روزنامه آفتاب یزد
1398/07/11
این بار شاید مجبور شویم برای کشف حقیقت روی شرافت سارق منزل نماینده حساب باز کنیم
آقای دزد! تو بیا و راستش رو بگو...آفتاب یزد: از سالها دور داستانی جالب در ذهن دارم که بی ارتباط به موضوع این نوشتار نیست!
« چندین و چند سال پیش، در یکی از استانهای غربی کشور چند سارق مسلح وارد یک بانک میشوند و اقدام به سرقت مقادیری پول نقد میکنند؛
مثلاً 150 میلیون تومان!
آنها با عجله پولها را برمیدارند و از یکی از جادههای فرعی راهی شمال عراق میشوند تا از آنجا به ترکیه بگریزند و ...
صبح خیلی زود در حالی که همچنان در حال فرار و رسیدن به مرز بودند، مطلبی آنها را مجاب میکند که بازگردند و پولهای سرقتی را تحویل ادارهی آگاهی همان شهری دهند که سرقت بانک در آن رخ داده بود. قصه از این قرار است که رادیو ماشین سارقان بانک روشن بوده و مجری مثلاً برنامه « سلام صبح بخیر» میکوشد تا با آب و تاب، « خبر سرقت بانک » را به گونه ای اعلام کند که اولین خبر آن روز صبح، مردم را شوکه کند!
مجری با آب و تاب شروع میکند به خواندن خبر که آهای مردم! آهای مردم! شنیدهاید که دیروز شعبه فلان بانک در سر فلان خیابان یا فلان چهارراه شهر مورد دستبرد قرار گرفته و مبلغ 2۵۰ میلیون تومان از آنجا دزدیده شده است...
چرت سردسته دزدها پاره میشود و طاقت او تاب!
به دوست و همدستش که پشت فرمان بوده میگوید برگرد! دوستش با تعجب میگوید برای چه برگردم؟! ما سرقت مسلحانه کرده ایم اگر برگردیم کم کم سالها باید در زندان باشیم و طعم تلخ تبعید را
به جان بخریم! سردسته دزدها با اصرار میگوید برگرد و مطمئن باش هیچ اتفاقی که برای ما نمیافتد هیچ، تشویق نیز میشویم!
به ناچار بر میگردد و مستقیم میروند اداره ی آگاهی آن شهرستان و کیسه پولها را میکوبند روی میز افسر نگهبان! سینه جلو میدهند و گلویی صاف میکنند و میگویند: لطفاً بقیهاش!
افسر نگهبان که متوجه ماجرا نبوده میگوید: « این چیست بقیه اش کدام است؟ » سردسته دزدها توضیح میدهد، من و این دوستم همان سارقان مسلحی هستیم که شعبه ی فلان بانک را مورد دستبرد قرار دادیم اما فقط ۱۵۰ میلیون تومان دزدیدیم نه 250 میلیون تومان! پس لطفاً بقیه اش را هم بدهید و ما را تحویل قاضی و دادگاه بدهید! ماجرا کم کم جدی میشود؛ کاشف به عمل میآید که حق با دزدها است زیرا آنها فقط 150 میلیون تومان دزدیده بودند و بقیه کار... بگذریم! »
>400 میلیون تومان به اضافه 200هزار دلار
یا 250هزار یورو؟!
وبسایت «نماینده » اولین بار خبر سرقتی عجیب را، بدون فاش کردن هویت نماینده قربانی سرقت، منتشر میکند و مبلغ دزدیده شده را ۴۰۰ میلیون تومان وجه رایج مملکت جمهوری اسلامیایران، به اضافه ۲۰۰ هزار دلار، منتشر میکند. پس از آن اما خبرگزاریهای ایلنا و تابناک به نقل از« یک منبع آگاه »
نوشتند که ارز خارجی به سرقت رفته در واقع
۲۵۰ هزار یورو بوده است نه 200 هزار دلار!
از آن جا به بعد، فضای مجازی و رسانه ای کشور
پر میشود از تحلیل و تفسیرها و سوال و ایراد ابهامها
که اصل موضوع را دچار حواشی متعددی میکند اما اندکی پس از آن روابط عمومیآن نماینده ـ تقی کبیری نماینده مردم خوی و چایپاره در استان آذربایجان غربی ـ اساساً سرقت هرگونه وجهی را کتمان میکند و میگوید مقادیری طلا و چند سند! به سرقت رفته است. نادر قاضیپور، دیگر نماینده مجلس، گفته مبلغ گزارششده صحیح نیست و "موارد سرقتی بیشتر مربوط به طلاهای موجود در خانه این نماینده است." در کنار این دو اظهار نظر، محمدجواد جمالی، سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان هم مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان را تایید کرده و گفته ارز به سرقت رفته معادل "دو تا سه میلیارد تومان" بوده است، که یعنی مبلغی حدود ۲۰۰ هزار دلار. سخنگوی هیئت نظارت بر نمایندگان در توضیح نگهداری چنین حجمی از پول نقد در خانه نماینده مجلس گفته "دو تا سه میلیارد تومان پول در حد فروش یک آپارتمان ۱۵۰ متری در منطقه دو یا سه تهران است."
گره ماجرا به دست دزد باز میشود!
این ماجرا، از آن دست ماجراهایی است که یحتمل مالباخته ی بخت برگشته باید خوشحال باشد که سارق اموال وی پیدا نشود زیرا پاسخدادن به انبوهی از سوالات و ابهامات از اصل ماجرا گران تر تمام خواهد شد! حال که تایید و تکذیبها، ماجرا را به حاشیه رانده باید آستین بالا زد و از آقای دزد خواست تا بیاید و راست و درست ماوقع را بگوید البته به این شرط که قوه ی قضائیه هم برای این سارق خوش شانس تخفیفی قابل توجه قائل شود چون برملا شدن مقدار واقعی اموال مسروقه برای افکار عمومی بسیار مهم تر از مجازات سارق است... گویا!
به دنبال بحران ارزی ایران در سال ۱۳۹۷، مقرر شده که هر فرد تنها مجاز به نگهداری حداکثر ۱۰ هزار دلار باشد و مبلغی بیشتر از آن قاچاق محسوب میشود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
این بار شاید مجبور شویم برای کشف حقیقت روی شرافت سارق منزل نماینده حساب باز کنیم
رد پای «خاوری» در یک فساد مالی دیگر
فشار حداکثری شکست خورده است به کاهش تعهدات هستهای ادامه میدهیم
عراقیهای طرفدار آمریکا پشت تظاهرات اخیر هستند
«وام فروشی» حرفهای نان و آبدار برای دلالان!
همکاری تجاری ناخواسته تلویزیون با شبکههای ماهواره ای
مورد عجیب روستای چنارمحمودی
دکتر محمدعلی بصیری استاد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان در تشریح و جمع بندی آن چه در نیویورک گذشت در گفت و گو با آفتاب یزد؛
مردم کار کنند به دولت پول بدهند !
مخالفان امنیت عراق
برخی در کشور دهه غارت و چپاول راه انداختند
مخالفان امنیت عراق
این بار شاید مجبور شویم برای کشف حقیقت روی شرافت سارق منزل نماینده حساب باز کنیم
دکتر محمدعلی بصیری استاد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان در تشریح و جمع بندی آن چه در نیویورک گذشت در گفت و گو با آفتاب یزد؛