کردهای سوریه، پاشنه آشیل تصمیم ترامپ

 
 
 
 


جنگ سوريه از جهاتي پيچيده‌ترين بحراني است که روابط بين‌الملل در عصر حاضر به خود ديده است. در اين کشور از يک سو، گروه‌هاي مختلف سياسي و مذهبي و قومي که هر کدام با کشوري بيگانه از درِ اتحاد در آمده‌اند با هم در جنگ و ستيزند و از ديگر سو، اغلب کشورهاي منطقه در کنار برخي از قدرت‌هاي جهاني، به طور مستقيم و يا از طريق حمايت مالي و تسليحاتي از گروه‌هاي همسوي خود، به مداخله در امور آن کشور اقدام کرده‌اند. به واقع در سوريه، نوعي تداخل و تعارض منافع براي بازيگران داخلي و خارجي پيش آمده است که هيچ طرفي نمي‌تواند خطوط سياست خود را به طور دقيق از رقبا و مخالفان تفکيک کند. براي مثال، روسيه و ترکيه و ايران علي‌الظاهر در سوريه همپيمان شده‌اند اما منافع ناهمسوي آنها، سبب مي‌شود که هر کدام ضمن رقابت با يکديگر، چشم طمعي نيز به ساير بازيگران داشته باشند. اين وضعيت براي آمريکا و اروپا و عربستان و امارات و قطر و اردن و عراق و اسرائيل هم صدق مي‌کند. در اين ميان، ترکيه به دليل دامنه دخالتش در سوريه و تأثير مستقيم جنگ بر امنيت آن، وضعيت خاصي دارد. ترکيه در چارچوب پيمان ناتو متحد نظامي آمريکا است، روابط نزديکي با روسيه برقرار کرده و در عين حال، مخالف سرسخت دولت بشار اسد و گروه‌هاي کرد سوري و حامي نيروهاي اسلامگرا به‌خصوص جريان اخوان‌المسلمين در سوريه است. با اين همه، ترکيه بر يک موضوع اصرار شديد دارد و آن پيشگيري از يک موجوديت سياسي کردي در شمال سوريه است که از نگاه اردوغان مي‌تواند پايگاهي براي حزب کارگران کردستان ترکيه و نهايتاً تهديدي براي تماميت ارضي آن کشور باشد. اين در حالي است که کردهاي سوريه از متحدان آمريکا در جنگ با داعش به شمار مي‌روند و به همين علت، هدف ترکيه براي بيرون راندن آنها از شمال سوريه براي آمريکا تناقض‌آميز شده است.
ادامه صفحه2