ما به اردن می‌رسیم؟

آرمن ساروخانیان

پنجشنبه تیم ملی باید در اردن مقابل عراق حاضر شود، ولی هنوز نه تکلیف سرمربی روشن است نه بازیکنانی که قرار است به زمین بروند. اوضاع تیم ملی در آستانه این بازی حساس مقدماتی جام جهانی از آنچه تصور می‌کنیم بحرانی‌تر است.
سیاست مدیران فدراسیون درباره این بلاتکلیفی در روزهای گذشته سکوت بود، درست بر خلاف آنچه در روزهای انتخاب جانشین کی‌روش دیده بودیم. بد نیست وعده‌های آن روزها را مرور کنیم: یک مربی بزرگتر از کی‌روش می‌آید، می‌خواهیم سبک بازی تیم ملی را هجومی کنیم، قرارداد سفت و محکمی می‌بندیم تا به رفتار سرمربی کنترل داشته باشیم...‌


ویلموتس در شروع کار همانی بود که فدراسیون می‌خواست: در نشست خبری لبخند می‌زد، با کسی سرشاخ نمی‌شد و وعده فوتبال هجومی می‌داد.
برد پرگل مقابل گوام به تولد یک تیم هجومی تعبیر شد، ولی وقتی در بحرین به اولین مانع سخت رسیدیم، مشخص شد که واقعیت درون زمین با نشست‌های مطبوعاتی تفاوت دارد. حالا به بازی حساس با عراق رسیده‌ایم و خبری از سرمربی نیست. ویلموتس تنها چند ماه بعد از شروع کارش می‌خواهد به لیگ بلژیک برود و بدعهدی فدراسیون فوتبال بهانه‌ای است تا تقاضای فسخ قرارداد کند. شاید هم پیشنهاد بلژیکی اهرم فشاری است برای گرفتن طلبش.
حالا معلوم می‌شود که رفتار کی‌روش نابهنجار نبوده. طبیعی است که سرمربی انتظار داشته باشد دستمزد خودش و همکارانش یا پاداش ملی‌پوشان سر وقت پرداخت شود. با وجود این بدقولی‌ها مربی پرتغالی همچنان اصرار داشت که اردوها منظم برگزار شود و برای همین با مربیان لیگ به مشکل خورد.
ویلموتس آدم دیگری است و روش متفاوتی برای نشان دادن اعتراضش انتخاب کرده. او نه برای دیدن بازی‌های لیگ می‌آید، نه حاضر است پیش از بازی حساس با عراق به تهران سفر کند. نه فهرستی داده، نه علاقه‌اش به رفتن به لیگ بلژیک را تکذیب کرده.
البته بحث ما مقایسه کی‌روش و ویلموتس نیست، صحبت از مدیریتی است که نمی‌تواند از تیم ملی و منافعش به خوبی محافظت کند. حکایت تکرار مشکلاتی است که مربیان را وادار به واکنش می‌کند و سرنوشت تیم ملی را به خطر می‌اندازد.
پس از ماجراهایی که با کی‌روش داشتیم، انتظار می‌رفت فدراسیون این‌بار برای انتخاب سرمربی پخته‌تر عمل کند. زیر بار تعهدات مالی سنگین نرود و کسی را انتخاب کند که این شرایط اقتصادی را بپذیرد.
ویلموتس مثل کی‌روش اهل مصاحبه‌های تند نیست، ولی کاسه صبرش خیلی زود لبریز شد و در آستانه این بازی حساس پشت تیم ملی را خالی کرده.
انتقاد از مربی بلژیکی آسان‌ترین کار است، ولی او بر اساس قرارداد دستمزدش را می‌خواهد. سؤال اصلی از فدراسیون است که با چه پشتوانه‌ای پای این قرارداد را امضا کرده و در این ماه‌ها برای پرداخت دستمزد ویلموتس چقدر تلاش کرده؟ چطور اجازه داده این مشکل تا امروز حل نشود و تکلیف نیمکت تیم ملی یک هفته مانده به بازی با عراق همچنان بلاتکلیف باشد؟ انتخاب یک مربی اروپایی که دستمزدش از کی‌روش هم گران‌تر است و محل تأمین آن معین نیست، با چه منطقی صورت گرفته؟
حتی اگر ویلموتس بپذیرد که برای تشکیل اردو و نشستن روی نیمکت تیم ملی به ایران بیاید، زمان به قدری کم است که معلوم نیست بازیکنان چگونه باید برای این بازی آماده شوند. تیم ملی در بحرین ایرادهای اساسی داشت و ویلموتس در این زمان کم به سختی می‌تواند آنها را برطرف کند. ناکامی در این بازی شاید رویای جام جهانی را بر باد بدهد، ولی فدراسیون نتوانسته تیم ملی را جمع کند.
پس از سال‌های طولانی که کی‌روش با سختگیری‌اش مدیریتی حرفه‌ای بر تیم ملی حاکم کرده بود، حالا در وضعیت عجیبی هستیم که مهم‌ترین تیم کشور به یک تیم محلی شباهت پیدا کرده و برای بازی حساس مقابل عراق روی هواست. ما به اردن می‌رسیم؟