سکوت یا توضیح؛ کدام بهتر است؟

حسن روحانی آیا باید در مورد ماجرای اخیر با مردم سخن بگوید؟ آفتاب یزد این موضوع را بررسی کرده است
آفتاب یزد- گروه سیاسی: وقتی که داستان بنزین و گران شدن آن پیش آمد این جمله حسن روحانی که گفته بود من خودم هم روز جمعه از افزایش قیمت آگاه شدم، باعث انتقاد شد. رئیس جمهور اما این بار هم ظاهرا از یک ماجرای مهم دیگر خبر نداشته است؛ ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی به دلیل یک اشتباه سهوی توسط خودی‌ها. پس از اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح روحانی نیز مانند بسیاری از مسئولین بعد از برملا شدن داستان هواپیما ابراز تاسف کرد و در نامه‌ای خواستار برخورد با خاطیان احتمالی شد. اما تاکنون در اینباره با مردم سخن نگفته است و سکوت کرده.
این در حالی است که دیروز علی ربیعی سخنگوی دولت که خودش با اعتماد به نفس خاصی سقوط هواپیمایی اوکراینی را غیر از آنچه که بود بیان کرده بود، در اینباره لب به سخن گشود و از این گفت که ما خودمان هم از واقعیت خبر نداشتیم. اما این اظهارات، اظهاراتی نیست که مردم را قانع کند بلکه بعضا واکنش‌هایی منفی‌تر را به همراه دارد. در این راستا موضع‌گیری حسن روحانی برای بسیاری جای سوال دارد اینکه چرا رئیس جمهور تاکنون رودررو با مردم سخن نگفته است و اگر بنای سخن گفتن او با مردم باشد باید چه بگوید و حرف زدنش با ملت چه تاثیری دارد؟
روز گذشته از علی ربیعی سخنگوی دولت نیز درباره همین موضوع پرسیده می‌شود. وقتی به او می‌گویند که چرا روحانی هنوز با مردم درباره هواپیمای اوکراینی سخن نگفته‌ است؟ اظهار کرد: ما یک عیب ساختاری در اطلاع‌رسانی داریم و در پس این حادثه باید ساختار معیوب اطلاع‌رسانی به مقامات اصلاح شود. ستاد کل هم تا روز پنجشنبه به قطعیت نرسیده بود. رئیس جمهور هم به محض اطلاع از موضوع در شب جمعه جلسه برگزار کردند و از همان روز که دو بحران داشتیم، یکی در داخل و دیگری در خارج هردو در حال پیگیری بود. هم با خارجی‌ها گفتگو کردند و هم در داخل دستورات لازم برای رسیدگی به این موضوع را ارائه کردند و به زودی با مردم هم در این زمینه سخن خواهند گفت هرچند نتوانستم امروز زمان دقیق آن را از رئیس‌جمهور جویا شوم.


از اظهارات وی این گونه برمی‌آید که گویی روحانی اولویت‌های خارجی‌اش را در این حادثه اولای بر سخن گفتن با مردمش در داخل کشور می‌داند. این در حالی است که به هر روی کمرنگ بودن روحانی به چشم می‌آید تا جایی که حتی سخنگوی دولت هم نمی‌داند که رئیس جمهور چه زمانی قرار است با مردمش حرف بزند و اگر سخنی به زبان بیاورد تا چه میزان تاثیرگذار است.
>گسست اعتماد
علی نظری نماینده سابق مجلس با بیان اینکه مهمترین ضرر هواپیمای اوکراین سلب اعتماد مردم از رسانه‌ها بود، به آفتاب یزد گفت: اگر قبلا نیز این گسست وجود داشت، سقوط هواپیمای اوکراینی آن را دوچندان کرد. ما لاپوشانی کردیم، حقایق را نگفتیم و وقتی لب به سخن گشودیم که بسیار دیر هنگام بود.
وی ادامه داد: اما اینکه در چنین شرایطی رئیس جمهور باید با مردم سخن بگوید و یانه، باید گفت، به اعتقاد من دولت روحانی در حال حاضر دچار لکنت شدید شده است و این لکنت شدید به چند دلیل قابل بحث است. اول اینکه تیم رسانه‌ای دولت تیم بسیار فشل است. وقتی کسی مثل حسام الدین آشنا قبل از اعلام واقعیت سقوط، خبرنگاران ایرانی را تهدید می‌کند چه توقعی از روحانی دارید؟ مگر کسی مثل آشنا در جایگاهی است که بخواهد برای رسانه‌ها تکلیف تعیین کند؟ این نگاه خاص «آشنا» و سایر اطرافیان درجه یک روحانی، مجالی برای برقراری امکان یک دیالوگ آزاد با مردم نمی‌گذارد و مردم وقتی می‌بینند آقای حسام آشنا و سایر کسانی که در راس امور هستند اینگونه از موضع بالا سخن می‌گویند طبیعی است که مردم اعتمادشان روزبه روز از دولت و حسن روحانی نیز کاسته شود.
وی افزود: اساسا روحانی از حوادث گذشته به انفعال کشیده شد، اگر او در همان حوادث حقایق را شجاعانه بیان می‌کرد و فدای مصلحت‌اندیشی‌ها نمی‌شد، امروز جایگاه وی در افکار عمومی خیلی بیشتر بود. اکنون باید صریحا گفت آقای روحانی در بدترین شرایط جلب اعتماد افکار عمومی قرار گرفته است، ایشان انقدر دیر سخن می‌گوید و در نوک انفعال فرو می‌رود که اساسا به فرصت سوزی عجیبی اشتغال پیدا کرده است.
>سلب امید
نظری اظهار کرد: او مثل بازیکن فوتبالی می‌ماند که چند موقعیت گل نصیبش شده و آن‌ها را
از دست داده است. مطمئنا دراین شرایط هواداران نیز از او سلب اعتماد می‌کنند.
این نماینده سابق مجلس گفت: بسیاری از کسانی که در سال 96 به او رای دادند از او سلب امید کرده‌اند. در حال حاضر جامعه نسبت به آقای روحانی در بهترین حالت بی تفاوت است. بنابراین سخن گفتن یا نگفتن او با مردم چندان تفاوتی ندارد، از سویی روحانی مصلحت اندیشی‌هایی دارد که وقتی بخواهد آن را در نظر بگیرد با مردم روراست نخواهد بود. امروز قشرهایی از افکار عمومی از حسن روحانی سلب اعتماد کرده اند. روحانی خودش با خودش این کار را کرد. هرچند جناح رقیب هم به دنبال این بود. از طرفی عملکرد تیم رسانه‌ای ایشان وضعیت را به شرایطی رسانده که به این قطع امید مردم از او دامن بزند.
نظری می‌گوید: معتقدم دلیل دیگر صحبت نکردن رئیس جمهور دراین شرایط با مردم، برای این است که آقای روحانی امروز ناتوان از صحبت کردن است چرا که او در چنبره‌ای از مصلحت‌اندیشی گرفتار آمده. اگر او از این بند خود را رها می‌کرد و حقایق را بیان می‌داشت، مردم شاید می‌توانستند دوباره به او اعتماد کنند.
وی تاکید می‌کند: معتقدم روحانی اگر امروز هم با مردم در خصوص موضوعات مختلف و حتی معیشت مردم سخن بگوید، صرفا یکسری کلیات بیان می‌کند. با ضرس قاطع می‌گویم اگر روحانی بخواهد کلیات بگوید بهتر است حرف نزد، سکوت او در شرایط فعلی تاثیرات بهتری در افکار عمومی دارد تا کلی‌گویی‌هایش با مردم.
>نفوذی نخواهد داشت
جلال جلالی زاده دیگر فعال سیاسی نیز دراینباره به آفتاب یزد می‌گوید: زمانی سخنان یک فرد برنده و تاثیرگذار است که پشتوانه مردمی داشته باشد. اما باید بپذیریم که دیگر رئیس جمهور پشتوانه برخی از قشرهای جامعه را ندارد از همین رو سخنان آقای روحانی با مردم درباره حوادث اخیر نفوذی نخواهد داشت. تجربه، وضعیت فعلی و عملکرد دولت نشان داده است که او نه از توان خودش بهره برده و نه جایگاه قانونی‌اش. رئیس جمهور دومین شخص مملکت طبق قانون اساسی است و مطمئنا می‌تواند نقش عمده‌ای در مسائل جاری کشور داشته باشد. اما ظاهرا به نظر می‌رسد عدم توجه به قانون اساسی از یک سو و فقدان موضع‌گیری‌‌های آگاهانه حسن روحانی باعث شده تا حتی سکوت فعلی رئیس جمهور درباره برخی موضوعات به چشم هم نیاید.
وی ادامه داد: شاهدیم در بسیاری از وقایع مهمی که در کشور رخ می‌دهد رئیس جمهور و هیئت دولت اعلام می‌کنند بعد از دوسه روز از چنین موضوعی آگاه شدند. با چنین شرایطی دیگر اظهارنظر و موضع گیری‌های رئیس جمهور چه معنایی دارد؟ اساسا این موضع‌گیری‌ها اثر خودش را از دست داده است. به هر حال برخی اظهارنظرها بدتر از سکوت هستند و بازتاب خوبی در داخل و در خارج کشور نخواهد داشت.
این نماینده سابق مجلس اظهار کرد: اما اگر روحانی بخواهد با مردم صحبت کند باید برای اعتماد‌سازی یک پروسه طولانی را پشت‌سر بگذارد. روحانی اگر واقعا قصد صحبت با مردم را دارد باید واقعیت‌ها را بگوید، نه اظهارات سیاسانه. او باید بگوید چرا امروز اینجا هستیم و تنها راه این است که صادقانه از این پس مطالبی را بیان کند که پیش از این بنا به هر دلیلی نمی‌گفت. زمان کم است.