جامعه امروز ایران هزینه‌های گزاف می‌پردازد!

 
 
 
 


اصلاح‌طلبان و اصولگرايان در مواجهه با ادبيات زير پوست جامعه که متاثر از ادبيات دهکده جهاني است دچار وارفتگي موازين پيشين خود شده‌اند! آنان بدون پيش‌بيني تاثيرگذاري فناوري و تکنولوژي در جامعه امروز ايران، متر و مقياس شان حکومتي و رسمي بوده است. واژه مردم براي شان يک لفظ بود نه يک واقعيت جريان ساز و جامعه ساز! آيت‌ا... هاشمي به درستي گونه به گونه شدن ادبيات زيستي جامعه ايران که متاثر از ادبيات جهاني بود را درک کرده بود و بر همين اساس واژگاني مثل فقه پويا و متناسب شدن با اقتضاي زماني در ساختار ذهني ايشان جريان هميشگي داشت! سياستمداري که حال و قال پيدا و پنهان جامعه و همين طور ادبيات غالب جامعه جهاني را نداند سياستمدار تاثير گذار نيست! اينکه مدام با تاکتيک‌هاي مختلف به دنبال حفظ وضع موجود و مهم‌تر اينکه از تغيير و تبديل ترس داشته باشيم نمي‌توانيم نام نيک و تاثيرگذاري از خود در صفحه تاريخ ثبت کنيم! فناوري و تکنولوژي ذهني جوامع را آگاه‌تر ساخته است و اين آگاهي چيزي نيست که قابل کتمان باشد. اين درست که ادبيات قدرت در نقاطي که آسيب پذير مي‌شود حتي وقعي به ادبيات‌هاي تاثيرگذار داده‌هاي محلي و جهاني نمي‌گذارد! و براي حفظ موجوديت خويش اقدام و عمل‌هايي متناسب با حفظ وضع موجود خود دارد! و به عبارتي در اين فضا است که خواست و مطالبات جامعه با تشخيص برخي تصميم سازان مغايرت پيدا مي‌کند! بايد تعارف را کنار گذاشت و هيچ گونه استنادات تاريخي مشابهتي با واقعيت‌هاي جامعه امروز ندارد وقتي پديده هم زماني و يکپارچگي اطلاعات و تصاوير تحت عنوان ادبيات دهکده جهاني در معرض ديد جامعه جهاني قرار دارد و کوچک‌ترين کنش و واکنشي بازتاب جهاني پيدا مي‌کند و يکپارچگي فرهنگي قابل فهم شده و از بدوي‌ترين تمدن و مدرن‌ترين آنها اگر هم به شکل هم زماني رخ بدهد تعجب آفرين نيست! بايد سياستمداران جامعه امروز ايران با هوشمندي نظاره‌گر واقعيت‌هاي محلي و جهاني باشند! و متناسب با خرد جامعه امروز دست به تصميم‌سازي و تصميم‌گيري بزنند! نبايد به دلايل عدم واقعيت انگاري، جامعه هزينه‌هايي بپردازد که در فرآيند زمان آن هزينه‌ها به دليل وجود نداشتن پيش‌بيني و دور انديشي هزينه‌هايي غير متناسب و گزاف به شمار بيايد! اگر برخي از سياستمداران جامعه امروز ايران جامعه‌دان و آينده خوان باشند با ايجاد گفتمان‌هاي مناسب از ايجاد هزينه‌هاي غير ضرور جلوگيري مي‌کنند! قدرت اجبار زمان با هيچ گفتماني خويشي ندارد بنابراين وقتي به سير تحولات پس از انقلاب جامعه نگاه مي‌کنيم با تقليل يافتگي بسياري از موضوعات زيستي مواجه مي‌شويم. هوشمندي به اين نيست که جامعه مسافت‌هاي زيادي بپيمايد و به دليل همان خاصيت قدرت اجبار زمان دوباره به نقطه سر خط برسد! فناوري و تکنولوژي به داد جوامع کمتر توسعه يافته رسيده است. بنابراين جامعه امروز ايران مي‌تواند با کم‌ترين هزينه و با حفظ اصول و چارچوب‌هاي آغازين همراه با واقعيت‌هاي جامعه جهاني شود. از اين‌رو بايد قدرت تاثيرگذاري شبکه‌هاي اجتماعي را به رسميت شناخت و به عنوان يکي از اضلاع جامعه ساز همراه با آن شد! ديگر نمي‌شود در تقابل با داده‌هاي جهاني بود چرا که سير تحولات نشان دهنده اين نکته است که برخي مقاومت‌ها بي‌فايده بوده است!