روزنامه آرمان ملی
1398/05/31
سرگذشت مشروطه بین دو انقلاب
تاريخنگاري ايراني تا پيش از ورود به دوران جديد، سنتي کهن و درازدامن با ويژگيهاي منحصربهفرد و مشترک با تاريخنگاري در ساير جوامع پيشامدرن دارد؛ خصائصي چون نقليبودن بهجاي رويکرد تحليلي، دولتمحوري، قهرمانگرايي، تقديرباوري و سياستزدگي. به تعبير روشنتر عمده تواريخ در دوران پيشامدرن عموما در دربار شاهان و ثروتمندان و قدرتمندان و به سفارش ايشان، توسط مورخاني مزدبگير نگاشته ميشد، روشن است که در اين تاريخنگاري سفارشي، مورخ اولا بيش از هر چيز حوادث و رويدادهاي سياسي را ميبيند و گزارش ميکند و سير تحول دولتها براي او اهميت بيشتري دارد. ثانيا عمدتا به نامداران و اصطلاحا قهرمانان و شاهان و سرداران و فرماندهان توجه دارد. ثالثا بيشتر بهنقل وقايع و رويدادها، آنهم رخدادهايي چون جنگها و کشورگشاييها و اقدامات سياسي و... توجه دارد. رابعا روايت تاريخ با رويکردي تقديرباورانه و در چارچوب داستاني با ابتدا و انتهاي مشخص، بهگونهاي صورت ميگيرد که انگار جبر تاريخ از ابتدا قرار بوده به لحظه درخشان کنوني يعني دوران مجد و شکوه شاه يا سسله کنوني، بينجامد.با طليعه دوران جديد و ورود مردم به تاريخ، تاريخنگاري هم دگرگون شده و مفروضات و رويکرد مذکور با چالشهاي جدي مواجه شده. در ايران اين اتفاق با انقلاب مشروطه رخ داد، يعني وقتي در اثر فشارهاي مردمي، تحولات بينالمللي، ضعف سياسي و اتحاد نخبگان اقتصادي و روشنفکري و علمي سنتي، سلطنت مطلقه چندهزارساله ناگزير از امضاي سندي شد که قدرت نامحدودش را مشروط کند و بدينسان ايران پاي در دوراني جديد گذاشت، روزگاري پرکشاکش و پرتنش که با گذشت صدوسيزدهسال، کماکان تداوم دارد. همسو با ورود مردم به تاريخ واقعي، تاريخنگاري ايراني نيز دچار چالشهاي جدي شد، يعني ديگر آن رويکرد سنتي با نگاه تقديرباور و دولتگرا و قهرمانسالار، پاسخگوي توضيح واقعيت جاري نبود و نياز به تغيير رهيافت بنيادين در موضوع و روش تاريخنگاري احساس شد.
باقر عاقلي(1308-1392)، حقوقدان، نويسنده، روزنامهنگار و مورخ معاصر اما، بهرغم آنکه در عصر جديد ايران زيسته و در زمينه دانش و نگارش تاريخي نيز يد طولايي دارد، کماکان در چارچوب تاريخنگاري سنتي ايراني قرار ميگيرد. اين مورخ پرکار و دقيق که باستانيپاريزي، مورخ فقيد معاصر، او را «آگاهترين و مطلعترين مورخ معاصر در زمينه شناخت رجال ايران در عصر قاجار و پهلوي» خوانده، صدها مقاله و 25 جلد کتاب ارزشمند در زمينههاي مختلف چون تاريخ رجال سياسي، تاريخ حقوق در ايران، حقوق، علوم سياسي، تکنگاري تاريخي و... نگاشته است. اما بهرغم اين تلاشهاي بيشائبه و ارزنده در زمينه تاريخنگاري و ثبت وقايع و رويدادها و شرححالها، دکتر عاقلي همچنان يک مورخ سنتي يعني شرححالنگار از سويي و معطوف به رجال نامدار از سوي ديگر است. يک دليل اين امر شايد تحصيلات اصلي دانشگاهي دکتر عاقلي در زمينه حقوق از سويي و فعاليتهاي مطبوعاتي او از سوي ديگر بوده. البته باقر عاقلي سالها بعد با ترجمه چند کتابش به زبان انگليسي و ارائه آن به دانشگاه ميشيگان مدرک دکتراي تاريخ از اين دانشگاه گرفت. اما ردپايي از رويکردها و نظريههاي جديد در تاريخنگاري در آثار ايشان به چشم نميخورد. نگاهي به عناوين برخي از آثار اين پژوهشگر پرکار نشانگر اثباتي بر اين ادعاست که او هم خود را در تاريخنگاري عمدتا معطوف به نگارش مشاهير، رجال، سياستمداران برجسته و نخبگان سياسي و اقتصادي کرده است، آثاري چون «شرححال رجال سياسي و نظامي ايران در سه جلد»، «خاندانهاي حکومتگر ايران»، «تيمورتاش در صحنه سياست ايران»، «ذکاءالملک فروغي»، «مشاهير و رجال»، «زندگينامه نصرتالدوله فيروز» و...
کتاب حجيم و ارزشمند «نخستوزيران ايران» يکي از مشهورترين آثار دکتر باقر عاقلي است که تاريخ ايران بين دو انقلاب مشروطه و انقلاب 57 ايران را اينبار از خلال جانشيني نخستوزيران و صدراعظمها بررسي ميکند. اين کتاب با جستاري از نويسنده با عنوان «سرگذشت مشروطه» در حدود 26 صفحه، انگيزه خود را از نگارش تاريخ چنين بيان ميکند: «نگارنده معتقد است تاريخ معاصر را بايد در زمان خود نوشته و الگويي به دست آيندگان داد تا بعدها پس از بهدستآوردن اسناد و مدارک ديگر در تکميل آن بکوشند.» دکتر عاقلي در اين مقدمه تحليلي، سپس به مرور اجمالي وقايع عمده ايران در اين بازه زماني ميپردازد و ضمن ترسيم نقشه کلي کتاب و ارائه چشماندازي کلي از اين تاريخ هفتادوسهساله، و روشنکردن موضع خودش نسبت به اين تاريخ، ميکوشد در بيان وقايع علل و عواملي نيز ارائه کند، براي نمونه او در بيان علل مشروطيت، ويژگيهاي ايران در عصر مظفرالدينشاه را چنين خلاصه ميکند: 1. ديکتاتوري شاه و دربار، 2. فشار اقتصادي، 3.فقدان عدالتخانه، 4. بيبندوباري اقتصادي دربار و 5. باجگيري از مردم و سپس با اشاره به تحولات بينالمللي و آگاهي مردم و نخبگان فکري از اين وقايع، صدور فرمان مشروطيت را نتيجه ميگيرد.
فصول اصلي کتاب اما از صفحه 26 آغاز ميشود، يعني از دوران صدارت ميرزا نصراللهخان مشيرالدوله، اولين نخستوزير عهد مشروطه و در فصل بعدي سلطانعليخان وزيرافخم دومين رئيسالوزراي مشروطه و... بدينترتيب کتاب شامل 75 فصل است و با رعايت تقدم و تاخر زماني، هر فصل به يکي از نخستوزيران ايران دوران مشروطه ايران تا انقلاب 57 اختصاص دارد. بر اين اساس روشن است که فصول کتاب، متناسب با دوران صدارت آن نخستوزير و عمر دولت و کابينه او، کموزياد ميشود. براي نمونه فصل هفتادويکم يعني سيزدهسال نخستوزيري اميرعباس هويدا از اسفند 1342 تا بهار 1356، صدودو صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده، درحالي که دوران نخستوزيري رضا حکمت(سردار فاخر)، پنجاهوچهارمين نخستوزير دوران مشروطه که تنها 6روز(22 آذرماه تا 28 آذرماه 1326) به طول انجاميده، دو صفحه بيشتر نيست! البته حجم فصول تنها به عمر تقويمي دولتها مربوط نيست، بلکه کثرت وقايع و اهميت سياسي آن دوره نيز در ميزان پرداختن به آن اهميت دارد. براي نمونه دو دوره منقطع نخستوزيري محمد مصدق کمي بيش از دوسال طول کشيده، اما قريب به 100صفحه از کتاب را به خود اختصاص ميدهد، زيرا آشکار است که اين دوره، نقطهعطفي تعيينکننده و حساس در ايران بين دو انقلاب است: اوج دوران نهضت مليشدن صنعت نفت و جنبش مردمي عليه استبداد و استعمار که درنهايت با کودتاي دربار و مخالفان مصدق و آمريکا و انگليس به سرنوشتي شوم ختم شد.
نويسنده در هر فصل ضمن اشاره به زندگي و پيشينه خانوادگي و اقدامات نخستوزير مذکور، زمينه سياسي و اجتماعي و شرايط جامعه را نيز توضيح ميدهد و درنتيجه ميتوان کتاب را از ابتدا تا انتها به صورت روايت تاريخ سياسي ايران بين دو انقلاب تلقي کرد. نثر کتاب روزنامهنگارانه است و شکل آن نيز همچنين، يعني فاقد ارجاعات مستقيم و ارائه مستندات تاريخي به شکل دانشگاهي و تحقيقي. تنها در انتهاي مقاله آغازين کتاب به اشخاصي که مستقيما و به صورت شفاهي از آنها اطلاعاتي آمده اشاره شده و در پايان کتاب نيز منابع و مآخذ آن ارائه شده است. در داوري نهايي بايد گفت که «نخستوزيران ايران»، اثري خوشخوان، جذاب و خواندني که در قياس با آثار مشابهي چون «از سيد ضيا تا بختيار»(نوشته مسعود بهنود)، هم شمول بيشتري دارد و هم اطلاعات و دادههاي موثقتر و مستندتر. نويسنده فقيد کتاب، مهارت بالايي در نگارش آثار زندگينامهاي و شرححالي دارد، بهخصوص آگاهيهاي فراوان و مستندي درباره نخبگان سياسي ايران. از اين حيث کتاب او منبع جامع و قابل اطميناني براي همه محققان و پژوهشگران تاريخ معاصر ايران است، ضمن آنکه رويکرد نخبهگراي کتاب و تاکيدش بر روايت زندگي و اقدامات شخصيتها، به آن وجه عامهپسند و جذاب داده و مخاطب عمومي و علاقهمند ميتواند آن را از ابتدا تا انتها به هدف مروري بر مهمترين رويدادهاي ايران بخواند. يکي از نکات جالبتوجه کتاب، جابهجايي 75 نخستوزير در طول 73 سال است، واقعيتي عبرتآموز و تلخ که نشانگر تاريخي پرتنش در جامعهاي به تعبير همايون کاتوزيان کوتاهمدت و کلنگي است. نکته آموزندهتر آنکه در روزگاري که اين جابهجاييها کمتر و ثبات بيشتر است، جامعه نيز از نظر همه شاخصهاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي وضعيت بهتري دارد. اوج اين ثبات به سالهاي دهه 1340 تا اوايل دهه 1350 بازميگردد، اگرچه همان دوران نيز وضعيت توسعه سياسي مساعد نبود و فقدان توسعه چندجانبه و پايدار سبب شد که با بحران نفتي اوايل دهه 1350 شرايط شکننده به يکباره دگرگون شود و مداري ديگر از بيثباتي آغاز شود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
درهاي گشودهآزادي به روي زنان
رونمایی از «ریال پارسه»
قرار منع تعقيب براي آمليلاريجاني صادر شد
تاكسیهای زرد روی خط قرمز
تا مرد سخن نگفته باشد
سرگذشت مشروطه بین دو انقلاب
«تولید داخلی» «کلید حل مشکلات»
بخش بزرگی از زنان خانهدار ایرانی «بیکار پنهان» هستند
١٠٠هزار ميليارد «زيانانباشته خودروسازان»
آنچه بخش مسکن نیاز دارد
ضرورت حضور زنان توانمند در پستهای مدیریتی
گوش شنوای دولت نسبت به فرمایشات رهبری
برخی ناآگاهی مردم را یک فرصت میدانند!
سفیر بعدی ایران در فنلاند یک زن است
همه ايرلاينهاي داخلي گرانفروشند