و بالاخره جذب یک نخبه

آفتاب یزد- گروه اجتماعی: «آرش آمرزش دانشجوی رشته پزشکی شد» این خبری بود که روز گذشته توسط خانواده این نابغه به دفتر روزنامه آفتاب یزد اطلاع داده شد تا خوشحالیشان را با خانواده بزرگ آفتاب یزد شریک کنند. پیش از این بارها و بارها گزآرش‌هایی در رابطه با «آرش نابغه ایرانی که نادیده گرفته می‌شود» منتشر کردیم. هر بار در گفت‌‌و‌گوهایی که با پدر آرش انجام دادیم بر این موضوع تاکید داشتیم که اگر این پسر 6 ساله ایرانی نادیده گرفته شود و توجهی به او نشود قطعا از کشور خواهد رفت و دعوتنامه‌های رنگین کشور‌های دیگر را خواهد پذیرفت اما خوشبختانه با پیگیری‌های پدر آرش این اتفاق رخ نداد و امروز شاهدیم که آرش آمرزش این پسر بچه نابغه ایرانی قرار است در سن 6 سالگی پا به دانشگاه علوم پزشکی کاشان بگذارد این موضوع در نوبه خودش بی نظیر است چرا که آرش اولین کودک 6 ساله‌ای است که قرار است به عنوان دانشجو سر کلاس‌های پزشکی حاضر شود.
به گفته آقای آمرزش پدر آرش، این پسر بچه نابغه تقریبا 7 یا 8 ماهه بود که می‌توانست به خوبی رنگ‌ها و اشکال را تشخیص بدهد. این موضوع را اول مادر آرش که با او بازی می‌کرد متوجه شده است. پدر آرش می‌گوید:«اوایل من این موضوع را زیاد جدی نمی‌گرفتم اما کم کم متوجه شدم که آرش با بچه‌های هم سن و سالش خیلی متفاوت است. آرش با همان سن کمش با این که حتی توانایی حرف زدن نداشت، همه رنگ‌ها و شکل‌ها را می‌شناخت مثلا به او می‌گفتیم اسباب بازی‌ات را که مستطیل شکل و آبی رنگ است بیار و آرش از بین همه اسباب بازی‌ها همان اسباب بازی را می‌آورد. او همه رنگ‌ها و شکل‌ها را به خوبی تشخیص می‌داد و این موضوع چیزی بود که در بین بچه‌های هم سن و سال آرش دیده نمی‌شد و این تفاوت را به خوبی می‌توانستیم احساس کنیم. باز هم در این حد من موضوع را جدی نمی‌گرفتم و می‌گفتم خیلی بچه باهوشی است اما وقتی تقریبا یک سال و نیم، دو سالش شد دیدیم به خواندن علاقه نشان میدهد. یعنی وقتی کتابی دست ما بود یا زمانی که در حال نوشتن پیامکی بودم آرش از من می‌پرسید بابا چی مینویسی و من حروف الفبا را برایش توضیح می‌دادم. آرش آنقدر مشتاق بود و گیرایی بالایی داشت که در دوسالگی شروع به خواندن کرد. حدودا 2 سال و نیمه بود که مثل یک بچه اول دبستان می‌خواند و می‌نوشت. بعد از آن ما به کتابخانه می‌بردیمش و خودش کتاب دل خواهش را انتخاب میکرد، تیتر کتاب‌ها را به راحتی می‌خواند و هر کدام را که دلش میخواست انتخاب می‌کرد تا برایش بخریم. همه از دیدن او و خواندنش تعجب می‌کردند.»
پدر آرش می‌گوید:«آرش در 3 سالگی خیلی راحت و روان زبان انگلیسی را هم میخواند و هم می‌نوشت. البته این طور نبود که خیلی مسلط صحبت کند اما به راحتی کتاب‌های انگلیسی را میخواند. یک روز در خیابان قدم میزدیم و آرش در بغل من بود که چند تا توریست خارجی دیدیم. چون ما در کاشان زندگی می‌کنیم اینجا معمولا توریست زیاد است. این توریست‌ها فرانسوی بودند و خواهش کردند که از ما عکس بگیرند. عکس گرفتیم و موقع رفتن به زبان فرانسوی تشکر کردند و رفتند. آرش از من پرسید بابا این‌ها کجایی بودند و من گفتم فرانسوی از همان زمان بود که آرش اصرار کرد که می‌خواهد زبان فرانسوی یاد بگیرد و شروع به یاد گیری کرد. ما خودمان هم زبان فرانسوی بلد نبودیم و به واسطه دوستانی که داشتیم و آموزشگاه‌ها و حتی اینترنت شروع کردیم به آرش زبان فرانسوی را آموزش دادیم. بعد از آن آرش کره زمین را به دست گرفت، آن را می‌چرخاند و هر دفعه یک کشور را انتخاب می‌کرد و می‌خواست که زبانش را یاد بگیرد. یک روز می‌گفت می‌خواهم ژاپنی یاد بگیرم، روز دیگر می‌گفت کره‌ای یاد بگیرم و با این اوصاف در حال حاضر به طور همزمان در حال خواندن 18 زبان است. البته این موضوع را ذکر کنم که هنوز به هیچ کدام از این زبان‌ها مسلط نیست اما در حال یاد گیری است. آرش تقریبا 4 ساله بود که زبان فارسی و انگلیسی را خیلی راحت و روان میخواند و مینوشت، جدول ضرب را کامل بلد بود و توان و کسر و جمع و تفریق را کامل می‌دانست. یک روز او را به مدرسه تیز هوشان بردیم تا ببینیم آیا بقیه بچه‌های تیز هوش هم به این شکل هستند و اینکه بیش تر با توانایی‌های آرش آشنا شویم، انجا با یک شخصی به نام استاد منتظری آشنا شدیم که استاد دانشگاه هم هستند. او به ما گفت اگر اجازه می‌دهید من یک هفته با آرش فیزیک کار کنم و ما قبول کردیم، در این یک هفته تقریبا روزی یک ساعت آرش را به مدرسه می‌بردیم و استاد منتظری با او فیزیک کار می‌کرد، بعد از یک هفته استاد منتظری به ما گفت اگر بخواهم بدون تعارف به شما بگویم این بچه 4 سالش نیست بلکه 15 -16 ساله است چون اطلاعاتی که آرش در این یک هفته از من گرفته شاید من در طول 3یا 4 سال به یک دانش آموز معمولی یاد میدهم. آرش به خوبی معنی انرژی را فهمیده بود و نیروی گرانش زمین را می‌دانست و حتی فرمول‌ها را بلد بود و خیلی راحت مسئله‌های فیزیک را حل می‌کرد. من خودم خیلی فیزیک بلد نیستم اما آرش به خوبی یاد گرفته بود و حتی مسائل فیزیک را هم به راحتی حل می‌کرد. آرش با علاقه خودش جدول مندلیوف حفظ می‌کرد و کتاب‌های شیمی می‌خواند.»
پیشرفت آرش اما به همین جا ختم نشد و او


روز به روز در حال کسب علم و دانش بود تا اینکه به سن 7 سالگی رسید. پدر آرش بارها گفته بود که اگر آرش با بچه‌های هم سن و سال خودش سر کلاس اول بنشیند به دلیل علم و دانشی که دارد دچار سرخوردگی خواهد شد و اعلام کرده بود که اگر تا سن 7 سالگی آرش اتفاقی نیفتد و او به عنوان یک نابغه پذیرفته نشود حتما او را به کشورهای دیگری که برایش دعوتنامه فرستاده‌اند خواهد برد. اما حالا میبینیم که پیگیری‌های پدر مثمر ثمر واقع شده و قرار است آرش از مهر ماه به عنوان دانشجوی افتخاری دانشگاه علوم پزشکی کاشان پا به دانشگاه بگذارد.
پدر آرش در گفت‌‌و‌گو با آفتاب یزد می‌گوید:«طبق تست هوشی که از آرش گرفتند متوجه شدیم که ضریب هوشی آرش 157 است و این در شرایطی است که ضریب هوشی بین 130 تا 145 تیز هوش محسوب می‌شود و ضریب هوشی بالای 145 معمولا نابغه محسوب می‌شود. با نامه نگاری‌هایی که انجام دادیم جلسه‌ای برای آرش تشکیل شد که البته اجازه حضور در این جلسه به من داده نشد اما اساتید مختلفی با آرش صحبت کردند و نتیجه آن این شد که آرش به دلیل ضریب هوشی بالا و اطلاعات عمومی و پزشکی خوبی که دارد توانایی حضور در دانشگاه به عنوان دانشجوی افتخاری را دارد، بنابر این قرار شد که برای آرش کارت دانشجویی صادر شود و او به عنوان دانشجوی رسمی شناخته شود. از طرف دیگر بر اساس صحبت‌هایی که با آموزش و پرورش انجام دادیم قبول کردند که آرش کلاس اول را غیرحضوری امتحان دهد و مقاطع بعدی دبستان را هم به صورت جهشی بگذراند.» با این تفاسیر آرش اولین نخبه‌ای است که به دلیل تلاش‌های خانواده و رسانه‌ها در کشور باقی می‌ماند تا مراحل رشد و ترقی را طی کند.