اقدام جلالی و نعمتی بی اخلاقی است

آفتاب یزد- امید کاجیان: معروف بودند به کسانی که عکس‌های سلفی شان را با اصلاح‌طلبان گرفتند، اما زنبیل خود را در جای دیگری گذاشتند.گروه‌هایی که بعد‌ها عمدتا با عناوینی مثل معتدلین، مستقلین، حامیان لاریجانی و اسامی از این دست در مجلس دهم شهره شدند. اصلاح‌طلبان در سال94،
به دلیل هراس از شکل‌گیری مجلسی تندرو و از سویی دیگر باتوجه به کمبود نفر برای بستن لیست، باتوجه به ردصلاحیت برخی از اصلاح‌طلبان، چاره کار را در ائتلاف با اصولگرایان معتدل تحت لیست امید می‌دیدند. این شد که لیست اصلاح‌طلبان نام‌هایی را در خود جای داد که شاید هیچ سنخیتی با اصلاح‌طلبی نداشتند، اما همان‌هایی که با ورود به این لیست صاحب رای شدند و به مجلس دهم راه یافتند بعدها به جای جایگیری در فراکسیون امید، نمک خورده و نمکدان شکسته و فراکسیونی جداگانه تشکیل داده و بارها و بارها در رای‌گیری‌ها به سود مقاصد اصولگرایان در مجلس رای دادند. این طیف، علی لاریجانی را به عنوان رهبر خود در عرصه سیاست پارلمانی برگزیده بودند. از سویی این جریان بینابین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، خود را حامی اصلی دولت در مجلس معرفی می‌کرد. به مرور زمان رفتارهای بسیاری از اعضای این جریان سوم درمجلس، اصلاح‌طلبان را از آن‌ها دور کرد. همان‌هایی که قبل از انتخابات در یک لیست جای گرفته بودند اکنون اختلافاتشان بود که مرتب
رسانه ای‌تر می‌شد.
و امروز اخبار ی که در مورد کلیدی‌ترین چهره‌های این گروه بینابینی -یا اصطلاحا معتدلین سابقا اصولگرای درلیست اصلاح‌طلبان جای گرفته- شنیده می‌شود می‌تواند قابل تامل باشد.


> حذف از مجلس؟
علی لاریجانی رئیس مجلس به عنوان لیدر این جریان که در سال 94 در لیست امید قرار گرفته بود، اکنون طرد شده کامل اصولگرایان به شمار می‌آید آن‌طورکه جناح راست در قم نامی از او در لیستش نبرده است، اصلاح‌طلبان نیز تمایلی به این ندارند که اینبار هم او را از خود بدانند. از سویی شائباتی در مورد عدم کاندیداتوری وی برای مجلس شنیده می‌شود که البته می‌توان آن را به حساب سودای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 گذاشت. اما این جریان پارلمانی دو چهره شاخص دیگر هم داشت که از قضا در لیست تهران اصلاح‌طلبان، خود را جای دادند و لی بعد از ورود به مجلس بر دیوار گروهی دیگر یادگاری نوشتند. دو چهره‌ای که اینبارهم خبر ساز شدند به واسطه استعفا از نمایندگی برای سفیر شدن.
یکی از این افراد کاظم جلالی است رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس که چند روز پیش مجلس با استعفایش موافقت کرد. جلالی دوسه ماه مانده به انتخابات 98، سفیر شدن روسیه را با اشتیاق پذیرفته است. رسیدن او به این مقام با اما و اگرهای بسیاری همراه بوده است. برخی از تحمیلی بودن این گزینه به وزارت خارجه به واسطه رایزنی‌های روحانی و لاریجانی با یکدیگر سخن می‌گویند و بعضی هم این انتصاب را ناشی از همان بده بستان‌های طیف میانه مجلس با دولت ارزیابی می‌کنند. هرچه که هست جلالی مستعفی اکنون رهسپار مسکو خواهد بود.
گزینه شاخص دیگری که از طیف مذکور معتدل مجلس ظاهرا سناریوی مشابه جلالی را دنبال می‌کند بهروز نعمتی است؛ کسی که چندروزی است گفته شده او نیز بناست تا به عنوان سفیر ایران در ایتالیا معرفی شود. اتفاقا او هم از گزینه‌هایی بود که در لیست امید تهران برای مجلس دهم عکس سلفی گرفت هرچند پیشینه اصولگرایی داشت. مطرح‌شدن احتمال سفیری او در چنین شرایطی باردیگر موضوع بده بستان‌های لاریجانی و روحانی و البته طیف معتدلین و دولت را مطرح می‌کند، بدین معنا که ظاهرا قراراست چهره‌های زیاد دیگری از مجلس‌نشینان معتدل مستقل حامی روحانی به پاس خوش‌خدمتی این چند ساله به دولت هم که شده جذب بدنه قوه مجریه شوند؛ اما چرا؟
نبود امثال لاریجانی،جلالی، نعمتی و... برای انتخابات آتی مجلس چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟آیا این بدان معناست که اصولگرایان معتدل یا همان طیف لاریجانی‌ها این روزها به این نتیجه رسیدند که به دلیل نوع عملکرد یکی به نعل و یکی به میخشان دراین چهارساله، برای مجلس آتی دیگر نه در جمع اصلاح‌طلبان و نه در اصولگرایان جایی ندارند و به احتمال زیادبرای خود جایگاهی در مجلس آینده متصور نیستند و از همین رو به فکر جایگاه و پستی جدید اینبار در دولت می‌گردند؟
از طرفی با این اوصاف باید شرایط آتی طیف لاریجانی‌ها در مجلس یازدهم را چگونه توصیف کرد؟ آیا باید آن‌ها را حذف شدگان انتخابات آتی دانست به نحوی که دیگر اثری از فراکسیون مستقلین و معتدل و بینابین و حامی لاریجانی دیده نشود؟
اگر این اتفاق رخ دهد جز این است که حسن روحانی درمجلس آینده بیشترین ضربه را خواهد خورد؟
> ائتلاف با کارگزاران؟
البته در این بین هستند کسانی که معتقدند حامیان لاریجانی یا اصولگرایان معتدل برای انتخابات آتی مجلس چندان هم بی‌کس و کار و به دور از ائتلاف نخواهند بود.
حزب کارگزاران سازندگی که چندی است در مقابل اصلاح‌طلبان قرار گرفته و از طرفی از حامیان اصلی علی لاریجانی برای ریاست مجلس دهم به شمار می‌آمد یکی از احزاب اصلاح‌طلبی است که ممکن است برخلاف سایر اصلاح‌طلبان قصد داشته باشد تااینبار به جای اصلاح‌طلبان با اصولگرایان معتدل ائتلاف کند و از این طریق مانع حذف طیف لاریجانی‌ها در انتخابات مجلس بعدی باشد. در مورد سرنوشت معتدلین اصولگرا در مجلس آینده و اینکه آیا ارتباطی می‌توان میان استعفا برای سفیر شدن جلالی و نعمتی با این موضوع پیدا کرد به سراغ یکی از چهره‌های اصلاح‌طلب رفتیم.
> آقایان بدعهد
مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاح‌طلب در اینباره به آفتاب یزد می‌گوید: این موضوع را باید از چند زوایه بررسی کرد نخست اینکه آیا اصلا طیف معتدل به آن معنایی که شما می‌گویید داریم که بخواهد حذف شودو دوم اینکه چه کسانی یا اشخاصی دراین طیف قرار میگیرند. اما برخی از آقایان-این گروه- بی‌اخلاقی‌هایی از خودشان صورت دادند و در حالی که تعهداتی داده بودند خلاف آن عمل کردندو باعث شده‌اند کسانی که از این افراد در سال 94 حمایت کردند به شدت رنجیده خاطر شوند و کار غیر اخلاقی آن‌ها را به نحوی تلقی کنند که دیگر نباید اشتباه گذشته، اعتماد وائتلاف با آنها را تکرار کنند.
وی افزود: اصلاح‌طلبان سعی می‌کنند از این افرادی که صرفا از فرصت‌ها به نفع خودشان بهره میبرند فاصله بگیرند به این معنی بله طبیعی است که این گونه افراد هم از سوی اصولگرایان کنار گذاشته می‌شوند چون اصولگرایان می‌دانند این افراد به خاطرمنافع خودشان در انتخابات به سمت طیف دیگر رفتند و هم از طرف اصلاح‌طلبان، به خاطر اینکه یک حرکت غیر اخلاقی از خودشان نشان دادند.
او در پاسخ به این سوال که بنابراین در انتخابات سال 98 طیفی به نام اعتدالیون یا مستقلین به دلیل حذف در لیست جناحین را باید تمام شده دانست؟ گفت: ما نمی‌دانیم ممکن است برخی از این افراد در بعضی مناطق رای بیاورند ولی اصلاح‌طلبان راهبردشان خیلی مشخص است، اینکه اصلاح‌طلبان در دوره گذشته برخی از اصولگرایان معتدل را در لیست خودشان قرار دادند تصمیمی بود که باتوجه به نیاز زمان اتخاذ کردند. بارها نیز اشاره کردیم که در آن زمان چون ما یک مجلس خاص داشتیم که هر روز یک غوغا و مشکلی برای کشور ایجاد می‌کرد و از سویی ردصلاحیت‌ها هم در انتخابات 94 نصیب اصلاح‌طلبان شد، طبیعی بود اصلاح‌طلبان به خاطر اینکه تلاش کنند لا اقل یک مجلس ملایمی شکل بگیرد، در بعضی مناطق از اصولگرایان معتدل پشتیبانی کردند. در حال حاضر مشکل این است که مجلس ما یک مجلس تضعیف شده است.
وی اظهار کرد: ما مجلس مقتدری با نیروهای شجاع و پاکدست نیاز داریم. اصلاح‌طلبان در این انتخابات 98تنها با نیروهای خودشان خواهند آمد و شاخص‌های شفاف و در عین حال توانمندی خواهند داشت. اصولگرایان نیز آن طور که از خودشان واکنش نشان دادند تمایل دارند تا از نیروهای مطمئن‌تر خودشان استفاده کنند. این اتفاق هم می‌افتد و از نیروهای بینابینی یا اصطلاحا اصولگرای معتدل کمتر بهره می‌گیرند. البته در جریان معتدل هم افرادی معقول هستند. اگر چه این چند نفری که به تور اصلاح‌طلبان خوردند این‌گونه از آب درآمدند که دیدید! چه دو نفر تهران چه چند نفری که در شهرستان‌ها برخلاف اخلاق از تعهد خودشان سرپیچی کردند اما به هر حال ما اصولگرایان معتدلی داریم که هم بااخلاقند، هم منطقی‌اند و هم متخصص و با اینکه در لیست امید نیستند اما حرکت معقول و مطلوبی دارند و ممکن است که اینها در انتخابات آینده هم رای بیاورند و وارد مجلس شوند.
به مبلغ می‌گوییم چه بخواهیم چه نه کسانی مانند نعمتی و جلالی بده‌بستان‌هایی با دولت داشتند حذف این افراد یا طیف بینابین - معتدل -تا چه اندازه به زیان دولت تمام می‌شود؟ ظاهرا روحانی از این بابت نگران است حتی بیشتر از حذف اصلاح‌طلبان به خاطر ردصلاحیت‌ها، وی پاسخ می‌دهد: ببینید! مهم این است که مجلس آینده نیروهایی در خود داشته باشد که به خاطر منافع ملی و باز پس‌گیری مجلس برای رسیدن به جایگاه و شان شایسته‌اش عمل کنند حتی اگر در آینده اصولگرایانی به روی کار بیایند که به دنبال چنین هدف و راهبردی باشند آن هم ارزشمند است. اصلاح‌طلبان که راهبردشان همین است.
وی اضافه می‌کند: طبیعی است که در جمع اصولگرایان، اصولگرایان معتدل هم هستند. بین اصولگرایان معتدلی که با روحانی ارتباط خوبی دارند همانطور که گفتم انسان‌های شایسته وجود دارند. هرچند در انتخابات 94 عده‌ای از آن‌ها به گونه دیگری عمل کردند، بنابراین دقیقا نمی‌توان گفت که همه آن‌ها در قامت یک طیف، حذف کامل می‌شوند. نمی‌شود به صورت کامل قضاوت کرد ممکن است این طیف هم باز در مجلس حضور داشته باشند. مضافا اینکه راهبرد اصلاح‌طلبان نیز نتیجه بدهد و دستگاه‌های مسئول هم از اقدامات پرضرر دوری کنند و اجازه بدهند همه کاندیداهای اصلاح‌طلب بتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند و یک رقابت عادلانه شکل بگیرد. طبیعتا وقتی این نیروهای اصلی اصلاح‌طلب و سایرین در انتخاباتی واقعا رقابتی وارد مجلس شوند خیلی بیش از گذشته در راستای منافع ملی عمل می‌کنند و بخشی از این منافع ملی نیز به این امر برمی‌گردد که تمام دستگاه‌ها به ویژه دولت را یاری کنند تا در راستای کاهش مشکلات کشور اقدام کنند.
از مبلغ می‌پرسیم تا چه اندازه ممکن است بازی میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون به شکل دیگری تغییر پیدا کند به این معنا که حزب کارگزاران که این روزها ساز جدایی از اصلاح‌طلبان و حمایت از لاریجانی را می‌زند دست به ائتلاف با اعتدالیون زده و لیستی جدای از اصلاح‌طلبان بدهد آیا به جای ائتلاف حزب کارگزاران و اصلاح‌طلبان،شاهد ائتلاف کارگزاران و اعتدالیون خواهیم بود؟وی می‌گوید: من چنین پیش‌بینی نمی‌کنم. پیش‌بینی من این است که اصلاح‌طلبان با یک اجماع مناسب در انتخابات حاضر می‌شوند و احتمالی که شما آن را مطرح کردید رخ ندهد. به نظرم کارگزاران هم در ائتلاف با اصلاح‌طلبان باقی خواهد ماند و درراستای همان راهبرد اصلاح‌طلبی عمل می‌کند. اکنون برخی مباحثی که حزب کارگزاران در خصوص اصلاحات مطرح کرده بحث‌هایی است که قبل از اجماع نهایی شکل می‌گیرد اما پیش‌بینی من این است که جبهه قوی که در اصلاح‌طلبان شکل گرفته با قدرت کامل کار خودش را پیش‌می‌برد.
یعنی واقعا میل کارگزارانی‌ها به لاریجانی باعث ائتلاف با اعتدالیون اصولگرا نمی‌شود؟ مبلغ دراینباره می‌گوید: خیلی‌ها ممکن است نظرات شخصی شان را بگویند اما احزاب اصلاح‌طلب در نهایت در راستای همان اجماعی که همه در باره آن سخن می‌گویند پیش خواهند رفت.
سفیر شدن کسانی مانند جلالی و نعمتی را تا چه میزان می‌توان به معنای این دانست که خود آن‌ها هم می‌دانند که دیگر نه در لیست اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان جایی نخواهند داشت؟ این فعال سیاسی درباره این سوال پاسخ می‌دهد: من پیش ازآنکه بخواهم به این پرسش جواب بدهم باید بگویم این حرکت آن‌ها هم یک حرکت غیر اخلاقی دیگراست اینکه کسانی آمدند رای از مردم گرفتند و بعد از آن به خاطر منافع شخصی خودشان از تعهداتی که در قبال لیست امید داشتند سرباز زدند و امروز بازهم به خاطر منافع شخصی شان در ماه‌های پایانی مجلس از کار پارلمان جدا می‌شوند و یک پست دیگر به نام سفارت می‌گیرند -چون ممکن است بعد ازپایان مجلس چنین پست‌هایی را به آن‌ها ندهند - باید آن را استفاده از موقعیت در راستای منافع شخصی دانست. مجلس هم کار درستی نکرد که به این استعفا و بحث سفیر شدن رای داد. مجلس باید محکم می‌ایستاد تا هیچ نماینده‌ای به هیچ بهانه‌ای استعفا ندهد؛ همان وظیفه‌ای که شورای شهر به خوبی آن را انجام می‌دهد و اجازه نمی‌دهد اعضای شورا در میانه چهار سال کار را نیمه تمام بگذارند. بنابراین معتقدم نه این افراد کار درستی کردندو نه مجلس بارای به استعفا کار درستی انجام داد.