پـــدر معنـــوی ورزش

آزاده پیراکوه
  25 دی‌ماه 96، وقتی که حکم ریاستش را از اعضای مجمع کمیته گرفت، هنوز خیلی‌ها باورش نداشتند. حضورش در ورزش را فرمایشی می‌دانستند و برگرفته از یک معادله سیاسی. معرفی‌اش به‌عنوان کارشناس نخبه ورزشی، دلیل محکمی برای مخالفان حضورش بود تا به این انتخاب نقد کنند اما حالا که یک سال و نیم از انتخابات می‌گذرد، همه چیز تغییر کرده است.
نه اینکه نقدهای اولیه بی‌اساس باشند اما در سایه حضور پرقدرت رضا صالحی‌امیری در ساختمان سئول، رنگ باخته‌اند. اگر در روز اول، صالحی‌امیری به‌عنوان یک غریبه وارد ورزش شد اما با رویه‌ای که پیش گرفت، خیلی زود آشنا شد تا جایی که حالا بیشتر از اینکه وزیر ورزش میزبان ورزشی‌ها باشد؛ رفت و آمد اهالی ورزش به دفتر رئیس کمیته ملی المپیک انجام می‌شود.
او که انگار خیلی خوب ورزشی‌ها را شناخته، از بدو ورود تلاش کرد اهالی ورزش را دور هم جمع کند. راه‌اندازی کمیسیون‌ها و جمع کردن بیش از 150 نفر از افرادی که مدعی‌اند در ورزش حرفی برای گفتن دارند، در قالب این کمیسیون‌ها یکی از اقداماتی است که در راستای هم‌افزایی از سوی صالحی‌امیری انجام شده است اگرچه همه چیز به کمیسیون‌ها، موزه ورزش، نشست‌های مستمر با رؤسای فدراسیون‌ها و حتی خبرنگاران خلاصه نمی‌شود.


صالحی‌امیری بر خلاف برخی از مدیران سابق، سعی کرده ارتباط مستقیم با ورزشی‌ها داشته باشد تا جایی که ورزشکاران هم او را امین خود می‌دانند و پیش از اینکه مسائل‌شان را به رئیس فدراسیون‌شان بگویند، با او در میان می‌گذارند.
در اینکه چقدر این رفتار درست است یا نه و چه تأثیراتی در یک رشته می‌تواند داشته باشد، پیش از این نوشته‌ایم اما نکته‌ای که نباید از آن غافل شد، این است که از تمام این رفت‌ و آمدها یک پیغام مهم به اهالی ورزش منتقل شده است؛ اینکه صالحی‌امیری حرف اول را در مدیریت ورزش می‌زند.
رئیس کمیته ملی المپک روی اتحاد و همدلی بین دو بخش مدیریتی در ورزش (وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک) تأکید زیادی دارد که البته بیراه هم نیست اما چه کسی است که نداند امروز خیلی از هماهنگی‌ها با او انجام می‌شود. خیلی از افرادی که می‌خواهند کاندیدای فدراسیونی شوند، ابتدا به دیدار او می‌روند. اگرچه صالحی‌امیری در پاسخ می‌گوید که دخالتی ندارد اما همین که کاندیداها به این باور رسیده‌اند که باید به دیدار او بروند، نکته قابل توجهی است.
در ماجرای بازنشستگی مهدی تاج و حواشی‌اش، کدام فرد نزدیک به حوزه مدیریت ورزش است که نداند نشست‌های سه نفره‌ای با حضور سلطانی‌فر، صالحی‌امیری و فرد سومی، برگزار شده است؟ یا اینکه بارها و بارها تلاش‌هایی از سوی نفر رئیس کمیته انجام شد تا این غائله ختم شود؟
همین که در یک برنامه تلویزیونی مجری برنامه سؤال عجیبی از صالحی‌امیری درباره شروع لیگ برتر فوتبال می‌پرسد و او به جای اینکه بگوید (این امور در حوزه اختیارات من نیست) می‌گوید: «قصد داریم در فوتبال دخالت نکنیم» اما در ادامه از نشست‌هایی که در این رابطه برگزار شده، صحبت می‌کند؛ نشانه چیست؟ نشست‌هایی که از ماه‌ها قبل در ارتباط با فوتبال در حضور صالحی‌امیری برگزار شده، زمینه‌ساز گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر علاقه‌مندی او به ریاست در فدراسیون فوتبال یا حداقل اعمال نفوذ در انتخاب رئیس بعدی فوتبال شده است. اگرچه خودش به صراحت این موضوع را رد می‌کند و حتی وقتی در این برنامه از او سؤال می‌شود، می‌گوید که قصدی برای ورود به هیچ فدراسیونی ندارد.
به هر حال او امروز حرف اصلی را در ورزش می‌زند و شاید به همین خاطر فعلاً قصد ورود مستقیم به فدراسیون فوتبال را نداشته باشد اما نمی‌توان راحت از کنار این سؤال گذشت که آیا گزینه‌ای که قرار است مقابل تاج بایستد، با هماهنگی او وارد انتخابات می‌شود؟