«پیام جدید انصارالله یمن» در گفت‌‌و‌گوی آفتاب یزد با محبعلی دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل سیاسی

حوثی‌ها می‌خواهند در اوج مذاکره کنند
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حمله به عربستان کار ساده‌ای نیست! اساساً حمله به عربستان در ابعاد مختلفی، مهم و تاثیرگذار خواهد بود زیرا، از یک سو جهان اسلام را تحریک و متاثر خواهد کرد و از سوی دیگر، بازار انرژی را تحت‌الشعاعِ خود قرار خواهد داد! حال این مسئله صورت پذیرفته است آن هم در ابعادی که همه جهان را متحیر کرده است.
>5 ضلعی تردید!
یک هفته پس از حمله پهپادی به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان، اظهارنظرات سیاسی، رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است؛ تا جایی که به نظر می‌رسد در ادامه، بین حوثی‌های یمن و مقامات عربستانی اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد.


مهدی المشت، رئیس شورای عالی سیاسی حوثی‌ها ـ روز جمعه ـ پیشنهاد توقف حملات پهپادی و موشکی این گروه و عربستان را در ازای اقدامی مشابه از سوی ریاض مطرح کرد. پیشنهاد حوثی‌های یمن کمتر از یک هفته پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان مطرح شد. نیروهای حوثی یمن مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند اما آمریکا و عربستان در اظهاراتی بی‌پایه از ایران به عنوان مسئول این حمله یاد می‌کنند.
نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن از همه طرف‌های درگیر در این کشور جنگ زده خواسته است تا ضمن احترام به قوانین بشردوستانه بین‌المللی از خود خویشتنداری نشان دهند. مارتین گریفیتس، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن تاکید کرده است که طرف‌های درگیر ضمن استفاده «فرصت» پدیدآمده باید در راستای کاهش خشونت‌ها و درگیری نظامی گام بردارند. وی ابراز امیدواری کرده است که اجرای پیشنهاد حوثی‌های یمن نشان دهنده اراده و عزم آنها باشد.
در همین راستا عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجه عربستان ـ روز شنبه ـ ضمن تاکید بر اینکه حمله به بقیق و خریص از سمت «شمال» انجام شده است، نقش حوثی‌ها در این حمله را رد کرد! وزیر مشاور در امور خارجه عربستان همچنین در واکنش «محتاطانه» به پیشنهاد حوثی‌ها تاکید کرد که ریاض نه بر اساس سخنان بلکه بر پایه اقدامات دیگران تصمیم‌گیری خواهد کرد.
اظهارنظرها به همین جا ختم نمی‌شود زیرا دومینیک راب وزیر امور خارجه انگلستان نیز گفته است: «نامحتمل است حملات به تاسیسات نفتی عربستان سعودی توسط حوثی‌های یمن انجام شده باشد!» وزیر خارجه بریتانیا همزمان تاکید کرد که معتقد است عربستان این حق را دارد که از خود دفاع کند.
او به این که مسبب این حملات چه کسانی هستند اشاره‌ای نکرده است. در کمترین فاصله از حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان، ترامپ نیز گفته بود؛ منتظر خواهد ماند تا عربستانی‌ها نتیجه بررسی‌های خود را اعلام کنند تا آمریکا تصمیمات خود را عملیاتی کند.
حال به نظر می‌رسد اگرچه شیعیان حوثی مسئولیت حملات به تاسیسات نفتی عربستان را بر عهده گرفته‌اند اما کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان و نیز عربستان اصرار دارند و همچنان می‌گویند که ایران نیز در این حملات دست داشته است؛ ادعایی که از سوی ایران همواره رد می‌شود. تحلیل این پنج ظلعی تردید را از زبان قاسم محبعلی، دیپلمات اسبق و تحلیلگر مسائل بین‌المللی می‌خوانیم:
>هر قضاوت و تحلیلی در مورد یمن می‌تواند دچار خطا شود!
قاسم محبعلی می‌گوید: به هر حال آن چیزی که در منطقه وجود دارد و ما با آن مواجه هستیم یک بازی چند وجهی و پیچیده است یعنی، ما شاهد منازعاتی هستیم که وجوه مختلفی دارد و بازیگرها هم زمان اگرچه ممکن است با یکی از طرف‌های درگیر در این منازعه ی بین‌المللی دارای منافع مشترکی باشند ولی در همان زمان ممکن است دچار تعارض نیز بشوند! این مسئله بستگی به شرایط و انتخاب طرف‌های درگیر در این منازعه بین‌المللی دارد. هر کدام از بازیگرها مطالبات و ظرفیت‌هایی دارند که در هر لحظه ممکن است اختلافات در مطالبات و ظرفیت‌ها بازی‌های جدیدی را پیش روی جامعه بین‌الملل قرار دهد.
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی در ادامه می‌گوید: ما اگرخواسته باشیم بازیگران منطقه‌ای منازعه اخیر را دسته بندی کنیم حداقل با ۵ دسته روبرو خواهیم شد ابتدا اگر از یمن شروع کنیم بازیگران داخلی یمن به دو دسته دولتی و غیر دولتی تقسیم می‌شوند در کنار این‌ها ما با جامعه جهانی، عربستان، امارات متحده عربی، قطر، عمان، ایران و حتی ترکیه نیز مواجه می‌شویم.
به این کشورها باید مصر و سودان را نیز اضافه کرد که در آن سوی یمن حضور دارند. از جهاتی عمان را نیز باید به این کشورها اضافه کنیم زیرا این کشور نیز با یمن -مرز مشترک دارد و همه این‌ها ممکن است در این بازی به شکلی ورود پیدا کنند که منافع و تضاد‌هایی را به‌وجود آورند که ما هر لحظه با یک رویکرد سیاسی جدید مواجه باشیم.
محبعلی معتقد است: منازعات یمن را باید در 5 سطح دسته بندی کرد: سطح داخلی شامل دولتی و غیر دولتی، سطح منطقه ای، سطح بین‌المللی و سطح جهانی.
در سطح داخلی که مربوط به کشور یمن می‌شود ما مواجه با حوثی‌ها در شمال یمن و دیگر طرف‌های درگیر که بیشتر از اهل تسنن هستند و عمدتاً در جنوب حضور دارند خواهیم بود. در کنار این دو گروه باید دولت رسمی یمن را نیز قرار دهیم. در سطح منطقه‌ای عربستان، امارات، قطر، ایران، ترکیه و روسیه قرار داده می‌شوند. در سطح بین‌المللی، کشورهایی مثل انگلستان و فرانسه یا به طور کلی اتحادیه اروپا وارد بازی خواهند شد.
>آمریکا و روسیه می‌خواهند عربستان و اوپک را از بازار نفت و انرژی خارج کنند!
در سطح جهانی نیز آمریکا و هم پیمانان این کشور با حساسیت بالا مسائل مربوط به یمن را دنبال می‌کنند. وقتی ما به تنوع بازیگران حاضر در منازعات یمن می‌نگریم هرکدام برای خود برنامه ریزی‌ها و طراحی‌هایی دارند که ممکن است تضادها و ابهام‌هایی را پیش روی تحلیلگران قرار دهد.
آمریکایی‌ها در تلاش هستند تا اوپک را از دور خارج کنند. در این موضوع می‌توان گفت که آمریکایی‌ها و عربستانی‌ها رو در روی یکدیگر قرار دارند که اگرچه عربستان با آمریکا در مواردی هم پیمان است اما در تفکری که می‌کوشد تا بازار نفت و انرژی را در اختیار گیرد قطعاً رودرروی آمریکا قرار خواهد گرفت. اگر به همین مسئله کوچک دقت کنیم می‌بینیم تفکرات بسیار متضادی در این زمینه وجود دارد.
>آیا حوثی‌ها متقاعد شده‌اند؟!
محبعلی ادامه می‌دهد: دراینجا ممکن است یک سوال مطرح شود و آن اینکه آیا عربستان می‌تواند در هر سطحی روی حوثی‌های یمن تاثیرگذار شود یعنی ممکن است این تاثیرگذاری را، ما در معنای تطمیع بدانیم یعنی اینکه عربستان از طریق کشور ثالث، حوثی‌های یمن را متقاعد کند تا منازعه اخیر را به هر نحو ممکن به پایان رسانند؟
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی در پاسخ به پرسش پیش آمده می‌گوید: اگرچه این روزها عربستانی‌ها و یمنی‌ها درگیر جنگ هستند اما به این نکته نیز باید فکر کرد که عربستان و یمن از جهات مختلف وابستگی‌هایی دارند. مقامات عربستان تاکنون متوجه شده‌اند که امکان حذف کامل حوثی‌ها یا همان زیدی‌ها از دایره قدرت ممکن نیست اگرچه آنها در یک منطقه کوهستانی محصور شده‌اند اما به هر صورت نمی‌توان آنها را در آینده ی یمن به این سادگی‌ها نادیده گرفت. بالاخره این یک نقطه نظر مشترک است که اگرچه عربستان به آن اعتراف نمی‌کند یا به آن تن در نمی‌دهد ولیکن پذیرفته شده که حذف کامل حوثی‌ها از قدرت در یمن غیر ممکن است.
از طرف مقابل حوثی‌ها نیز پذیرفته‌اند که نمی‌توانند قدرت بلامنازع در یمن باشند زیرا هم از لحاظ جغرافیایی هم از لحاظ امکانات و پارامترهای مورد نیاز قطعاً نمی‌توانند تکتاز عرصه قدرت در یمن باشند. اولین مسئله‌ای که سر راه حوثی‌ها قرار خواهد گرفت قبائل جنوب هستند همان‌هایی که از اهل تسنن بوده و به این سادگی‌ها اجازه قبضه کردن قدرت در یمن را نخواهند داد!
>ابهام یعنی در نظر گرفتن نفع همه!
محبعلی معتقد است اگر از این زاویه نیز نگاه کنیم خواهیم دید حوثی‌ها در نهایت به یک تعامل نیاز دارند تا بتوانند در قدرت باقی بمانند. شاید بتوان به یک جمع‌بندی جدید رسید و آن این که امکان ارتباط گرفتن حوثی‌ها با کشورهایی مثل انگلستان و دیگر کشورهای حاضر در بازی‌های منطقه‌ای ضمن آنکه تلاش می‌کنند برای شکستن نخوردن از عربستان به مسائلی همچون تعامل و توافق فکر کنند در عین حال برای آن که ضریب اطمینان ماجرا را بالا ببرند همچنان ارتباط خود با ایران را نیز حفظ خواهند کرد پس اگر می‌بینیم برخی اظهارنظرها و جبهه گیری‌های موجود در بازی‌های منطقه‌ای اندکی تفاوت دارد می‌تواند به ارتباط گیری‌های پشت پرده مربوط باشد؛ ارتباط گیری‌هایی که در عالم سیاست به نظر بسیار پیچیده اما طبیعی می‌آید.
قاسم محبعلی در ادامه می‌گوید: به طور طبیعی در منازعه عربستان و یمن دو کشور ایران و عربستان تلاش می‌کنند حداکثر بهره برداری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود را از اتفاقات داشته باشند و این امری طبیعی است حال اگر ما به این مسئله باور داشته باشیم طبیعی ا‌ست هم عربستان برای حل موضوع پیش آمده مابین ریاض و یمن تلاش‌های دیپلماتیک و بین‌المللی داشته باشد و هم اینکه برخی دیگر از بازیگران بیرون از منطقه نیز تلاش کنند تا سهم خود در این منازعه ی بین‌المللی را همچنان حفظ کنند. پس در یک تقابل دو سویه ما شاهد هستیم اگرچه ایران می‌کوشد تا با اهرمی به نام حوثی‌ها به مطالبات منطقه‌ای خود دست پیدا کند حوثی‌ها نیز چنین تفکری را دنبال خواهند کرد تا برای رسیدن به مطالبات خود قطعاً از اهرمی به نام ایران نهایت استفاده را داشته باشند.
محبعلی معتقد است: مسئله‌ای که نباید از نظر دور داشته شود این که هم عربستان هم حوثی‌ها به شدت به دنبال راه حل‌هایی هستند تا منازعات فی‌مابین را در بهترین زمان و بهترین حالت ممکن حل و فصل نمایند و این جنگ را خاتمه دهند جنگی که به نظر می‌رسد یک جنگ بی‌سرانجام، طولانی، فرسایشی و پر از هزینه‌های انسانی و مادی باشد تنها پیش بینی قابل اعتمادی که از جنگ عربستان و یمن پیش روی ما قرار دارد آن است که این جنگ برنده ندارد یعنی هیچکس نمی‌تواند برای آینده، فرضیه طرف پیروز را مطرح نماید چون این جنگ در نهایت جنگی بی‌سرانجام و محکوم به صلح و سازش است!
قاسم محبعلی می‌گوید: این که می‌بینیم بین بیانیه ابتدایی حوثی‌ها و سخنان وزیر امور خارجه انگلستان تناقضاتی وجود دارد با توجه به این مسئله که حوثی‌ها در کمتر از یک هفته پس‌از حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان از پایان حمله به تاسیسات عربستان سخن به میان آورده‌اند این دو ماجرا را وقتی کنار هم قرار دهیم بیشتر از آنکه دچار تناقض شویم دچار ترس و ابهام می‌شویم که پشت پرده چه اتفاقاتی رخ داده است؟!
دیپلمات اسبق جمهوری اسلامی ایران در تحلیل ماجرا می‌گوید: به طور طبیعی حوثی‌ها می‌کوشند تا در اوج قدرت وارد مذاکرات شوند و مسئله را در همین جا ختم به خیر کنند چون ادامه دادن این وضعیت به طور طبیعی دیگر امکان ندارد یعنی اگر خواسته باشند به وضعیت موجود ادامه دهند یعنی پذیرفته‌اند تا به یک جنگ بزرگ وارد شوند جنگی که ممکن است طرف‌های بین‌المللی را نیز وارد ماجرا کند چه بسا برخی از کشورهای اسلامی نیز در این جنگ ورود پیدا کنند و آن وقت مدیریت کردن وضعیت پیش آمده تقریباً غیرممکن خواهد بود زیرا این یک ریسک بزرگ است که در عالم سیاست بی‌شباهت به خودکشی نیست. قطعا همه می‌دانند ریسک ادامه موضوع بسیار بالاست که می‌خواهند وضعیت را در حالت فعلی ختم کنند و پایان دهند حالا می‌رسیم به تردید‌هایی که توسط برخی از کشورها از جمله انگلستان ـ فرانسه ـ آمریکا و حتی عربستان در موضوع حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ایجاد می‌شود.
محبعلی این موضوع را این چنین توضیح می‌دهد: اساساً طرح موضوعات تردید آمیز به این معناست که آن‌ها می‌کوشند تا پرونده عربستان را با همین ابهامات به پایان برسانند. حوثی‌ها هم می‌کوشند تا پرونده به‌وجود آمده با همین تردیدها بسته شود یعنی بدون آن که جامعه جهانی به مسبب اصلی حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان اشراف پیدا کند بپذیرد که ماجرا را در همین جا ختم کند حتی اگر مسبب اصلی آن را با تمام مدارک شناسایی کرده باشند پس تصمیم نهایی آن است که این پرونده همچنان مبهم باقی بماند و با درجه بالایی از ابهام بسته شود یعنی نه ایران را به طور کامل متهم کنند نه بپذیرند که حوثی‌ها حمله کننده‌های واقعی به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان بوده‌اند زیرا محکوم کردن تبعات خاص خودش را دارد و از طرف دیگر تبعات به رسمیت شناختن انجام حمله از سوی حوثی‌ها یعنی اینکه به قدرتمندی حوثی‌ها اعتراف کرده‌اند پس باید تصمیم بگیرند نه علیه ایران نه علیه حوثی‌ها اظهارنظر صریح نکنند که هر اظهار نظری می‌تواند به معنای آغاز یک جنگ تمام عیار باشد که می‌تواند وضعیت منطقه را از وضعیت فعلی به مراتب بدتر کند زیرا وارد شدن به یک عملیات مستقیم نظامی که تقریباً همه بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی از آن دوری می‌کنند، مورد قبول همگان است.
>نیروهای رادیکال بر طبل جنگ می‌کوبند!
محبعلی ادامه می‌دهد: در اینجا باید به یک مسئله بسیار مهم فکر کرد و آن وضعیت بازیگران منطقه‌ای و بازیگران بیرون از این منطقه است. برای بازیگران منطقه‌ای بهتر آن است که منازعه بین عربستان و یمن در همین جا ختم شود اگرچه کشورهایی مانند روسیه و آمریکا به شدت علاقه‌مند هستند تا منازعات منطقه‌ای نه تنها ختم نشود که ادامه پیدا کند زیرا نفع آن‌ها در تشنج‌آفرینی در منطقه است در این خوشحالی بعضی از نیروهای رادیکال منطقه نیز شریک هستند یعنی آن‌ها نیز دوست دارند تا تشنجات موجود بالا بگیرد و حتی آتش جنگ شعله ور تر شود؛ اسرائیل ـ القاعده، داعش و نظایر این‌ها از اتفاقات به‌وجود آمده بین عربستان و یمن بسیار خوشحال خواهند بود.
>الان وقت دخالت دیپلماتیک ایران است
این تحلیل گر مسائل بین‌المللی در ادامه می‌گوید: حالا می‌رسیم به گزینه‌های پیش روی عربستان و یمن؛ دو گزینه بیشتر پیش روی این دو کشور وجود ندارد نخست اینکه وضعیت موجود برای سال‌های بسیار زیاد ادامه پیدا کند البته باید در نظر داشت که این ادامه پیدا کردن جنگ بین حوثی‌ها و عربستان به سمت ناامن کردن کشتیرانی در خلیج عدن متمایل نشود دیگر اینکه اگر طرف‌های درگیر پذیرفته باشند که چهره پیروز در این جنگ وجود ندارد پس حتماً می‌دانند جنگ بدون برنده جنگ بی پایانی است.
راه حل دوم آن است که در همین مقطع و در زمان فعلی و پس از بالا گرفتن حملات، ماجرا را ختم به خیر کنند و برای آینده تصمیمات بهتری بگیرند حال آن که باید به یک نکته مهم دیگر نیز اشاره کرد و آن اینکه ایران در بهترین زمان ممکن یعنی زمان فعلی می‌تواند به مسئله ورود پیدا کند و نقش میانجی برای رسیدن به یک صلح پایدار را برعهده بگیرد.