هتل آمریکایی حق فروش یک بطری آب به ظریف را هم نداشت!

آفتاب یزد رضا بردستانی: وقتی شنبه ۲۳شهریور/۱۴ سپتامبر، به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان حمله شده باشد و یک هفته بعد، تیم دیپلماسی ایران در سازمان ملل متحد حضور پیدا کند طبیعی است که همه آن حضور زیر سایه سنگین حملات انصارالله یمن به تاسیسات نفتی عربستان دچار حاشیه‌های فراوانی می‌شود البته این حاشیه‌ها، حاشیه‌های دیگری هم دارد! از همه قشنگ تر وقتی که سران همه ی کشورها می‌آیند برای دیدار با مقامات ایرانی حاضر در نیویورک...!
ظریف می‌گوید:«به برکت سختگیری بی دلیل آمریکایی‌ها در تردد و جابجایی؛ همه تشریف می‌آوردند برای دیدار ما! خوب هم شد وسط آن ترافیک سنگین نیویورک جابجا شدن در این شهر برای خود نیویورکی‌ها هم بسیار سخت بود چه برسد به ما با ان همه محافظ و اسکورت...! حالا سرجای خودمان در محل اقامت مان نشسته بودیم و آنها می‌آمدند خدمت ما» و مثل همیشه می‌خندد...
>صدور ویزا در وقت‌های تلف شده!
حاشیه کم نبود... از جمله اینکه تیم دیپلماسی ایران اندکی دیرتر از همه سال‌های قبل در این نشست حضور پیدا می‌کند آن هم وقتی ویزای رئیس جمهور و هیئت همراه و نیز ویزای دکتر محمدجواد ظریف و هیئت همراه در وقت‌های تلف شده اصطلاحی فوتبالی و پس از انتقادات شدید وزیر امور خارجه ایران از همتای خود مایک پمپئو صورت می‌پذیرد! به هر تقدیر رئیس جمهوری اسلامی ایران و وزیر امور خارجه در نیویورک برای حضور در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل نشست هفتاد و چهارم حاضر می‌شوند تحت تدابیر شدید امنیتی و سخت‌گیری‌های دیپلماتیک آن طور که در خبرها شنیده‌ایم تیم دیپلماسی ایرانی فقط در ۳ مکان می‌توانست حضور پیدا کند و فقط بین آن 3 مکان می‌توانست تردد داشته باشد اما همین سه مکان و مسیرهای تعیین شده نیز از سوی خود آمریکایی‌ها دچار تبعیض و تناقض شد!


در این باره ظریف می‌گوید: «علی‌رغم تعیین مسیر تردد و 3 مکان محدود برای حضور باز هم آمریکایی‌ها قوانین سختگیرانه و من درآوردیِ خودشان را نیز زیر پا می‌گذارند جایی که مجید تخت‌روانچی بستری بود درست در همان مسیری بود که ما اجازه تردد داشتیم و اما اجازه عیادت از دوست و همکارمان را به ما ندادند که البته مورد عجیبی نیست!»
> مجید تخت روانچی رو به بهبودی است
ظریف درباره بیماری و علت بستری شدن تخت روانچی در نیویورک اینگونه می‌گوید:«اگرچه مباحثی در برخی رسانه‌ها و محافل مطرح می‌شود مبنی بر احتمال «ترور بیولوژیک» اما این فرضیه نمی‌تواند درست باشد زیرا بین تشخیص‌بیماری آقای تخت‌روانچی و بستری شدن او فاصله بسیار اندکی بود و شاید به همین دلیل بود که وی در نیویورک بستری شد و البته با توجه به نوع بیماری وی، امکان درمان در کشور برای وی وجود نداشت و به همین دلیل مقدمات شروع درمان وی در همان نیویورک آغاز شد و بحمدالله شنیدم که حال وی رو به بهبودی است و ان‌شاءالله تا چند روز آینده بهبودی کامل خود را به دست خواهد آورد.»
>تیمی متشکل از چند نفر؛ محدود و معدود!
سخت گیری آمریکایی‌ها از لحظه صدور ویزا شروع می‌شود. سال‌های قبل اگرچه افراد زیادی همراه رئیس جمهور و وزیر امور خارجه باید در نیویورک حضور پیدا می‌کردند اما آمریکایی‌ها نه‌تنها برای تیم حفاظت و تیم تشریفات نیز ویزا صادر نکردند که برای برخی مقامات و معاونان نیز ویزایی صادر نشد و تیم دیپلماسی ایران در حداقل‌ترین وضعیت موجود در نیویورک حضور پیدا کرد. این حداقل‌ترین البته به مدد الهی، سنگین ترین و پرترافیک ترین برنامه‌ها را پیاده و اجرا کردند. به دلیل سخت گیری‌ها و ایجاد محدودیت مکان استقرار و مسیر تردد همه آن کشورهایی که در تلاش بودند تا با جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل روز و منطقه‌ای رایزنی کنند ناچار بودند تا در محل اقامت تیم ایرانی حضور پیدا کنند و این یعنی یکی دیگر از تلاش‌های آمریکایی‌ها برای محدود سازی و منزوی کردن ایرانی‌ها به خودی خود شکست می‌خورد. ظریف می‌خندد و می‌گوید:«همه سال‌های قبل ما باید می‌رفتیم خدمت آن‌ها... امسال به برکت سختگیری آمریکایی‌ها آن‌ها می‌آمدند خدمت ما!» و مثل همیشه می‌خندد!
>9 روز و 90 ساعت...
در حضور 90 ساعته ی روحانی در نیویورک و 9 روزه ظریف در نیویورک یکی از سنگین ترین برنامه‌های سیاسی دیپلماسی در همان خاک آمریکا شکل می‌گیرد و عملاً نیویورک تبدیل می‌شود به عرصه دیپلماسی ایرانی اسلامی!
ده‌ها برنامه ملاقات با سران کشورهای جهان، سخنرانی و مصاحبه‌ها از طرف روحانی و محمدجواد ظریف صورت می‌پذیرد که این نیز خود نشانه‌ای است بر ناکامی آمریکایی‌ها در محدود سازی و منزوی کردن تیم دیپلماسی ایران.
در یکی از همان دست تلاش‌ها که آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دادند تا وزیر امور خارجه در برخی برنامه‌ها اعم از سخنرانی، حضور یا مصاحبه شرکت کنند برنامه‌ای بوده است که از سوی قطری‌ها همه ساله در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با عنوان «امنیت منطقه خلیج فارس» به صورت محدود و معدود برگزار می‌شده است اگرچه طرف قطری رسماً از محمد جواد ظریف برای حضور در این نشست که در سال‌های گذشته نیز به انجام می‌رسیده، دعوت می‌کند اما آمریکایی‌ها مانع می‌شوند و این حضور عملاً شکل نمی‌گیرد که همین مسئله باعث ناراحتی قطری‌ها می‌شود.
>تحریم یعنی ممنوعیت فروش
حتی یک بطری آب معدنی!
ظریف لا به لای صحبت‌های خود به موضوع تحریم خود از سوی آمریکایی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید:«تحریم سختگیرانه ی آمریکایی‌ها به حدی است که اگر یکی از هتل‌ها و محل‌های اقامتی، حتی یک بطری آب به من بفروشد مستوجب تنبیه تحریمی از سوی ایالات متحده آمریکا می‌شود.»
>آرامکو و برجام!
حضور تیم دیپلماسی ایرانی در نیویورک زیر سایه سنگین دو مسئله در کانون اخبار رسانه‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد؛ نخست انگشت اتهامی که به سوی ایران در مسئله حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان گرفته شده است و دیگر مسئله و مباحث مربوط به برجام و طرح ۴ ماده‌ای فرانسوی‌ها...
موضع ایران شفاف است؛ آمریکایی‌ها برای شروع هر تغییری باید به میز مذاکره و به برجام بازگردند! ایران خواهان فروش نفت خود به میزان حداقل ۲ میلیون بشکه در روز است یعنی سالانه حدود ۴۵ میلیارد دلار آن هم به این صورت که نه فقط نفت بفروشد بلکه ایران می‌خواهد علاوه بر فروش نفت خود در بازارهای جهانی، مدیریت ارز حاصل از فروش نفت خود را در دست داشته باشد.
فرانسوی‌ها برای عملی شدن این دو شرط ایران همه ی تلاش‌های خود را به کار می‌بندند اما این ترامپ و آمریکا است که سنگ اندازی می‌کند و اجازه نمی‌دهد مسیر مذاکره همچنان شفاف و قابل پیمودن باشد. ظریف در باره این موضوع می‌گوید:«آمریکایی‌ها باید به برجام بازگردند در غیر این صورت راهی برای باقی ماندن در برجام وجود نخواهد داشت!»
>فضای کمیسیون هنگام حضور ظریف
دوشنبه پانزدهم مهر ماه ۱۳۹۸ قرار است ظریف در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی برای تشریح برنامه‌های انجام شده در نیویورک حضور پیدا کند. همه دور یک میز نشسته اند، ظریف در کنار رئیس کمیسیون یعنی آقای ذوالنوری! بحث‌های مختلفی در این کمیسیون شکل می‌گیرد و ظریف یک به یک اهداف و برنامه‌های سفر را تشریح می‌کند. مشروح آنچه در آن جلسه اتفاق افتاده درخبرگزاری‌ها و رسانه‌ها مندرج است اما چند مسئله حائز اهمیت که شاید حاشیه‌ای به نظر برسد اما تعیین کننده تر از متن می‌تواند تلقی شود!
پس از انتخابات کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه برای سال چهارم و مشخص شدن ترکیب این کمیسیون، حالا احساس می‌شود که فضای بهتری بر این کمیسیون حاکم است! گویا رئیس شدن ذوالنوری برکات زیادی داشته است.
فارغ از این که محمدجواد ظریف وزیر محبوبی است و همه به سلامت و تلاش وی برای پیشبرد اهداف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران واقف شده‌اند و ایمان دارند اما فضای حاکم، فضای دلچسب و به دور از حاشیه‌های همیشگی است!
ظریف با آن لبخند معروف خود در آن کمیسیون خیلی آرام و با اطمینان از برنامه‌های جمهوری اسلامی می‌گوید، از موانع موجود، از راهکارها، از کارهایی که باید انجام داد تا در بن بست‌ها گیر نیفتیم! خلاصه از همه مسائلی که باید سخن به میان آورد می‌گوید و اما در این میان برخی که بعضی اوقات با اطلاع رسانی‌ها و موضع‌گیری‌های خاص خود، فضای کمیسیون امنیت ملی را سخت و سنگین می‌کرده‌اند این روزها در حاشیه هستند؛ گروهی که اینک استخوان بندی اصلیِ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس را تشکیل داده‌اند گویا تصمیم گرفتند متعادل تر و معتدل‌تر از همیشه گام بردارند!
خلاصه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس مثل همیشه پر از بحث‌های سخت و سنگین و موضع‌گیری‌های جبهه‌ای و نحله‌ای و سیاسی نیست و در آن جا برای دیپلماسی ایران همه تلاش می‌کنند تا وزارت امور خارجه و وزیر امور خارجه بتواند به آسانی برنامه‌های خود را پیاده کند بی هیچ تردیدی باید گفت همراهی‌ها و آرامشی که بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس حکمفرما است نوید این مسئله را می‌دهد که دولت حداقل در این بخش دیگر دغدغه‌ای نداشته باشد! احترام متقابل وزیر امور خارجه و اعضای کمیسیون به همدیگر، آرامش بخش و خوشحال کننده است.