ایران با برداشتن قدم‌ها به دنبال چه هدفی است؟

قبل از حادثه آرامکو که به هرحال بحق يا ناحق با صدور بيانيه سه کشور انگليس و فرانسه و آلمان به گردن ما انداختند، حس مظلوميتي را که در دنيا براي ما به‌وجود آمده بود، از بين برد. اين موضوع سرآغاز يک تصميم‌گيري جديد عليه ايران بود و مي‌توان گفت آمريکا به اين بهانه دارد به سمت اجماع بين‌المللي عليه ايران حرکت مي‌کند. از طرف ديگر جلوگيري از عيادت محمدجواد ظريف از مجيد تخت‌روانچي، تا حدودي از جهت حيثيتي براي هيات ايراني سنگين تمام شد. در مجموع آمريکا توانسته قدم‌هايي در جهت ايجاد اجماع بين‌المللي بردارد ولي اينکه کشورهاي ديگر بخواهند به دنبالش حرکت کنند، ترديد جدي وجود دارد. از طرف ديگر با اولتيماتومي که اتحاديه اروپا به خاطر گام بعدي کاهش تعهدات برجامي داده، اين سوال را مطرح مي‌کند که ايران دنبال چه هدفي است؟ اگر دنبال اين است که اتحاديه اروپا را مجبور کند که از آمريکا بگذرد و به نفع ايران 15ميليارد گفته شده را تامين کند، خيلي مقرون به واقع نيست. واقعيت اين است که ما نبايد اتحاديه اروپا را از دست بدهيم ولي انگار داريم از دست مي‌دهيم. برخي اعتقاد دارند که اين سياست‌ها نمي‌تواند ما را به نقطه مطلوب برساند و فضا را بر ما تنگ‌تر خواهد کرد و بايد به دنبال سياست جديدتري حرکت کنيم. سياستي که در نهايت به کاستن از التهاب منجر شود که مي‌تواند با دخالت اتحاديه اروپا باشد. شايد بهتر بود که اين پيشنهاد را به اتحاديه اروپا مي‌کرديم که آمريکا براي مدت شش ماه بخشي از تحريم‌ها را حذف کند و بعد از آن، در جمع 1+5 با آمريکا وارد مذاکره شويم و اختلافاتمان را که حول مدت برجام است، حل کنيم. شايد اين راه نزديکي باشد که با کاهش تحريم‌ها هم توانسته‌ايم جواب افکار عمومي داخلي را بدهيم و هم توانستيم تا حدودي به هدفمان نزديک شويم و هم اين‌که شرايط را براي ترامپ هم به‌وجود آوريم که در آستانه انتخابات بخشي از اين تحريم‌ها را کاهش دهد. از طرفي عربستان پس از حادثه آرامکو، يک سياست دوگانه در پيش گرفته است. از يکسو آمريکايي‌ها و اروپايي‌ها را تحت فشار قرار داد که ايران را مقصر اين اقدام بدانند و از طرف ديگر وزير مشاور در سياست خارجي‌اش، عادل الجبير اعلام کرد که کار ايران بوده و اين يک نوع اعلام جنگ به ما بود. به هر حال عربستان و امارات متحده در تيررس ايران هستند و نگرانند از اينکه ايران دست به يک اقدام انتقام‌جويانه بزند. سطح آسيب پذيري عربستان و امارات در برابر ايران بسيار پايين است و به اين دليل است که خود عربستان مستقيما و رسما واکنش ضدايراني نشان نداده است. در مجموع بعيد است که دونالد ترامپ دست به اقدام نظامي حتي محدود بزند، براي اينکه ممکن است با واکنش‌هاي وسيع‌تري از طرف ايران مواجه شود و همانطور که اشاره کردم عربستان و امارات و شيخ‌نشين‌هاي ديگر مثل بحرين در برابر ايران بسيار آسيب‌پذيرند. درواقع درگيري ديگر قابل کنترل نيست. از طرف ديگر آمريکا تجربه خوبي در جنگ منطقه نداشته، در افغانستان ناموفق بوده، به عراق حمله کرد و داعش به‌وجود آمد، در سوريه و شمال آفريقا توفيقي نداشته و از اين نظر عاقلانه نيست که بخواهد دست به يک جنگ جديد آنهم عليه ايران بزند ولي دارد تلاش مي‌کند با مهره ايران جوري رفتار کند که ايران را وارد گفت‌وگو کند تا در انتخابات رياست جمهوري از آن استفاده کند. موضوع ديگري که اخيرا مطرح شده، استيضاح رئيس‌جمهور در آمريکاست که کار سخت و مشکلي به‌نظر مي‌آيد، چون موضوع براي آمريکا حيثيتي است. براي اينکه در آمريکا قانون اساسي، پرچم و رئيس‌جمهور از ابتدا مقدس بوده است. حالا اينکه بخواهند رئيس‌جمهور را استيضاح کنند، کار بسيار سخت و سنگيني به نظر مي‌رسد. در نتيجه بي‌احترامي‌ها و توهين‌هايي که ترامپ عليه حزب دموکرات کرد و از خانم نانسي پلوسي با بي‌احترامي ياد کرد و حتي جلوي يکي از سفرهاي خارجي او را با پروازهاي دولتي گرفت، منجر به خصومتي شد و اين سياست از طرف خانم پلوسي دارد اعمال مي‌شود و براي آزاررساني بوده و در عين حال يک رقابت سياسي در چارچوب اختلافات حزبي هم هست. حدود 35 درصد آمريکايي‌ها هنوز طرفدار ترامپ هستند و تعصبات احمقانه‌اي دارند و سياست‌هاي ضد مهاجرتي ترامپ ريشه در همين نگاه دارد. هر چند راي دموکرات‌ها با آمار گرفته شده براي جو بايدن، بالا بوده، اما بايد آن طرف سکه را هم ببينيم که اگر ترامپ باز هم در کاخ سفيد بماند ديگر اين نرمش‌ها را به کار نمي‌برد.