روزنامه آرمان ملی
1398/07/24
مردم با مشاركت واقعی، میخواهند خودشان تصميمگير باشند
با توجه به کاهش اعتماد مردم نسبت به جريانهاي سياسي شبکههاي اجتماعي چه نقشي ميتوانند در سرنوشت انتخابات آينده مجلس ايفا کنند؟فضاي تصميمگيري درباره انتخابات را بايد به دو فضاي مجازي و فضاي واقعي تقسيمبندي کرد و هر کدام را بهصورت جداگانه مورد بررسي قرار داد. بنده معتقدم در شرايط کنوني فضاي واقعي جامعه نسبت به فضاي مجازي از اهميت بيشتري برخوردار است. در شرايط کنوني اقشار مختلف مردم با چالش اعتماد به جريانهاي سياسي مواجه هستند و ديگر مانند گذشته به جريانهاي سياسي اميد ندارند و اين وضعيت درباره همه جريانهاي سياسي اعم از اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارد. در چنين شرايطي ديدگاههاي مردم بهصورت يک رسانه درونزا درباره انتخابات عمل ميکند. اين رسانه درونزا از تاثير بيشتري نسبت به شبکههاي اجتماعي برخوردار است و بهصورت پچپچ، نجوا و درگوشي ديدگاهها بين افراد مختلف جامعه رد و بدل ميشود. صحنه اين رسانه نيز گوشي همراه و يا کامپيوتر نيست و بلکه اين اتفاق در خيابانها، کوچهها، بازار و ديگر اماکن عمومي اتفاق ميافتد. مردم در کوچه و بازار به سنجش و ارزيابي عملکردها ميپردازند و به همين دليل به اين نتيجه رسيدهاند که حضور و يا عدم حضور يک جريان سياسي در قدرت تغييري در زندگي آنها به وجود نميآورد. به همين دليل نيز نسبت به جريانهاي سياسي اعتماد خود را تا حدي از دست دادهاند. زماني جريانهاي سياسي ميتوانند حمايت مردم را داشته باشند که عملکرد آنها تاثير مستقيم و مثبتي در زندگي مردم گذاشته باشد، اما اين اتفاق نيفتاد. برخي به همين خاطر معتقدند حضور اصولگرايان و اصلاحطلبان در مجلس چندان تغييري در زندگي آنها ايجاد نميکند. البته برخي افراد تلاش ميکنند از اين وضعيت سوءاستفاده کنند و شرايط را به سمتي ببرند که مردم بهصورت کلي در انتخابات شرکت نکنند. اين افراد اين تفکر را به جامعه القا ميکنند که در آينده نيز هر جريان و افرادي که روي کار بيايند وضعيت به همين شکل خواهد بود و تغييري در زندگي مردم به وجود نخواهد آمد. کسي منکر تاثيرگذاري رسانهها و شبکههاي اجتماعي بر مناسبات اجتماعي و سياسي نيست و برداشت جامعه از زندگي خود و برنامهها و سوابق جريانهاي سياسي تعيين کننده است و در انتخابات آينده ذهنيت جامعه تعيينکننده خواهد بود، ذهنيتي که نسبت به انتخابات خوشبين نيست.
چرا برخي اقشار جامعه نسبت به انتخابات آينده خوشبين نيستند؟
اين عدم خوشبيني نيز بيشتر به اين ديدگاه بازميگردد که برخي افراد جامعه همه جريانهاي سياسي را به يک چشم ميبينند وگمان ميکنند کارکرد جريانهاي مختلف سياسي هيچتاثيري در حل مشکلات زندگي آنها نخواهد گذاشت. تا زماني که فضاي واقعي جامعه به اين صورت است فضاي مجازي نميتواند تاثير تعيين کنندهاي در انتخابات آينده بگذارد. گراني، تورم، فقر به همراه تضادهاي درون گروهي و تضادهاي سياسي جزئي از واقعيتهاي امروز جامعه ايران است. از سوي ديگر پروندههاي فساد اقتصادي که بهتازگي با افزايش مواجه شده نيز مزيد برعلت شده تا افکار عمومي به چشم انداز آينده کشور نگاه نکنند. برخي از اقشار مردم احساس ميکنند چيزي براي از دست دادن ندارند و به همين دليل نيز احساس بيتفاوتي ميکنند. از منظر جامعهشناسي اين مساله داراي اهميت و قابل بررسي است. به همين دليل نيز در انتخابات آينده بيش از آنکه شبکههاي اجتماعي داراي اهميت باشند روح جمعي و ديدگاههاي واقعي مردم که در کوچه وبازار مطرح ميشود داراي اهميت است. به قول ژوزف شومپيتر فضاي اجتماعي فضاي مساعدي براي حضور مردم در انتخابات نيست.
اين فضا در انتخابات گذشته نيز تاحدودي وجود داشت. با اين وجود در آستانه انتخابات اتفاقات سياسي در کشور رخ ميدهد که به يکباره ورق برمي گردد و دوباره مشارکت مردم در انتخابات افزايش پيدا ميکند. آيا اين اتفاق در انتخابات آينده نيز رخ خواهد داد؟
انتخابات امسال با انتخابات چهار سال گذشته قابل مقايسه نيست. همان طور که انتخابات چهار سال قبل با هشت سال قبل متفاوت بود. يک زماني احمدينژاديها در قدرت حضور داشتند و به نام مردم صحبت ميکردند، در حالي که امروز حسن روحاني و حاميان انتخاباتي او در مسند کار قرار گرفتهاند. در طول اين سالها خود آگاهي طبقاتي در جامعه ايران افزايش پيدا کرده است. اين تعبيري است که کارل مارکس درمورد افزايش آگاهي طبقات جامعه به کار ميبرد. امروز ميزان آگاهي کارگران و طبقان زحمتکش جامعه افزايش پيدا کرده و ديگر مانند گذشته نيست. به همين دليل نيز کارگران هفت تپه و هپکو بهدنبال مطالبات خود هستند و در اين مسير حتي حاضر هستند هزينه بپردازند. امروز آگاهي سبب تغييرات لحظهاي در جامعه شده است. جامعه امروز با جامعه چند سال و يا حتي چند ماه قبل متفاوت است و بهصورت مرتب در حال تغييرو تحول است. شبکههاي اجتماعي نيز در اين اتفاق نقش تعيين کنندهاي داشتهاند. اين در حالي است که نجواها و پچپچهاي خياباني نيز تاثير زيادي در بالا رفتن آگاهي مردم داشته است. مردم در تحليلهاي خود به اين نتيجه رسيدهاند که بيتالمال و سرمايههاي اجتماعي و سياسي توسط عدهاي خاص مورد سوءاستفاده قرار گرفته و اين افراد هيچسهمي براي مردم در تصميمگيريهاي خود قائل نيستند. شبکههاي اجتماعي در جوامعي مانند آمريکا و سوئيس نيز وجود دارد. با اين وجود اين شبکهها در جامعه ايران بهدليل فقدان جامعه مدني تاثير بيشتري در مناسبات اجتماعي و سياسي از خود برجاي خواهند گذاشت.
در انتخابات گذشته پس از ناکامي جريانهاي تحولخواه براي حضور چهرههاي اصلي خود در انتخابات، شبکههاي اجتماعي به محملي براي مانور اين جريانها در انتخابات تبديل شد. آيا در صورتي که نهادهاي نظارتي رويکرد گذشته خود را تکرار کنند اين اتفاق دوباره در انتخابات آينده رخ خواهد داد؟
اين رويکرد در انتخابات گذشته وجود داشته و ما مشاهده کرديم که پس از عدم تاييد صلاحيت چهرههاي اصلاحطلب، جريانهاي تحولخواه از شبکههاي اجتماعي براي اقناع افکار عمومي در جهت حمايت از خود استفاده کردند. با اين وجود ديدگاه و ذهنيت فکري مردم در انتخابات تعيينکننده خواهد بود. اين ذهنيت فکري مردم است که ميتواند مردم را به پاي صندوقهاي رأي بکشاند. امروز مردم با ديدگاه مثبتي به انتخابات نگاه نميکنند و آن را ابزاري براي رسيدن برخي به قدرت و ثروت قلمداد ميکنند. آقاي روحاني نيز در نشست خبري اخير خود عنوان کردند که بهتر است مسئولان نظارتي با سعه صدر بيشتري با جريانهاي سياسي برخورد کند و اجازه بدهد جريانهاي سياسي با چهرههاي اصلي خود در انتخابات حضور پيدا کنند. مردم تجربه انتخابات اخير را در ذهن دارند و متوجه اين نکته شدهاند که کساني در انتخابات شعارهاي پرشور مطرح ميکنند پس از انتخابات رويکرد ديگري در پيش ميگيرند و بسياري از شعارها را به فراموشي ميسپارند. مردم اين وضعيت را به آينده نيز تعميم ميدهند و گمان ميکنند اگر دوباره از افرادي در انتخابات حمايت کنند وضعيت به همين صورت خواهد بود و اين افراد دوباره در مسيري گام برخواهند داشت که نمايندگان قبلي برداشتهاند. به همين دليل ذهنيت موجود در جامعه بهدليل عدم تحقق وعدههاي مسئولان براي انتخابات آينده زياد مساعد نيست.
اين ذهنيت قابل تغيير است؟
تغيير اين ذهنيت نياز به زمان و تغيير رويکرد مسئولان جامعه دارد. اگر مسئولان تلاش کنند مشکلات مردم را حل کنند و به وعدههايي که در انتخابات به مردم دادهاند عمل کنند اين ذهنيت تغيير ميکند. در غيراين صورت تغيير اين ذهنيت منفي به يک ذهنيت مثبت به راحتي امکانپذير نيست و نيازمند پروسهاي طولاني و سخت خواهد بود. حضور در انتخابات و نتيجه آن براي مردم به يک تجربه اجتماعي تبديل شده است. مردم مسئولاني را به چشم ديدند که وعدههاي زيادي به آنها دادند اما به آنها عمل نکردند. احمدينژاد هشت سال به مردم وعده داد اما در نهايت دولت را با فسادهاي گسترده تحويل داد. از سوي ديگر آقاي روحاني نيز وعدههاي مهمي در انتخابات مطرح کردند اما در عمل آنها محقق نشد. به همين دليل باور مردم به نتيجه انتخابات به سختي تغيير خواهد کرد. تغيير فکري و ذهني مردم جامعه نيز در کوتاهمدت امکانپذير نيست و بلکه نياز به زمان دارد. مردم بايد نتيجه مثبتي از حضور خود در انتخابات گذشته دريافت ميکردند تا با رويکرد مثبتي در انتخابات شرکت کنند. اين در حالي است که اين اتفاق رخ نداده و مردم نتيجه دلخواه خود را دريافت نکردهاند. امروز مردم ايران سنجشگر شدهاند. اين به معناي اين است که مردم با مشاهده عملکرد افراد و جريانهاي سياسي و ارزيابي آن به تصميمگيري ميرسند. جامعه ايران از مرحله شناخت حسي گذر کرده و به شناخت ادراکي رسيده است. در جامعهشناسي دو نوع شناخت وجود دارد. شناخت حسي و شناخت ادراکي. در شرايط کنوني جامعه ايران در مسير شناخت ادراکي گام برمي دارد. به تعبير ديويد رايزمن در محله خود مختاري قرار گرفته است. جامعه ايران به اين نتيجه رسيده که وجود دارد و بايد تصميم بگيرد. مردم جامعه ايران امروز با اين سوالات مواجه هستند که چرا بايد رأي بدهند؟ رأي آنها چه نتيجهاي در زندگي و سرنوشت آنها خواهد گذاشت؟ مردم بهدنبال مشارکت واقعي در تصميمگيريها جامعه هستند. در گذشته اين مشارکت واقعي نبوده و برخي جريانهاي سياسي با نگاه ابزاري آن هم تنها در زمان انتخابات به مردم نگاه کردهاند. اين در حالي است که در شرايط کنوني با بالا رفتن آگاهي در بين اقشار مختلف مردم اين وضعيت متفاوت شده و مردم بهدنبال مشارکت واقعي در صحنه تصميمگيري جامعه هستند. به همين دليل شرايط انتخابات آينده با انتخابات گذشته متفاوت خواهد بود.
جامعهاي که از مرحله شناخت حسي به شناخت ادارکي رسيده و خودمختار شده در چه وضعيتي با ساختارهاي تصميم گير قرار دارد؟ آيا جامعهاي باچنين وضعيتي با نهادهاي تصميم گير ايجاد فاصله نميکند؟
اين اتفاق در عمل رخ داده است. امروز ببين نهادهاي تصميم گير و مردم شکاف ايجاد شده است. اين يک واقعيت غيرقابل انکار است. دليل اصلي آن نيز اين است که مردم بهدنبال مشارکت واقعي در تصميمگيريهاي جامعه هستند. اين در حالي است که در گذشته مشارکت مردم بهصورت واقعي نبوده است. جريانهاي سياسي نيز به مردم بهصورت ابزاري نگاه ميکردند. نکتهاي که براساس آگاهي تاريخي از بين رفته و مردم ديگر حاضر نيستند بدون نتيجه مطلوب در زمين جريانهاي سياسي بازي کنند. به تعبير فوکوياما اعتماد عمودي در ايران کمرنگ شده است. در جامعهشناسي دو نوع اعتماد عمودي و افقي وجود دارد. اعتماد عمودي بين ساختارهاي تصميم گير با مردم و بالعکس است و اعتماد افقي اعتمادي است که بين اقشار مختلف مردم با يکديگر وجود دارد. اين در حالي است که در شرايط کنوني اعتمادعمودي در جامعه ايران خدشه دار شده است. امروز اعتماد بين مردم و مسئولان نسبت به گذشته کاهش پيدا کرده است. از يک طرف مسئولان با ايجاد نظارت استصوابي و گزينش افراد به نوعي بياعتمادي خود را نشان ميدهند و از سوي ديگر نيز مردم به شکلهاي مختلف بياعتمادي خود را به مسئولان نشان ميدهند. هنگامي که اعتماد عمومي در يک جامعه کاهش پيدا ميکند سرمايههاي اجتماعي نيز به مرور زمان از بين ميرود. هنگامي که سرمايههاي اجتماعي نيز از بين رفت دليلي و انگيزهاي براي حضور مردم در انتخابات وجود ندارد. مشارکت واقعي مردم در شرايطي در انتخابات آينده محقق خواهد شد که سرمايه و اعتماداجتماعي از دست رفته دوباره بازگردد و مردم احساس کنند اگر در انتخابات شرکت کنند تغييرات مثبتي در زنگي آنها رخ خواهد داد.
اگر سرمايه و اعتماد اجتماعي کافي براي حضور مردم در انتخابات آينده وجود نداشته باشد چه تبعاتي براي جامعه به همراه خواهد داشت؟
در مرحله نخست وجهه بينالمللي نظام مورد سوال قرار ميگيرد. بدون شک اگر چنين اتفاقي رخ بدهد برخي مسئولان در رويکرد گذشته خود بازانديشي خواهند کرد و نگرش خود را نسبت به مديريت جامعه تغيير خواهند داد. جامعه ايران همچنان در تقسيمبندي ماکس وبر در وضعيت سنتي و فرهمندي باقي مانده و به سمت جامعه عقلايي حرکت نکرده است. در چنين جامعهاي نيز هر امکاني وجود دارد و سرنوست جامعه همچنان غيرقابل پيشبيني خواهد بود. در مرحله دوم تغييرات مهمي نيز در داخل کشور رخ خواهد داد که مهمترين آن تنوير افکار عمومي و تقويت اراده جمعي مردم ايران خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
شفافیت در مبارزه با فساد متضمن اعتماد عمومی
استقامت و مقاومت مردم را به حساب خودتان نگذارید
تیم ملی فوتبال ایران در بازی خیابانی
به تبعیض مدارس دولتی پایان دهیم
بانوان مدیون کسی نیستند
سرانجام FATF راهم ميپذيريم
واردات خودرو همچنان ممنوع است
واکنشها به دستگيري روحا...زم
آقای رئيسی! با فساد در تلويزيون برخورد كنيد!
شناسایی ۲۱۱ دانشجوی تقلبی
مردم با مشاركت واقعی، میخواهند خودشان تصميمگير باشند
حسين دهلوی نت آخر را نواخت