نگاه ايران به شرق آسيا درست است

آرمان ملي: وزير امور خارجه عمان روز گذشته و در ادامه مأموريت خود در تهران با حسن روحاني ديدار و گفت‌وگو کرد. اعلام شده اين گفت‌وگوها پيرامون صلح هرمز و همکاري‌هاي منطقه‌اي بوده اما گمانه‌زني‌هاي زيادي پيرامون احتمال ميانجيگري دوباره عمان ميان ايران و آمريکا و ميانجيگري اين کشور ميان ايران و برخي کشورهاي منطقه وجود دارد. در اين ديدار رئيس‌جمهور ايران با اشاره به اينکه از منظر جمهوري اسلامي ايران هيچ مشکلي براي توسعه روابط با همسايگان و تجديد روابط با عربستان سعودي وجود ندارد، گفت: معتقديم در راستاي تامين امنيت و ثبات در منطقه بايد همه کشورها در کنار يکديگر قرار داشته باشند. وزير خارجه عمان نيز تأکيد کرد که خوشبختانه امروز نشانه‌هاي اميدوارکننده‌اي براي حل بحران يمن پديدار شده و مطمئنا ايران با توجه به جايگاه و مسئوليت حساس خود در منطقه از هيچ تلاشي در اين راستا دريغ نخواهد کرد. ساعاتي پس از اين ديدار، حسن روحاني با حضور در جمع نمايندگان جامعه معلولين، اعلام کرد که آمريکا در پشت پرده پيام‌هايي براي مذاکره مي‌فرستد. اين اظهار نظر رئيس‌جمهور از آن رو جالب توجه بود که عمان به عنوان ميانجي قديمي ميان تهران و واشنگتن همواره نقش مهمي در روابط ايران و آمريکا داشته و از سوي ديگر اين شائبه را تقويت مي‌کرد که با توجه به سخن رئيس‌جمهور، عمان حامل پيام مذاکره براي ايران است. از سوي ديگر و در شرق آسيا سيدعباس عراقچي با نخست وزير و وزير امور خارجه ژاپن ديدار و گفت‌وگو کرد. او ابتدا نامه روحاني را به «آبه شينزو» تحويل داد و سپس در ديدار با «توشي ميتسو موتگي» وزير خارجه ژاپن گفت که هدف ايران خروج از برجام نيست. او همچنين تأکيد کرد «اگر تحريم‌ها برداشته شود، به برجام بازمي‌گرديم». طي اين ديدارها نخست وزير ژاپن نيز ضمن اعلام حمايت کامل اين کشور از برجام بر لزوم توسعه روابط ميان دو کشور تأکيد کرد. «آرمان ملي» در گفت‌وگو با دياکو حسيني تحليلگر ارشد مرکز بررسي‌هاي استراتژيک رياست جمهوري به بررسي تحولات روز سياست خارجي کشورمان پرداخته است. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:
تحرکات ديپلماتيک در منطقه و جهان افزايش يافته است. از يک سو بن‌علوي به تهران آمده و با مقامات کشور از جمله وزير خارجه و رئيس‌جمهور ديدار داشته است. از سوي ديگر آقاي عراقچي در ژاپن به گفت‌وگوهاي برجامي مي‌پردازد. به نظر شما هدف اصلي هر کدام از اين گفت‌وگوها چيست و آيا مي‌توان به گشايش‌هايي در زمينه برجام اميد داشت؟
تلاش‌ها از سوي کشورهايي که تمايل داشتند تنش‌ها کنترل شده و برجام به عنوان توافقي ضامن صلح حفظ شود، هيچ‌گاه قطع نشده بود اما در وضعيتي که امروز ما به آن دچاريم به نظر نمي‌رسد که امکان حصول يک توافق جديد يا تفاهم براي کاهش تنش‌ها وجود داشته باشد؛ چرا که طرف آمريکايي نه‌تنها آماده يک توافق جديد نيست، رفتار سران اين کشور در موضوع شلوغي‌هاي اخير ايران نشان مي‌دهد که رويکرد تهاجمي ايالات متحده عليه جمهوري اسلامي همچنان به قوت خود باقي است و در شرايطي که چنين سياستي از سوي کاخ سفيد در حال اجراست، يعني آمريکا آماده استقبال از يک ديپلماسي مؤثر ميان تهران و واشنگتن نيست. البته واقعيت امر اين است که ايران آمادگي پاسخ دادن به ميانجيگري‌هاي مربوط به موضوع آمريکا را دارد و مذاکراتي نيز در جريان است اما نبايد از ميانجيگري‌هايي که در موضوعات منطقه‌اي نيز از سوي برخي کشورهاي ديگر پياده مي‌شود، غافل شد. هم امارات و هم عربستان سعودي تمايل دارند که در يک چارچوبي براي کنترل تنش‌هاي فزاينده منطقه با ايران به توافق برسند. کشورهايي نيز در منطقه خليج فارس مي‌خواهند نقش ميانجي را ايفا کنند و در راستاي تسهيل تفاهم تهران-رياض-ابوظبي گام بردارند. در خصوص عمان و تلاش‌هايي که بن‌علوي در روزهاي اخير انجام مي‌دهد، معتقدم بيشتر در راستاي اقناع ايران و عربستان سعودي براي نشستن پاي ميز مذاکره است. اين امکان وجود دارد که کشف ديدگاه‌هاي مشترک و پرهيز از رفتارهاي تهاجمي سبب شود تهران و رياض پس از سال‌ها مستقيما مذاکره کنند و در سايه اين مذاکرات آرامش نسبي در منطقه خاورميانه حاکم شود. در موضوع سفر آقاي عراقچي به ژاپن نيز معتقدم جداي از بحث ميانجيگري ژاپن ميان تهران و واشنگتن، اولويت‌هاي معاون سياسي وزارت امور خارجه پيگيري پايبندي توکيو به برجام، طرح درخواست‌هاي اقتصادي ايران از ژاپن و همچنين مذاکرات اوليه پيرامون سفري که انتهاي همين ماه رئيس‌جمهور به شرق آسيا خواهد داشت، است.
روپا ايران را تهديد به اعمال مکانيسم حل اختلاف کرده و وزير امور خارجه فرانسه گفته است که اگر ايران دست از کاهش تعهدات برندارد و به تعهدات خود بازنگردد، پاريس به اعمال مکانيسم ماشه فکر خواهد کرد. به نظر شما اين موضوع تا چه اندازه امکان پذير است؟


اروپايي‌ها به خوبي مي‌دانند که گام‌هاي کاهش تعهدات ايران نه تنها بر اساس بندهاي 26 و 36 برجام از توجيه قانوني برخوردار است، بلکه در مقابل عدم تعهد کشورهاي اروپايي به برجام اندک به نظر مي‌رسد. در واقع ايران اگر مي‌خواست توازن واقعي در موضوع تعهدات ايجاد کند، مي‌توانست تعهدات خود را بسيار بيشتر از آنچه تا امروز اتفاق افتاده کاهش دهد. از سوي ديگر استفاده از مکانيسم ماشه مي‌تواند اوضاع را وخيم و غيرقابل کنترل کند. طبعاً در چنين شرايطي کشورهاي اروپايي اطلاع دارند در برابر اقداماتي نسنجيده نظير اعمال مکانيسم ماشه اين احتمال وجود دارد که ايران به طور کامل از برجام و حتي NPT خارج شود. در نتيجه فکر مي‌کنم به اين سمت نخواهند رفت اما طبيعي است که بخواهند نگراني خود را از مسيري که ايران در کاهش تعهدات پيش گرفته است، اعلام کنند. تبعات اين اقدام بسيار شديد است و تنش‌ها ميان ايران و اروپا را به شدت افزايش خواهد داد. به همين دليل فکر نمي‌کنم آنها به سوي عملي کردن لفّاظي‌هاي خود بروند. گام اخير اروپايي‌ها در پيوستن 6 کشور جديد به اينستکس اقدامي مثبت در راستاي جذب رضايت ايران بود به شرط آن که در عمل نيز تأثيرات آن مشاهده شود. اگر اروپا بتواند ايران را قانع کند، ايران نيز در برداشتن گام پنجم تأمل بيشتري خواهد داشت.
از آن رو که ايران گام چهارم را بسيار بلند برداشت، آيا اين امکان وجود دارد که در گام پنجم، نظارت‌ها محدود شود؟
اينکه گفته مي‌شود سطح تعهدات فني ايران به صفر رسيده درست نيست. در حال حاضر گزينه‌هاي زيادي وجود دارد که ايران براي گام پنجم مي‌تواند به آنها فکر کند. کاستن از سطح نظارت‌ها، افزايش سطح غني‌سازي و نصب سانتريفيوژها از جمله مواردي است که ايران مي‌تواند به آن فکر کند. تا آنجايي که من اطلاع دارم و از شواهد و قرائن موجود برمي‌آيد تصميمي در اين خصوص اتخاذ نشده و اين امکان وجود دارد که بسته به اقدامات اروپا گام پنجم ايران متوقف شود.
اتفاقات اخير و اعتراضات در ايران، تغييراتي جدي را در گفتار و لحن اروپا نسبت به جمهوري اسلامي ايجاد کرده. به نظر شما اين اتفاقات مي‌تواند روند روابط ايران و اروپا را تغيير دهد؟
فکر مي‌کنم اين تجربه و اين فهم در اروپا وجود دارد که موضوع برجام را از مسائل ديگر جدا بدانند. بنابراين از نگاه اروپا انتقاداتي که در خصوص برخي اتفاقات در ايران مطرح مي‌شود و همچنين تلاش‌ها براي حفظ برجام، دو موضوع کاملا متفاوت است که ربطي به هم پيدا نمي‌کنند. مواضع اخير آنها نيز قابل پيش‌بيني بود و از تبليغاتي که عليه جمهوري اسلامي ايران در غرب در جريان است ناشي مي‌شود.