادی در ایران اهمیتی ندارد. این نگرانی وقتی بیشتر می‌شود که ضمانت اجرایی چنین نرخ‌نامه‌ای تقریبا نزدیک به صفر است. اعضای کانون فیلمنامه‌نویسان با حساسیت و درایت تصمیم گرفتند نرخ نگارش فیلمنامه را در جهت حمایت از فیلمنامه‌نویسان قیمت‌گذاری کنند اما اصلا صنفی به نام فیلمنامه‌نویسان و شغلی به نام فیلمنامه‌نویسی مورد توجه هیچ نهادی نیست؛ نه وزارت ارشاد، نه فارابی و نه نهادهایی که ماموریت به انجام امور فرهنگی و فیلمنامه‌ای سینما رسیدگی کنند، توجهی به این حوزه ندارند. او افزود: وقتی این حوزه هیچ اهمیتی برایشان ندارد و عملا ماموریت خودشان را انجام نمی‌دهند طبیعی است که اگر صنفی حامی‌ای نداشته باشد، هر کسی می‌تواند حقوق آن صنف را زائل کند. این در حالی است که دولت بودجه و پرسنل برای جلوگیری از این امر دارد و حمایت از صنوف جزو دستورالعمل‌های همه نهادهای دولتی است اما کاملا به دلایل تاریخی و فرهنگی این نهادها هیچ علاقه‌ای به حمایت از فیلمنامه‌نویسان ندارند.
راستین توضیح داد: وضعیت فیلمنامه ایران برای هیچ ‌کسی اهمیتی ندارد چون این حوزه اصلا در سینما جزو مناسبات فرهنگی و سینمایی قرار نمی‌گیرد بنابراین به امان خدا سپرده شده و با جایزه‌ای که به فیلمنامه‌نویسی داده می‌شود، فکر می‌کنند به اوضاع این حوزه رسیدگی کرده‌اند. دلیلش شاید درست باشد؛ ما با کسی در سینما مواجه هستیم که فکر و اندیشه دارد، می‌خواهد آن را انتقال بدهد و همین جا چالش اصلی شکل می‌گیرد، در چنین حالتی برخی می‌گویند اگر کسی فکر و اندیشه دارد خودش پول جور کند و آن را تبدیل به فیلم کند بنابراین در این مناسبات کارگردان به عنوان کسی که فکر دارد و فیلم می‌سازد و تهیه‌کننده به عنوان کسی که فکر دارد و پولش را می‌تواند از نهادهای دولتی بگیرد، اقدام به کار می‌کند و کسی پول نمی‌دهد تا اندیشه کس دیگری را فیلم کند. راستین درباره قیمت‌های اعلام شده از سوی کانون فیلمنامه‌نویسان هم گفت: من اصلا قیمت‌ها را نخوانده‌ام و اصلا نمی‌خواهم بدانم این قیمت‌ها چقدر است، چون به نظرم مناسبات قراردادی برای فیلمنامه تضمین‌های خود را می‌خواهد و طرف سوم این قرارداد بنیاد سینمایی فارابی یا وزارت ارشاد است. سلب مسئولیت این ۲ نهاد در این قراردادها عملا این قراردادها را از الزام‌اجرایی سلب می‌کند یعنی نهاد دولتی مسئولیت دارد که از این بخش حمایت کند وقتی حمایت نمی‌کند هر حرکتی انجام شود اگر مثبت باشد، در جهت منافع خود از آن استفاده می‌کنند و اگر هم موفق نشود می‌گویند چرا قبلش به ما نگفتید؟
سینمای ما تهیه‌کننده‌سالار شده
جابر قاسمعلی، فیلمنامه‌نویس نیز درباره وضعیت فیلمنامه‌نویسی سینمای ایران گفت: فیلمنامه‌نویسی تابعی است از متغیر شرایط اجتماعی و سیاسی و شرایطی که بر سینما حاکم است. بر این مبنا، فیلمنامه‌نویسی به‌روزرسانی و در آن دگرگونی ایجاد می‌شود. در حال حاضر غالب فیلم‌های ما به سمت «کمدی» می‌روند و این موضوع هم به واسطه این است که سینمای ما تهیه‌کننده‌سالار شده و حتی با اغماض می‌گویم سرمایه‌گذارسالار شده است. می‌گویند ما مشکل فیلمنامه داریم، اما اصلا اینطور نیست، بلکه ما یک مشکل داریم و آن هم تامین سرمایه است. وقتی تامین سرمایه به راحتی امکان‌پذیر نیست، قاعدتا آن کسی که با پول وارد سینما شده، تصمیم می‌گیرد چه چیزی ساخته شود. قاسمعلی در ادامه بیان کرد: در چنین حالتی دولت باید اقدامی انجام دهد که آن هم با کمبود بودجه مواجه است و از فیلم‌هایی که باید به طور طبیعی حمایت کند، پشتیبانی نمی‌کند مگر از فیلم‌هایی که اهداف خاصی برایش دارند. بنابراین حمایت از جریان کلی سینما و گونه‌های مختلف فیلمنامه‌ها اتفاق نمی‌افتد. در چنین اوضاعی فیلمنامه‌نویس یا فیلم‌ساز می‌مانند با سرمایه‌گذار که تصمیم می‌گیرد چه فیلمی بسازد. به همین خاطر است فیلمنامه‌نویسان به در بسته می‌خورند و سینما یک رویکرد خاص و انحصاری پیدا کرده است. تعداد افرادی که در سینما واجد شرایط کار هستند زیاد است اما شرایط به‌کارگیری این عده یا وجود ندارد و یا خیلی کم است. شاید فیلمنامه را بتوان مهم‌ترین بخش هر اثر سینمایی یا تلویزیونی دانست، چون اندیشه و تفکر او است که به اثر هویت می‌بخشد. بنابراین تامین مالی این افراد از جمله مهم‌ترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار بگیرد تا فیلمنامه‌نویسان مجبور نباشند برای گذران زندگی تن به نوشتن هر فیلمنامه سخیف و کم‌مایه‌ای دهند و این شاید یکی از راه‌های برون‌رفت ما از وضعیت سینمای کم‌تفکر امروز باشد.