اخبار ویژه


محسن هاشمی: گارد نگیریم شورای شهر کاری برای مردم نکرده است
رئیس شورای شهر تهران می‌گوید این شورا که یکدست در اختیار اصلاح‌طلبان است، بعد از دو سال، فاقد دستاورد عینی و قابل عرضه به مردم است.
به گزارش «انتخاب»، محسن هاشمی نوشت: مدیریت شهری به صورت یکدست در اختیار اصلاح‌طلبان است.
پرسش اینجاست که میراث ما برای تهران چیست؟، ما می‌توانیم در تبلیغات و سخنرانی دستاوردهایی برای خود عنوان کنیم اما تاریخ بدون نظر ما و بر اساس واقعیات در مورد کارنامه ما قضاوت خواهد کرد.


بدیهی است صرف انجام پروژه‌های عمرانی، آن هم بدون مطالعه صحیح، یک دستاورد مثبت نیست اما سخن گفتن و نقد کارنامه دیگران بدون داشتن دستاوردهای عینی و واقعی نیز پذیرفته نیست و طبیعی است که ما نیازمند انجام فعالیت‌های ماندگاری هستیم که تهران و شهروندان تهران آینده با آن ما را به‌خاطر بیاورند.
بنابراین نیاز به عمل‌گرایی و واقع‌گرایی در مدیریت شهری تهران داریم و اگر امروز با این انتقاد و خودانتقادی مواجه هستیم که در این دو سال سپری شده از عمر مدیریت شهری، دستاوردهای عینی و واقعی کافی را تحقق نبخشیدیم نباید با گارد و پاک کردن صورت مسئله، به این موضوع بپردازیم.
در مقابل عمل‌گرایی و واقع‌گرایی، شعار‌گرایی و ایده‌آل‌گرایی قرار دارد که به‌جای واقعیت‌ها بر اساس ذهنیت‌ها عمل می‌کند و سعی می‌کند با گفتاردرمانی و تبلیغات، فقدان دستاوردهای عینی را جبران کند و شاید این نوع فعالیت سیاسی در کوتاه‌مدت بتواند جواب بدهد اما قطعا در درازمدت شهروندان از منتخبین خود در مدیریت شهری کارنامه و نتایج واقعی را مطالبه می‌کنند.
شاید برخی بگویند که مشکل اصلی رکود در مدیریت شهری تهران، کمبود نقدینگی و ضعف منابع مالی است در حالی‌که این مسئله را نیز می‌توان با راهکارهای عمل‌گرایانه حل کرد. ما هفتاد هزار پرونده در کمیسیون ماده صد داریم که عدم اندیشیدن تدبیر برای آن باعث نارضایتی، رانت و فساد می‌گردد که بخشی از همین پرونده‌ها و تصمیمات معطل در حوزه شهرسازی می‌تواند منابع کافی را برای مدیریت شهری تأمین کند. در موضوعات ساده و درآمدزایی نظیر احداث پارکینگ نیز سکون به چشم می‌خورد، پارکینگ‌های بزرگ مجاور باغ کتاب، پارک ملت یا مصلی تهران، سال‌هاست در حد گود رها شده و هم مشکلات ‌ترافیکی و رفاهی برای شهروندان به‌ویژه ساکنان منطقه به‌وجود آورده و هم ایمنی را به‌خطر انداخته است، در حالی‌که می‌توان با احداث پارکینگی طبقاتی در این گودها توسط بخش خصوصی، گرهی از مشکلات این منطقه متراکم شهر گشود.
نه تنها پارکینگ‌های طبقاتی بلکه پارک حاشیه‌ای شهر نیز رها شده‌اند، این بخش که نه تنها هزینه‌ای ندارد بلکه می‌تواند درآمد هم ایجاد کند، نیازمند تصمیمات مدیریتی عمل‌گرا و گره‌گشاست. در ابتدای مسئولیت خود در مدیریت شهری تهران اقدام به‌ نظرسنجی کردیم و حدود 93 درصد از شهروندان، آلودگی هوا و‌ ترافیک را به‌عنوان معضل اصلی تهران عنوان کردند و آسیب‌های اجتماعی و بافت‌های فرسوده در اولویت‌های بعدی مسایل تهران بودند، حالا باید ببینیم ما برای حل این مسایل واقع‌گرایانه و عمل‌گرایانه برخورد کرده‌ایم؟
روزانه 80 میلیارد تومان و سالانه 2/5 میلیارد دلار یارانه بنزین تهران است اما تاکنون یک سنت از 900 میلیون دلاری که قرار بوده است برای 9 میلیارد سفر انجام‌شده توسط مترو از سوی وزارت نفت پرداخت شود را دریافت نکرده‌ایم در حالی‌که هم بودجه ساخت مترو و اتوبوس و هم یارانه آن توسط دولت مصوب شده است و باید برای دریافت آن پیگیری ویژه‌ای صورت گیرد.
ما می‌توانستیم بخش قابل توجهی از این ناوگان را توسط کارخانجات داخلی، در داخل تولید کنیم که هم‌ اشتغال ایجاد می‌کرد و هم کمبود شدید و فرسودگی ناوگان اتوبوس و متروی تهران را جبران می‌کرد اما این اتفاق رخ نداد.
حتی اقدامات سهل و نسبتاًً کم‌هزینه‌ای مانند احداث تونل‌های مترو که دستگاه‌های حفار خودکار آن نیز در حال حاضر بیکار است و بعضاً از تهران خارج شده‌اند نیز معطل مانده است.
مسئله تخصیص اعتبار صندوق توسعه ملی برای تأمین 19 هزار دستگاه اتوبوس برای کلان‌شهرها و مراکز استان، که با وجود دستور رئیس جمهور و پیگیری معاون اول دولت، همچنان پس از گذشت دو سال بلاتکلیف مانده است، این موضوع یکی از کلیدهای حل مسئله‌ اشتغال، آلودگی هوا، ‌ترافیک و مصرف سوخت است.
وزارت کشور، وزارت صمت، وزارت نفت و بانک مرکزی چهار رکنی هستند که باید تخصیص اعتبار از صندوق توسعه ملی را اجرایی کنند اما به‌دلیل گره‌هایی که ناشی از عدم فهم مشترک و همراهی دستگاه‌های مختلف و برداشت‌های خشک از متن مصوبات و قوانین و عدم پیگیری مناسب شهرداری‌ها، پس از دو سال حتی هنوز یک‌دستگاه هم از این مجموعه 19 هزار اتوبوس به شهرها تحویل نشده و ساخت آن نیز حتی آغاز نشده است.دزد آمریکایی مدعی مردم عراق و لبنان شد!
وزیر خارجه بی‌آبروی آمریکا انگیزه تظاهرات در عراق و لبنان را ارتباط حکومت‌های ایران با این دو کشور عنوان کرد.
مایک پمپئو در توییتر نوشت: «مردم عراق و لبنان می‌خواهند کشورشان را پس بگیرند. آنها درمی‌یابند که صادرات اصلی رژیم ایران، فساد است که به شکلی ناشیانه جامه انقلاب بر تن کرده است.» وی در ادامه این مطلب نوشته است: «عراق و لبنان استحقاق آن را دارند که مسیر خود را فارغ از مداخله‌گری‌های ایران دنبال کنند.»
اظهارات وزیرخارجه آمریکا در حالی است که اولاً چند دهه است دولت و نخست‌وزیر هماهنگ با آمریکا در لبنان حکومت می‌کنند و شخص رفیق حریری گماشته آمریکایی‌ها محسوب می‌شده است.
ثانیاً درباره عراق باید یادآور شد آمریکایی‌ها هم‌اکنون یک‌سوم از نفت عراق را غارت می‌کنند. ضمن اینکه کاخ سفید، یک بار با حمایت از صدام، موجب دیکتاتوری و فساد در عراق شد، نوبت دوم وقتی از حمله صدام به ایران حمایت کرد، موجب خسارت‌های گسترده به هر دو ملت شد، بار سوم هنگامی که به عراق حمله کرد، ویرانی برجای گذاشت، نوبت چهارم وقتی که مجدداً عراق را اشغال کرد و نوبت پنجم هنگامی که تروریست‌های جنایتکار داعش را به جان مردم عراق و سوریه انداخت و موجب نابودی زیرساخت‌های اقتصادی این کشور شد و در واقع آمریکا بالغ بر 35 میلیارد دلار، موجب خسارت و نابودی منابع اقتصادی عراق شده و بخش مهمی از کمبودها و نارضایتی‌های موجود در عراق، متوجه این رژیم است. دقیقاً به دلیل آگاهی از نفرت مردم عراق هم هست که دونالد ترامپ، به جای سفر به بغداد، به پایگاه نظامی عین‌السد رفت و این سفر را هم دزدانه انجام داد.
اما فراتر از همه این واقعیت، اعترافات اردیبهشت مایک پمپئو در تگزاس است که تصریح کرد: «زمانی که رئیس سازمان CIA بودم، دروغ می‌گفتیم و تقلب و دزدی هم می‌کردیم. این کارها، یادآور افتخارات تجربه آمریکایی است»!!  جالب اینکه ترامپ هم بارها تصریح کرده دنبال غارت منابع نفتی کشورهای منطقه از جمله عربستان و سوریه است و نه دموکراسی و مردم‌سالاری.  اظهارات اخیر ترامپ در عین حال نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها درصدد موج‌سازی و موج‌سواری در عراق و لبنان هستند چرا که خود را با طرف ورشکسته تحولات منطقه می‌دانند.علل مخالفت احزاب اصلاح‌طلب با طرح انتخاباتی حزب اتحاد ملت
طرح انتخاب نامزدهای اصلاح‌طلب از طریق نظرسنجی (موسوم به سرا) با مخالفت برخی احزاب و محافل حاضر در این طیف مواجه شده است.
بنابر اعلام ارگان حزب کارگزاران سازندگی، این حزب به همراه حزب اعتماد ملی، حزب اسلامی کار، و ادوار دفتر تحکیم وحدت، مخالف طرح مذکور هستند، بانی طرح، حزب اتحاد ملت (جایگزین حزب مشارکت) است.
اسماعیل گرامی‌مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با خبر آن‌لاین تصریح کرد: بنده از ابتدای طرح این موضوع با آن مخالف بوده و در جلساتی هم مخالفت خود را ابراز کردم. به‌عنوان کسی که سال‌ها در عرصه انتخابات کار کردم از هم‌اکنون برای من روشن است که این طرح، نخواهد توانست نظر مردم را جذب کرده و مشکل اصلی فعلی اصلاح‌طلبان را رفع و رجوع کند به‌ویژه در آن قسمتی که طراحان معتقدند به‌جای اینکه لابی در سطح بالای احزاب سیاسی برای تهیه لیست‌ها اتفاق بیفتد در بدنه اتفاق بیفتد.
تجربه نشان داده وقتی خروجی لابی در سطح سران اصلاح‌طلب و احزاب سیاسی و دبیران کل تا این اندازه همراه با نارضایتی بوده به طور قطع وقتی لابی‌ها قرار است در لایه‌های پایین‌تر که کمتر کار حرفه‌ای کرده اتفاق بیفتد نواقص‌مان بیشتر خواهد شد.
وی افزود: اما ایراد دیگر طرح سرا این است که در شورای عالی سیاست‌گذاری افراد حقیقی و افراد حقوقی با هم، هم‌وزن هستند، شما اسامی ‌را لیست کنید و ببینید احزاب و‌ اشخاص حقیقی تاچه میزان متفاوت هستند؛ همه می‌دانند که یکی از احزاب به 15 حزب منشعب شده و این‌ها احزاب اقماری هستند که پشت صحنه تصمیم می‌گیرند و در شورای عالی طرح می‌کنند.
وقتی در طرح سرا بناست در لایه اول هر حزبی 20 نفر را معرفی کند، روشن است که حزبی مانند حزب آقای اصغرزاده 300 نفر را در شورای عالی سیاست‌گذاری معرفی می‌کند این در حالی است که حزبی مانند کارگزاران که دو نماینده دارد تنها می‌تواند 40 نفر را معرفی کند که اختلاف زیادی است، نتیجه چنین رویکردی این است که حزب کارگزاران از همان ابتدا بازنده انتخابات است.
گرامی‌مقدم می‌گوید: نکته مهم دیگر این است که این طرح در شهرستان‌ها به شدت تنش زا بوده و منجر به تشدید نزاع‌ها می‌شود به عبارتی به‌دلیل محلی بودن انتخابات در شهرستان‌ها، برگزاری انتخابات زودهنگام و مقدماتی باعث افزایش و تشدید نزاع‌ها می‌شود. تأکید می‌کنم همین که ما بتوانیم نزاع‌ها در شهرستان‌ها را با کدخدامنشی و شورای عالی رفع و رجوع کنیم گامی ‌موثر برداشته‌ایم و نباید با طرح ایده‌هایی مانند سرا موجب تشدید اختلاف‌ها شویم.
با همه این تفاسیر و با وجود مخالفت احزاب موثر و بزرگی مانند انجمن معلمان، کارگزاران، حزب پیشتاز و اعتماد ملی با طرح سرا به دلایل گفته شده اما رای آورد، علت رای‌آوری هم متعدد بودن احزاب اقماری حزب موافق این طرح بود.
سخنگوی حزب اعتماد در ادامه درباره شائبه‌ فامیل‌بازی در طرح مذکور گفت: این اجتناب‌ناپذیر است همین که انتخاب را در اختیار من نوئی قرار می‌دهند، من هم‌حزبی‌های خود را وارد می‌کنم تازه این درباره شخصی مانند بنده است که فعال حزبی هستم، ولی فرد حقیقی که حزبی نیست و سابقه و توانمندی ندارد طبیعی است که برای معرفی 20 نفر موردنظر خود به فامیل و دوست و آشنا برای قرار گرفتن در لیست مراجعه می‌کند به همین دلیل است که عرض می‌کنم این شیوه هیچ تناسبی با کار حزبی ندارد و در حقیقت زمینه‌ساز بروز مشکلاتی از جمله فامیل‌بازی خواهد شد.
تأکید می‌کنم طرح‌هایی همچون طرح سرا نخواهد توانست اصلاح‌طلبان را از وضعیتی که دارند رهایی ببخشد، اینکه فکر کنیم با چنین طرح‌هایی مردم و بدنه اجتماعی دوباره برای انتخاب یک لیست قرار است به اصلاح‌طلبان اعتماد کنند و در صحنه حاضر شوند باید بگویم این‌طور نیست. به صراحت عرض می‌کنم کل انگیزه موجود پشت این طرح این است که بتوانند لیست را به نوعی سازماندهی کنند تا افراد خاص خودشان خروجی آن باشند.
وی در پاسخ به این سوال که «جلایی پور پدر و پسر نقشی در طرح سرا داشتند؟» گفت: نه اینکه من معتقد باشم بلکه همه معتقدند هر طرحی دارای پشت پرده و پشت صحنه‌ای است، طرح که از آسمان نمی‌آید، کسانی که این طرح را پیشنهاد دادند گرایش حزبی‌شان روشن است. آقای جلایی‌پور پدر و پسر گرایش حزبی‌شان روشن است. ببینید اگر پسر من امروز طرحی بیاورد چه کسی است که باور کند این طرح بدون مشورت من آمده است؟ بنابراین هر طرحی پشت صحنه‌ای دارد و پشت صحنه این طرح احزاب اقماری هستند که آن را مطرح کردند و همه چیز روشن است.فحاشی را کنار بگذار آقای نماینده!
توهین علی مطهری به یک دانشجو در گذشته نیز مسبوق به سابقه است و او پیش از این هم بارها به افراد مختلف توهین کرده است.
سایت الف با اشاره به اظهارات توهین‌آمیز و سخیف علی مطهری خطاب به یک دانشجو و توجیه بعدی وی نوشت:  سخن مطهری خطاب به دانشجو در هر صورت، توهین جنسی است؛ حتی اگر آن دانشجو پسر باشد. همگان می‌دانند که گفتن چنین حرفی به هرکس آن هم در یک جمع دانشجویی و در محیط دانشگاه، حتی اگر پسر باشد، توهین‌آمیز و دور از ادب است.
تجربه نشان داده آقای علی مطهری در کنترل عصبانیت خویش معمولا ناکام است. ایشان یک‌بار در صحن مجلس یک فحش زشت را نثار یک نماینده کرد، چند بار در مجلس، افراد مختلف را هل داد و در گلپایگان به یک فرد معترض اهانت کرد. پس اتفاق اخیر، نخستین اقدام خلاف عرف و ادب مطهری نیست. چنین رفتاری از سیاستمداری زیبنده نیست؛ به‌خصوص اینکه علی مطهری فرزند یک عالم دینی و معلم انقلاب است. اگر ایشان اندکی به فکر آبروی پدر شهیدش بود با توجه به ویژگی‌های شخصیتی‌اش، عطای سیاست را به لقایش می‌بخشید.
 واکنش مطهری از اصل کار غلطش بدتر است. او در اولین واکنش، تلویحا گفت: چون طرف مقابل پسر بوده ایرادی ندارد. اگر ایشان به‌جای این واکنش‌ها، چند خطی در عذرخواهی از این توهینش می‌نوشت هم برای دنیایش بهتر بود و هم برای آخرتش.