میزان تاثیرگذاری با مسئولیت و پاسخگویی تناسب دارد

 
 
 
 


رئيس‌جمهور قاعدتا به اختلاف سليقه‌هايي که در کشور وجود دارد، اشراف بيشتري دارد. تصور مي‌کنم آقاي روحاني قضيه را طوري ترسيم مي‌کند که سعي کند با مسائل پشت پرده قضايايش را حل کند و يک وقت‌هايي به نظر مي‌رسد به بن‌بست‌هايي مي‌خورد که اين بن‌بست‌ها ديگر امکان حرکت به جلو را از ايشان مي‌گيرد و طبيعتا آن را در عرصه عمومي طرح مي‌کند. البته از قبل هم اين قضيه مطرح بوده که مردم بايد از زبان رئيس‌جمهور منتخبشان مشکلات کشور را بشنوند تا شائبه‌اي به‌وجود نيايد. جز اينکه بخواهيم فرض کنيم سخنان اخير رئيس‌جمهور تبليغاتي براي انتخابات است. البته انتخابات مجلس براي ايشان مهم است ولي موفقيت خودش مهم‌تر است و اينکه به نظر مي‌رسد قدري دير اين مسائل مطرح شده اما هر وقت ماهي را از آب بگيريم تازه است. طرح مشکلات جدي کشور با مردم مي‌تواند به آقاي روحاني کمک کند تا مسائل را بهتر پيش ببرد. بي‌خبر گذاشتن مردم در قضاياي اينچنيني باعث مي‌شود مردم گمانه‌هاي مختلفي بزنند و بعضا تصورشان اين باشد که رئيس‌جمهور چندان به فکر مشکلات مردم نيست. ظاهرا دکتر روحاني در بستري قرار گرفته که فکر مي‌کند اگر اينگونه مسائل را مطرح نکند، ممکن است عامل همه عدم موفقيت‌ها را در حل مشکلات، دولت بدانند و مي‌خواهد اينگونه مطرح کند که ديگران هم سهيم هستند و نقش دارند. در اين صورت وقتي برخي مي‌خواهند جار و جنحال راه بيندازند و از رئيس‌جمهور شکايت کنند، نشان دهنده اين است که برخي از گفتن اين مسائل نگران مي‌شوند؛ همان کساني که نقش دارند ولي مسئوليت نمي‌پذيرند. همه مسائل را يک کاسه کردن و بر سر دولت ريختن به حل مشکل کمک نمي‌کند. البته آقاي روحاني مي‌داند هرچه اتکايش به مردم بيشتر باشد امکان حل و فصل مسائل راحت‌تر برايش ميسر مي‌شود. البته پشت پرده‌ها اختلافاتي به صورت معمول دارد ولي پشتيباني مردم مي‌تواند به ايشان کمک کند که معضلاتي را که مستقيما به زندگي مردم برمي‌گردد با کمک خود مردم حل کند و لازمه‌اش اين است که مردم را محرم تلقي کند. اگر اين اتفاق بيفتد طبيعتا آن انتظار هم بجاست و اگر نيفتد، مردم تحليل خودشان را خواهند داشت. شايد آقاي روحاني در وضعيتي است که ديگر با حرف‌ها و صحبت‌هاي پنهاني راه به جايي نمي‌برد و عنوان کردن مسائل امکاني را براي دکتر روحاني و يا هر رئيس‌جمهور ديگري فراهم مي‌کند که به خاطر پشتيباني مردم است. اگر حرف‌هاي دکتر روحاني مورد پذيرش مردم باشد، مردم روي آن حساسيت نشان مي‌دهند يا اينکه بي‌اعتنا از کنارش رد مي‌شوند. ايشان برانگيختگي اجتماعي را به معناي ايجاد يک پشتوانه براي خودش که بتواند مشکلات را حل و فصل کند، اهميت قائل است. اينکه به هر صورت فشار اجتماعي کمک مي‌کند به اينکه در اين برهه زماني بهتر شود ولي وقتي خودش تنها مانده و بدون پشتوانه است، طبيعتا کنش حرفش هم محسوس نيست. طرح موضوع با مردم هم به خاطر اين است که همه مشکلات به تصميمات خود ايشان برنمي گردد و هم مردم احتمالا در جريان مشکلات و موانعي که سر راه توسعه کشور هست، قرار مي‌گيرند.