نوشداروهای فرهنگستان!

گروه ادب و هنر- دو سه روزی است یک واژه بیگانه و معادلِ فارسی‌اش خبرساز شده است. روز دوشنبه، در جلسه شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد که فرهنگستان به جای واژه انگلیسی «استارت آپ»(Startup) واژه «کمک نوآور» را تصویب کرده است. بعد از اعلام این خبر، موجی از واکنش‌ها و انتقادات درباره آن، راه افتاد؛ تا جایی که روز گذشته این خبر در پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تکذیب و اعلام شد واژه مصوب فرهنگستان برای «استارت آپ»، «نوآفرین» و «شرکت نوآفرین» است.
بالاخره، این یا آن؟
از ناهماهنگی‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای اعلام معادل فارسی «استارت آپ» که بگذریم، می‌رسیم به این که آیا واژه «نوآفرین» در زبان مردم جا می‌افتد یا خیر و آیا بهتر نبود فرهنگستان زودتر به فکر ساختن معادلی برای این واژه و دیگر واژه‌های بیگانه که این روزها با رشد علم و فناوری به سرعت در زبان مردم جا خوش می‌کنند، می‌افتاد؟ جالب این که تا لحظه تنظیم این گزارش، واژه مصوب «استارت آپ» در بخش واژه‌های مصوب فرهنگستان این است: «آغازگری بهره‌برداری»!
دیر آمدی، حالا چرا؟


تجربه چند سال اخیر فرهنگستان در معادل‌سازی واژه‌های بیگانه نشان می‌دهد آن دسته از واژه‌هایی که معادل فارسی‌شان دیر ساخته شد، مورد اقبال مردم قرار نگرفتند و جایی در زبان پیدا نکردند؛ واژه‌هایی مانند برگک(به جای چیپس)، رایانه(به جای کامپیوتر)، رایانامه(به جای ایمیل)، دفترَک(به جای بروشور)، پویانمایی(به جای انیمیشن)، خودکارسازی(به جای اتوماسیون) و... . در مقابل، واژه‌های معادلی هم هستند که به موقع و به محض ورود واژه بیگانه ساخته شدند؛ معادل‌هایی که درست مثل یک سپر در برابر واژه بیگانه عمل کردند. از جمله این واژه‌های درست و به موقع می‌توان به پیام کوتاه یا پیامک(به جای اس ام اس)، بلندگو(به جای اسپیکر)، بزرگراه(به جای اتوبان)، یارانه(به جای سوبسید) و بالگرد(به جای هلی‌کوپتر) اشاره کرد.
شوخی با فرهنگستان
علاوه بر حاشیه‌هایی که در خصوص معادل‌سازی‌های فرهنگستان وجود دارد، هرازگاهی ذوقِ طنز عده‌ای گل می‌کند و واژه‌هایی من درآوردی را به عنوان معادل واژه‌های بیگانه به فرهنگستان نسبت می‌دهند که با وجود تکذیب مکرر اعضای آن، باز هم بعضی‌ها گمان می‌کنند این واژه‌ها واقعاً محصول فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. «درازآویز زینتی» به جای «کراوات»، «رایانک مالشی» به جای «تبلت»، «کش لقمه» به جای «پیتزا» و «خویش‌انداز» به جای «سلفی»، از جمله شوخی‌هایی بودند که با فرهنگستان شد.
چه کسی گفت «آبشش»؟
حالا که سخن از معادل‌سازی‌های فرهنگستان است، یادی کنیم از نسل‌های پیشین این نهاد که نقش مهمی در جا افتادنِ بسیاری از معادل‌های فارسی در زبانِ ما داشتند؛ واژه‌هایی که حالا آن‌قدر جا افتاده‌اند که شاید کسی به این فکر نکند این واژه‌ها ساخته و محصول فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گذشته هستند. یکی از این خلاقانِ واژه‌ساز، زنده یاد احمد آرام، نویسنده و مترجم معاصر بود که در تدوین و نگارش دایرة المعارف فارسی هم مشارکت داشت و معادل‌هایی مانند «آبشش»(به جای اوپرکول) و «آونگ»(به جای پاندول) را ساخت. «دماسنج»(به جای ترمومتر) یادگار پروفسور محمود حسابی و واژه‌های آشنایی مانند «کاسبرگ»، «جلبک»، «پرچم»، «قارچ»، «شهرداری»، «شهربانی»، «دادگستری» و... از ساخته‌های حسین گل گلاب، گیاه‌شناس، نویسنده و شاعر است.
ساختِ درست و به موقع
بسیاری از واژه‌هایی که ما امروزه به کار می‌بریم، محصول فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوره‌های مختلف است؛ واژه‌هایی که از ویژگی‌های مهمی مانند خلاقیت، به موقع بودن و خوش‌آهنگی برخوردارند. در ادامه به چند نمونه از این معادل‌های خوش ساخت و خلاقانه اشاره می‎‌کنیم: آتش نشانی(به جای اطفائیه)، آسایشگاه(به جای سانتاریوم)، آمار(به جای سویلیور)، ارزش(به جای ویلیور)، انگیزه(به جای محرک بالفعل)، اندام(به جای عضو الجسم)، بازگشت(به جای عودت الی المبدأ)، پرداخت(به جای تادیه)، پیش‌بینی(به جای پرونوستیک)، پیشنهاد(به جای شرایط المعین)، دستگاه(به جای جهاز)، سرمایه(به جای تمام المتاع)، کارمند(به جای عضو الاداره)، هواپیما(به جای طیاره)، شیب(به جای ضریب زاویه)، چند ضلعی(به جای کثیر الاضلاع)، بازتابنده ( به جای عاکِس)، دارایی(وزارت مالیه) و... .