روزنامه آرمان ملی
1398/06/25
اتحاد اصولگرایان مدعی علیه برادر جلیلی
در آن گفتار از مديران ارشد رسانه ملي و برخي پشتيبانان با نفوذشان در برخي جاهاي مهم نظام سخن گفته بودم و اينکه ديگر بعد از 20 سال کمکم وقت نهي از منکر علنيشان رسيده است و بعضي تاريکخانههاي مديريت باندي و ناکارآمد صداوسيماي جمهوري اسلامي بايد مورد هجوم نورافکنها قرار گيرد. در آن جلسه «عروس تاريکي» فقط از آن جهت که نمونه نماياني از کارنامه آن تاريکخانه بود به کسري از آنچه سزاوار بود نواخته شد. اما مديران هميشه طلبکار، کمترين جزء از آن تاريکخانه را پيش انداختند تا با نعل وارونه زدن و نصيحت اخلاقيِ صاحب اين قلم، مجموعه پرسشهايي را که پيش نهاده بودم نقش بر آب کنند و اين موج را نيز به سلامت از سر بگذرانند. عيبي ندارد؛ اگر آن صاحب منصبانِ باندباز، در شأن خود نميبينند که پاسخ وحيد جليلي را بدهند صاحب اين قلم اتفاقاً در شأن خود ميداند که جواب نعمتي را که سالهاست از آن برخوردارند بدهد...»وحيد ترکوند
وحيد جليلي برادر کوچکتر سعيد جليلي در آن روز انتقادات بسيار تندي به عملکرد مديران صداوسيما صورت داد. نقد او بر پايه سريال جنجالي «بوي باران» بود. به ادعاي جليلي اين سريال 15 ميليارد تومان خرج برداشت تا چهره سياهي از ايران به نمايش بگذارد. او در آن سخنراني از عباس نعمتي کارگردان بوي باران انتقاد کرد. پس از سخنراني جنجالي، عباس نعمتي، با انتشار يادداشتي به ادعاهاي جليلي پاسخ داد و نوشت: «عذرخواهي ميکنم اما به جناب آقاي جليلي عرض ميکنم، مراقب عارضه «خودمردم پنداري» باشند و فهم و قضاوت شخصي خود را عين و معيار حق ندانند. اين تغيير رويکرد باعث ميشود با درک يک درصدي بودن جمعيتي که در آن است، از زبان مردم يا آن 78 درصد که رضايتمندي زياد داشتهاند، سخن نگويد و تصور نکند واکنش طبيعي همه به سريال، مشابه واکنش ايشان است». با اين حال ماجرا اينجا متوقف نشد چرا که چند روز بعد يادداشتي با عنوان «اين گروه خشن» از سوي خبرگزاري فارس منتشر شد که در برخي وبسايتهاي اصولگرا همچون رجانيوز بازنشر گرديد. اين يادداشت چند ساعت پس از انتشار از خبرگزاري فارس حذف شد. اين يادداشت در واقع کامل شده سخنراني جليلي در مشهد بود. نوشتهاي که تاملي در ناکارآمدي رسانه ملي براساس سريال «بوي باران» بود. اما عنوان يادداشت «اين گروه خشن»، کاملا روشن ميکند هدف نقد «بوي باران» نيست، بلکه انتقاد شديد از مديران سازمان صداوسيما و افراد بانفوذ در اين سازمان است. گروهي که جليلي به تندي آن را مافيايي ميخواند. وحيد جليلي به طور مشخص چهار مدير و مسئول شناخته شده را هدف قرار داد و آنها را باند قدرت خواند، حسين محمدي، مرتضي ميرباقري، عزت ضرغامي، عليعسکري. با وجود اينکه همه اين افراد مورد نقد جليلي قرار گرفته بودند، اما نام يک نفر بيشتر از همه بحث برانگيز شد و آن هم حسين محمدي است. حسين صفار هرندي وزير پيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي، مهدي محمدي نويسنده کيهان و وطن امروز و ياسر جبرائيلي روزنامهنگار و تحليلگر در حمايت از مواضع و رويکردهاي بخش فرهنگي با محوريت حسين محمدي نوشتند. همگي اين چهرهها به درستي بر وفاداري، خدمت صادقانه و سلامت و فعاليت مجاهدانه حسين محمدي و حمايتش از حلقههاي انقلابي تأکيد کردند و با ادبيات مشفقانه تا ادبيات تند، لحنهاي متفاوتي را براي پاسخگويي به گفتههاي جبهه مقابل انتخاب کردند.
حسين محمدي کيست؟
حسين محمدي معاون بررسي بيت رهبر معظم انقلاب است. فرارو نوشت؛ محمدي در دوران رياست علي لاريجاني بر صداوسيما به عنوان معاون سياسي لاريجاني فعاليت ميکرد. پس از آن به بيت رهبري رفت. در هر دوره انتخاب رئيس سازمان يکي از نامهاي مطرح، حسين محمدي بوده است. با اين حال او هيچ وقت به رياست سازمان نرسيد. محمدي در حال حاضر عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است. در مورد نقش حسين محمدي در تحولات صداوسيما ادعاهاي زيادي مطرح شده که پيش از ادعاي وحيد جليلي آخرين آن متعلق به محمد سرافراز، رئيس پيشين سازمان صداوسيما بود. او در کتاب خاطراتش با عنوان «روايت يک استعفا» بارها از نقش پشت پرده حسين محمدي در تحولات سازمان سخن گفته است. سرافراز ميگويد يکي از اختلافاتش با محمدي بر سر برکناري عبدالعلي عليعسکري معاون فني وقت صداوسيما است. عليعسکري پس از استعفاي سرافراز رئيس سازمان شد. در روايت سرافراز آمده است که بجز مناقشه بر سر عزل عليعسکري، موضوع مزايده و واگذاري بخش بازرگاني صداوسيما نيز سبب تعميق اختلافات او با حسين محمدي شده است.
جوان هم وارد گود شد
روز شنبه روزنامه جوان هم وارد گود چالش اصولگرايان شد و نوشت: «مسئول دفتر يا اعضاي دفتر يک مدير، طبق قاعده مديريت با بقيه منصوبين ايشان متفاوت هستند. اعضاي دفتر منهاي مسئول مربوط فاقد هرگونه هويت حقوقي هستند و معنا و وظيفه مستقل ندارند. يک وزير معاونيني دارد که داراي هويت هستند و وظايف قانوني مشخصي دارند، اما دفتر ستاد شخصي يک مسئول/فرمانده است. وظيفه اعضاي دفتر صرفاً تسهيلکنندگي اجراي فرامين و ديدگاهها و سياستهاي مسئول است و حق هيچگونه دخل و تصرف و اجتهاد در آن ندارند. فقط آنچه به تجربه آموخته شده است اينکه اعضاي دفتر بايد سعهصدر بالايي داشته باشند تا بتوانند بهصورت «ضربهگير» عمل نمايند. ناراحتيهاي آني را از بيرون به مسئول منتقل نکنند و ناراحتي مسئول از معاونين و... را تعديل شده منتقل نمايند تا مجموعه دچار تنش، بدبيني و فرسايش مديريتي نشود. با اين فرض که اعضاي دفتر هيچ مسئوليتي جز ابلاغ رهنمودها، نظرات و فرامين ندارند، بايد حسين محمدي و ديگر اعضاي احتمالي دفتر رهبري را چگونه نقد کرد؟ اگر اقدامي از جايگاه حقوقي انجام دادهاند (که نمونه عيني گفته نشد) چگونه فهميدهايم نظر شخصي است و مأمور اجرا و اقدام نيستند؟ اگر آن اقدام يا دخالت از ناحيه هويتي حقيقي فرد است حتماً رهبري ميداند پاي ايشان نوشته ميشود و حتماً نميپذيرد که اقدامات خودسر ديگران به نام رهبري ثبت شود. اما چطور نقادان حزباللهي (نه غيريت) فهميدهاند که فلان عضو دفتر اقداماتي را انجام ميدهد که مدنظر يا مورد تأييد رهبر نيست؟ آيا با رهبري چک کردهاند؟ آيا نميتوان گفت غيرمستقيم تصويري مخدوش از رهبري به افکار عمومي منقل ميکنند، اما آدرس انحرافي ميدهند؟
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) جنگ رسانهای در فضای موشکی (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
آرامکو در ناآرامی
ادلب موضوع اجلاس سهجانبه ترکیه
شایستهگزینی، پیش شرط تحرک در نظام اجرایی
آشفته بازار صناعی جامعه در جذب آرای مردم
تندروها حضور زنان در ورزشگاهها را به اينجا كشاندهاند
احضار ۱۱مديردرباره سيل
«دروغ حداکثری» به جای«فشار حداکثری»
نمیتوان با فریاد با فساد مبارزه کرد
مطالبه بحق زنان را دوقطبي نكنيم
اتحاد اصولگرایان مدعی علیه برادر جلیلی
اين بار پناهيان رئيسجمهور را اغواگر خواند
نماز ناطق نوری بر پیکر عسگراولادی