ببین من هنوزم نفس می‌کشم

واقعا رسانه‌ها چقدر قدرت دارند خبر نداشتیم. بالاخره رکن چهارم دموکراسی آنقدر هم هم بی‌بو و بی‌خاصیت نیست. همین چندی پیش نمایندگان مجلس اعلام کردند که می‌خواهند زبان انگلیسی را از مدارس حذف کنند. چقدر جفنگیات و پرندیات نثارشون کردیم. مثلا نوشتیم؛ زبان انگلیسی یا فرنگی، مرغ پلو نیست که از سفره ما یک آن شود نیست! همین باعث شد نمایندگان از خیرش بگذرند حتی یکی از نمایندگان عضو کمیسیون آموزش زنگ زد دفتر روزنامه به مدیر روزنامه گفت: به این پرند نویس خود بگویید بس کند. بابا ول کنید ما گفتیم انحصار زبان انگلیسی برداشته شود. منم براش نوشتم: قربونتون برم که دنبال رفع انحصارید اما انحصارهای مهم‌تر از انحصار زبان انگلیسی در مدارس وجود داره، بروید اون انحصارا را بردارید. یا چند وقت پیش برای نمایندگان نوشتم: چرا وقت انتخابات زبان یا زبونشون ماشاالله درازه؟ از روابط عمومی مجلس زنگ زدند گلایه کردند. گفتند جلوی پرت وپلا‌های این جفنگ نویس را بگیرید به وکیل مردم توهین نکند. منم در یادداشتی نوشتم: ‌ای که مدعی شدی تو یک وکیل ملتی- جان من بگو چه خاصیت‌ها تو داری؟
آنچه گفتم که تو توهین و جفنگ می‌دانی – من ندانم که در این مجلس ما وای تو چقدر بیکاری؟
هر چند بیشتر نماینده‌ها روزنامه نمی‌خوانند اما یک نماینده شانسی روزنامه ما را خوانده بود قیامتی تو مجلس بپا کرد و تو صحن مجلس گفت: ببینید چه کردیم که می‌گویند ما بی‌خاصیت و بیکاریم؟ در واقع کاری نکردیم که گفتند بیکاریم! آره رسانه‌ها هم همچین بی‌بو و بی‌خاصیت نیستند. دستشون بسته است مانع دارند اختیاراتشون کمه. هه هه هه. از این حیث رسانه عین دولته. تو درنظر بگیر همین مدیر روزنامه کیهان چقدر تاثیر گذاره چه تیترهای تاثیر‌گذاری داره. مثلا از بانوان راهی به ورزشگاه تیتر میزنه: قربانیان و راهیان به قربانگاه. اینها همه تاثیر رسانه‌ایه. ما رسانه‌ها خودمون را دست کم گرفتیم. درست که خیلی چیزا کم داریم مثل کاغذ، مثل نون شب! اما با کمبود‌ها هنوز، رمق و نفسی داریم. به قول شاعر ببین من هنوزم نفس می‌کشم – نفس در هوای قشنگ می‌کشم – چو دارد وزیر ارشاد هوای روزنامه‌ها – همی دائم که بشکن می‌زنم - اگر نایی نمانده در تنم - ولیکن هنوزم نفس می‌کشم – که با چرت و پرت‌های خود رو مخ بعضیا می‌روم.