وحدت گفتمانی و احیای سرمایه اجتماعی

 
 
 
 


ترسيم واقعيت‌ها، ارائه نقشه راهي مبتني بر واقعيت و امکانات حقيقي جريان اصلاح‌طلب در کشور و ظرفيت سنجي واقعي از جريان‌هاي مقابل مي‌تواند به انسجام رفتاري اصلاح‌طلبان کمک کند. چرا که به‌نظر مي‌رسد که اکنون دچار چند‌برداشت متفاوت هستيم. از جمله اينکه مثلا در مورد مجلس در خصوص شيوه شکل گيري ليست اميد، فراکسيون اميد و نتايجي که مجلس دهم داشت، برداشت واقعي و حقيقي نداريم. لذا فکر مي‌کنم که برداشت واقعي از اين قضيه صورت نگرفته و بيشتر برداشتي تبليغاتي و تلفيقي از واقعيت‌ها و سياه نمايي‌هاي ارائه شده عليه اصلاح‌طلبان مجلس مورد قضاوت قرار مي‌گيرد. خيلي از ناکارآمدي‌ها، ناتواني‌ها و توقف‌هايي که در مجلس رخ داد ناشي از تحليل نامناسب امکانات مجلس بود. تاکنون هيچ کس نگفته که ما اصلاح‌طلبان مجلس را عملا در اختيار نداشتيم؛ چرا که نه به شکل ايجابي بلکه به شکل سلبي وارد مجلس شديم. يعني ليستي تلفيقي به‌عنوان ليست اميد را براي پيشگيري از ورود عناصر تندرو جريان پايداري و دستيابي به مجلسي آرام، معقول و منطقي ارائه نموديم تا بتوانيم در آن مجلس به آينده کشور، نيازهاي واقعي، امکانات در اختيار و پتانسيل‌هاي معارض و معاند کشور دست پيدا کنيم. اين مساله بايد در اتاق‌هاي فکر مجلس ترسيم و تبيين و در موعد مقرر به جامعه منتقل مي‌شد. با اين حال اين اتفاقات نيفتاد و بنابر اين ترسيم نامتعارف و نامعقولي از مجلس در ذهن بسياري شکل گرفت که مجلس دهم بي‌خاصيت، ناکارآمد و منفعل است. يعني در اين تعريف کسي جايگاهي براي مجلس قائل نيست. از اين‌رو اگر ما نتوانيم چنين ذهنيتي را تغيير دهيم به هيچ وجه نمي‌توانيم به مردم بگوييم که در انتخابات شرکت کنيد و به مجلسي راي دهيد که هم اکنون بدان انتقاد مي‌کنيد. بنابر اين در ابتدا بايد ترسيمي واقعي از وضع مجلس و امکانات و بضاعت‌هاي عملياتي آن در حيطه قانونگذاري، نظارت و کنش‌ها و واکنش‌هاي ملي و فراملي داشته باشيم. اگر مجلس را به نحو نيکويي در ذهن مردم احيا کنيم مي‌توانيم به رفتار منسجم اجتماعي هم برسيم که آن رفتار مي‌تواند نقد، نفي يا تقويت مجلس باشد. اگر اصلاح‌طلبان در اين حوزه به وحدت گفتماني برسند آن زمان مي‌توانند مردم را براي حضور در انتخابات دعوت کنند. اکنون گروه زيادي از اصلاح‌طلبان در همين عرصه نيز دچار پراکندگي نظر هستند و متشتت عمل مي‌کنند. راه ما اين است که بتوانيم ابتدا به تعريفي واحد از شرايط کنوني نسبت به مقولاتي مثل اعتراضات مدني، نظارت و شيوه مواجهه با موضوعاتي مثل مجلس برسيم. اصلاح‌طلبان سرمايه‌اي جز مردم ندارند. پس بايد در جهت احياي اين سرمايه گام برداشته، تلاش کنند و صداقت خود را در قول و عمل به مردم نشان دهند. البته براي اثبات اين صداقت نيز نبايد به افراط و تفريط بيفتند و مباحثي را مطرح کنند که خود آن مباحث ميادين جديدي را براي ترويج انديشه محدوديت يا ناتواني‌هاي مجلس مي‌گشايد. بايد واقعيت‌هاي منظومه سياسي، اجتماعي و فرهنگي کشور را در حوزه‌هاي تصميم‌گيري، نظارت و اجرا به مردم بگوييم و مبتني بر شرايط، تصميم سازي کنيم. اگر اين شرايط رخ داد اميد است که بتوانيم به شرايط مطلوبي دست پيدا کنيم و اگر خداي نکرده اين اتفاق رخ ندهد کار بسيار سختي در پيش خواهيم داشت.